ضایعات
/zAye~At/
برابر پارسی: پسمان ها
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
کاهش، کهنگی، خمود، ضایعات، میزان کاهش، کاستن پلهای
ضایعات، اتلاف
تحریف، ضایعات
تلفات، ضایعات
ضایعات
کاهش، ضایعات، اتلاف، تضییع، تفریط کاری
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژه ضایعات
معادل ابجد 1282
تعداد حروف 6
تلفظ zāye'āt
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ ضایعَة]
آواشناسی zAye'At
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد 1282
تعداد حروف 6
تلفظ zāye'āt
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ ضایعَة]
آواشناسی zAye'At
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
دانشمندان اسم تمدّن امروزی گذاشتن:تَمَدُّن تولید ضایعات وزباله".
پسماند
دور ریز
در پارسی " تبست ها " در نسک: فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .