aloft

/əˈlɒft//əˈlɒft/

معنی: در هوا، در بالاترین نقطهء کشتی، بالا، در بالای زمین، در نوک، در فوق
معانی دیگر: برفراز، از بالا، در پرواز

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: in or toward a high location.
مترادف: above, high, overhead, skyward, up, upward
متضاد: down
مشابه: sky-high

- He threw the ball aloft.
[ترجمه گوگل] او توپ را به بالا پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان] توپ را بالا انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. she called aloft
از بالا صدا زد.

2. planes aground and aloft
هواپیماهای نشسته و در پرواز

3. the kite was blown aloft by the wind
بادبادک با وزش باد به هوا رفت.

4. He held the trophy proudly aloft.
[ترجمه گوگل]او جام را با افتخار در بالا نگه داشت
[ترجمه ترگمان]او جایزه را با غرور بالا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Currents of warm air keep the hang-gliders aloft.
[ترجمه گوگل]جریان هوای گرم، هنگ گلایدرها را بالا نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]Currents هوای گرم the را بالا نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hero was borne aloft on the shoulders of the crowd.
[ترجمه گوگل]قهرمان بر روی شانه های جمعیت حمل شد
[ترجمه ترگمان]قهرمان بر شانه های جمعیت بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The smoke rose aloft.
[ترجمه گوگل]دود بلند شد
[ترجمه ترگمان]دود بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He emerged, triumphantly holding a baby aloft.
[ترجمه گوگل]او در حالی که پیروزمندانه نوزادی را در آغوش گرفته بود بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]بیرون آمد و پیروزمندانه بچه را در هوا نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At any given hour there were aircraft aloft on combat air patrol, killing time, waiting for orders.
[ترجمه گوگل]در هر ساعت معین، هواپیماهایی در پرواز بودند که در حال گشت هوایی رزمی بودند، زمان کشتن، منتظر دستور بودند
[ترجمه ترگمان]در هر ساعت یک هواپیما در هوا موج می زد و در انتظار دستورها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rattle of the sword he had held aloft echoed across the cobblestones.
[ترجمه گوگل]صدای جغجغه شمشیری که او بلند کرده بود در سنگفرش ها طنین انداخت
[ترجمه ترگمان]صدای خش خش شمشیری که در آن بالا نگه داشته بود بر روی سنگفرش خیابان طنین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She held the glass aloft.
[ترجمه گوگل]لیوان را بالا نگه داشت
[ترجمه ترگمان]لیوان را بالا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They led him, left hand aloft, through into the house, down a short passage and then some cellar steps.
[ترجمه گوگل]آنها او را با دست چپ از بالا به داخل خانه، به پایین یک گذرگاه کوتاه و سپس چند پله زیرزمین هدایت کردند
[ترجمه ترگمان]او را به بالا راهنمایی کردند، دست چپش را بالا گرفتند، وارد خانه شدند، از راهرو کوتاهی عبور کردند و بعد چند پله زیرزمینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The national flag was flying aloft.
[ترجمه گوگل]پرچم ملی برافراشته بود
[ترجمه ترگمان]پرچم ملی در هوا به پرواز درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was surprisingly easy to get the wing aloft with a step backwards and a sharp tug on the front risers.
[ترجمه گوگل]به طرز شگفت انگیزی آسان بود که بال را با یک گام به عقب و یک کشش تیز بر روی رایزرهای جلویی بالا ببریم
[ترجمه ترگمان]بسیار آسان بود که آن بال را با یک قدم به عقب و یک حرکت تیز در جلو حرکت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He looked aloft at the distant ceiling, and at the expanse of sparsely-curtained window space.
[ترجمه گوگل]او از بالا به سقف دوردست و به وسعت فضای پنجره با پرده های کم نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]به بالا نگاه کرد و به سقف دوردست خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در هوا (صفت)
aloft

در بالاترین نقطهء کشتی (قید)
aloft

بالا (قید)
up, atop, overhead, aloft

در بالای زمین (قید)
aloft

در نوک (قید)
aloft

در فوق (قید)
aloft

انگلیسی به انگلیسی

• at a great height; in flight
something that is aloft is in the air or off the ground; a literary word.

پیشنهاد کاربران

Aloft" به معنای قسمت بالایی کشتی و بادبان های بالایی است.
بالا , در هوا
– She threw the ball aloft
– We held our glasses aloft
– He held the trophy proudly aloft
– The national flag was flying aloft

بپرس