سخنان

لغت نامه دهخدا

سخنان. [ س َ خ َ / س ُ ] ( ع ص )روزی و شبی گرم. ( مهذب الاسماء ): یوم سخنان [ س َ / س َ خ َ / س ُ خ ُ ]؛ روز گرم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

روزی و شبی گرم یوم سخنان و روز گرم

جدول کلمات

الفاظ

پیشنهاد کاربران

مقولات . [ م َ ] ( ع اِ ) مقوله ها. ( ناظم الاطباء ) . ج ِ مقولة. گفتارها. گفته ها. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : خاک بر سر علمی باد که ازمقولات و منقولات چنین نتیجه ٔ مردمی بردهد. ( منشآت خاقانی چ محمد
...
[مشاهده متن کامل]
روشن ص 103 ) . از منقولات کلام اردشیر بابک و مقولات حکمت اوست که بسیار خون ریختن بود که از بسیار خون ریختن بازدارد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 18 ) .

آب شعله ؛ کنایه از سخنان آتشین. سخنان سوزناک و مؤثر :
گشایم تا به وصف او زبان را
به آب شعله میشویم دهان را.
ملا ابوالبرکات منیر ( از آنندراج ) .
سحر حلال ؛ کنایه از کلام فصیح و موزون که بمنزله ٔ سحر رسیده باشد. ( آنندراج ) . شعر و سخن فصیح که از غایت فصاحت بمنزله ٔ سحر باشد. ( ناظم الاطباء ) . شعر و سخن فصیح و بلیغ که بمنزله ٔ سحر رسیده باشد. ( غیاث ) . سخنان فصیح و بلیغ. ( برهان ) . این جمله مأخوذ است از حدیث �اِن ّ مِن َ البیان لسحراً�. ( نهایه ٔابن اثیر ) :
...
[مشاهده متن کامل]

نام سخنهای من از نظم و نثر
چیست سوی دانا سحر حلال.
ناصرخسرو.
ساحرمان گفته اید شاید و لیکن
ساحر اهل خرد ز سحر حلالیم.
ناصرخسرو.
سحر حلال من چو خرافات خود نهند
آری یکی است بولهب و بوترابشان.
خاقانی.
گوهر سحر حلال من شکند آنک
گوهرش از نطفه ٔ حرام برآید.
خاقانی.
ابوالنصر عتبی در تحریر و تقریراین کتاب سحر حلال نموده است. ( ترجمه ٔ تاریخ یمینی ) .
سحر حلالم سَحَری فوت شد
نسخ کن نسخه ٔ هاروت شد.
نظامی.
از سحر حلال او ظریفان
کردند سماع با حریفان.
نظامی.
ماهیان قعر دریای جلال
بحرشان آموخته سحر حلال.
( مثنوی ) .
هر که باشد قوت او نور جلال
چون نزاید از لبش سحر حلال.
( مثنوی ) .

یعنی سخن ها و حرف ها

حرف ها - سخن ها

بپرس