analgesia

/ˌænəlˈdʒiːziə//ˌænəlˈdʒiːziə/

معنی: تخفیف درد، بی حسی نسبت بدرد
معانی دیگر: (پزشکی - داروسازی) دردکشی، عدم احساس درد، بیدردی، طب بی حسی نسبت بدرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in medicine, an absence of pain sensations.

جمله های نمونه

1. Analgesia is usually given regularly to ensure that pain is kept under control at all times.
[ترجمه گوگل]معمولاً برای اطمینان از اینکه درد همیشه تحت کنترل است، مسکن به طور منظم داده می شود
[ترجمه ترگمان]analgesia معمولا به طور منظم انجام می شود تا اطمینان حاصل شود که درد در تمام اوقات تحت کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The result was that the babies with analgesia had much reduced postoperative endocrine changes, fewer complications and earlier recovery.
[ترجمه گوگل]نتیجه این بود که نوزادان مبتلا به بی دردی تغییرات غدد درون ریز پس از عمل بسیار کاهش یافته، عوارض کمتری داشتند و بهبودی زودتر داشتند
[ترجمه ترگمان]نتیجه این بود که کودکان مبتلا به analgesia نسبت به تغییرات غدد درون ریز، عوارض کمتری و بهبود اولیه، بسیار کاهش یافته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Effective analgesia should be administered; the pain is often severe enough to require high dose of morphine or pethidine.
[ترجمه گوگل]بی دردی موثر باید تجویز شود درد اغلب آنقدر شدید است که نیاز به دوز بالای مورفین یا پتیدین دارد
[ترجمه ترگمان]analgesia موثر باید اجرا شود؛ درد اغلب به اندازه کافی شدید است که نیاز به دوز بالایی از مورفین یا pethidine داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Indeed, in many studies epidural analgesia has been shown to be beneficial.
[ترجمه گوگل]در واقع، در بسیاری از مطالعات نشان داده شده است که بی‌دردی اپیدورال مفید است
[ترجمه ترگمان]در واقع در بسیاری از مطالعات تومورهای اپیدورال نشان داده شده است که مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pre-emptive analgesia has, indeed, been said to have been shown to occur in several clinical studies.
[ترجمه گوگل]در واقع، گفته شده که در چندین مطالعه بالینی نشان داده شده است که بی دردی پیشگیرانه رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در واقع گفته شده است که analgesia پیش دستانه در چندین مطالعه بالینی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They had analgesia precisely localised to the injury.
[ترجمه گوگل]آن‌ها بی‌دردی دقیقاً در محل آسیب داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها دقیقا محل آسیب را اعلام کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The analgesia is fed through a tube and topped up when necessary.
[ترجمه گوگل]مسکن از طریق یک لوله تغذیه می شود و در صورت لزوم اضافه می شود
[ترجمه ترگمان]The از طریق یک لوله تغذیه می شود و در صورت لزوم در بالای آن قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Epidural Analgesia Epidural analgesia is a frequently used method of pain control that successfully numbs the pain of contractions for most mothers.
[ترجمه گوگل]بی دردی اپیدورال بی دردی اپیدورال یک روش پرکاربرد برای کنترل درد است که با موفقیت درد انقباضات را برای اکثر مادران بی حس می کند
[ترجمه ترگمان]epidural analgesia epidural analgesia یک روش مورد استفاده مکرر برای کنترل درد است که درد انقباضات مادران را با موفقیت افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brian was given analgesia and occasional sedation at night.
[ترجمه گوگل]برایان بی دردی و گاهی آرام بخش شبانه داده شد
[ترجمه ترگمان] ب - - رای - - ان \"در شب درد شدیدی داشت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion: Lycopodium japanicum L. has significant anti-inflammation and analgesia pharmacological actions, and the active compositions are mainly in chloroform extract.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: Lycopodium japanicum L دارای اثرات فارماکولوژیک ضد التهاب و ضد درد قابل توجهی است و ترکیبات فعال آن عمدتاً در عصاره کلروفرم است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Lycopodium japanicum L خاصیت ضد التهاب و analgesia معنی داری دارد و ترکیبات فعال عمدتا در عصاره کلروفرم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To study the clinical effect of postoperative analgesia in patients with dry socket (DS).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثر بالینی بی دردی پس از عمل در بیماران مبتلا به حفره خشک (DS)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر بالینی of analgesia در بیماران با سوکت خشک (DS)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The analgesia effects, life quality and adverse reactions were compared before and after treatment with MS Contin.
[ترجمه گوگل]اثرات ضد درد، کیفیت زندگی و عوارض جانبی قبل و بعد از درمان با MS Contin مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]اثرات analgesia، کیفیت زندگی و واکنش های معکوس قبل و بعد از درمان با MS contin مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To analyse the complication and analgesia of artifical abortion.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی عوارض و بی دردی سقط مصنوعی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی پیچیدگی و analgesia سقط جنین artifical
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To determine the effect of fentanyl intravenous analgesia on plasma motilin levels.
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین اثر بی دردی وریدی فنتانیل بر سطوح موتیلین پلاسما
[ترجمه ترگمان]هدف مشخص کردن تاثیر تزریق درون وریدی در سطوح motilin پلاسما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Results The results showed that pethidine had obvious analgesia action in induced abortion without increasing bleeding and could reduce the complications.
[ترجمه گوگل]يافته ها: نتايج نشان داد كه پتيدين در سقط القايي بدون افزايش خونريزي عمل بي دردي واضحي داشته و مي تواند عوارض را كاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج نتایج نشان داد که pethidine در سقط جنین القا شده بدون خونریزی شدید عمل کرده و می تواند عوارض را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخفیف درد (اسم)
analgesia

بی حسی نسبت بدرد (اسم)
analgesia

انگلیسی به انگلیسی

• absence of pain, insensitivity to pain

پیشنهاد کاربران

analgesia ( پزشکی )
واژه مصوب: دردزدایی
تعریف: تسکین درد بدون از بین رفتن هوشیاری
آنالژزی
بی حسی، تخفیف درد
عدم حس درد بدون از دست رفتن هشیاری
ارامبخش
ﺑﻲ ﺩﺭﺩﻱ

بپرس