advantaged

/ædˈvæntɪdʒ//ədˈvɑːntɪdʒ/

فایده، صرفه، سود، برتری، بهتری، مزیت، تفوق، مزیت دادن، سودمند بودن، مفید بودن

جمله های نمونه

1. Some of the boys come from less advantaged backgrounds.
[ترجمه گوگل]برخی از پسران از پس زمینه های کمتر برخوردار هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از پسرها از پس زمینه های کم advantaged آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some cities are always going to be more advantaged.
[ترجمه گوگل]برخی از شهرها همیشه مزیت بیشتری خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]بعضی از شهرها بیش از حد advantaged
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We aim to improve opportunities for the less advantaged in society.
[ترجمه گوگل]هدف ما بهبود فرصت ها برای افراد کم مزیت در جامعه است
[ترجمه ترگمان]هدف ما بهبود فرصت ها برای افراد کم تر در جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She advantaged herself of the opportunity of speaking French.
[ترجمه گوگل]او از فرصت صحبت کردن به زبان فرانسه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]از این فرصت استفاده کرد تا به زبان فرانسه حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We are thinking of the advantaged children.
[ترجمه گوگل]ما به فکر بچه های برتر هستیم
[ترجمه ترگمان]ما به فکر بچه های advantaged هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The advantaged will become an interest group, perhaps a social class or status group.
[ترجمه گوگل]افراد مزیت دار به یک گروه علاقه مند، شاید یک طبقه اجتماعی یا گروه موقعیت تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]این گروه به یک گروه علاقه مند تبدیل خواهد شد، شاید یک گروه اجتماعی و یا گروه وضعیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Younger population and continuously rising national income create advantaged environment for life insurance industry.
[ترجمه گوگل]جمعیت جوان تر و درآمد ملی در حال افزایش مستمر محیطی مناسب برای صنعت بیمه عمر ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]جمعیت جوان و افزایش مداوم درآمد ملی محیط advantaged را برای صنعت بیمه عمر ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It provides advantaged base of automatic recognition log disfigurement.
[ترجمه گوگل]این پایه مزیتی از تغییر شکل گزارش تشخیص خودکار را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این کار پایه advantaged برای تشخیص خودکار تصویر را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You would be advantaged further if your man had a previous experience in State.
[ترجمه گوگل]اگر مرد شما تجربه قبلی در ایالت داشته باشد، مزیت بیشتری خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]اگر مرد شما تجربه قبلی خود را در کشور داشته باشد، شما بیشتر از این کار را انجام خواهید داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The advantaged oil conditions and rich resource are the physical basis of oil and gas reservoir.
[ترجمه گوگل]شرایط نفتی مناسب و منابع غنی، اساس فیزیکی مخزن نفت و گاز است
[ترجمه ترگمان]شرایط نفتی advantaged و منابع غنی، اساس فیزیکی ذخایر نفت و گاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So, the appropriate geochemical condition and the advantaged water dynamic condition compose the growth of the tufa of Wang 4 well.
[ترجمه گوگل]بنابراین شرایط ژئوشیمیایی مناسب و شرایط دینامیکی آب مزیت دار رشد توف چاه وانگ 4 را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، شرایط ژئوشیمیایی مناسب و شرایط دینامیک آب advantaged، رشد the را به خوبی تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One of the advantaged of UNIX is its extensive library of over 4000 instruction modules that can be linked to perform almost any programming task.
[ترجمه گوگل]یکی از مزیت های یونیکس، کتابخانه گسترده آن با بیش از 4000 ماژول دستورالعمل است که می توانند برای انجام تقریباً هر کار برنامه نویسی به هم مرتبط شوند
[ترجمه ترگمان]یکی از the of، مجموعه گسترده تری از ۴۰۰۰ ماژول آموزشی است که می توان آن ها را به اجرای تقریبا هر کار برنامه نویسی پیوند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These conditions are advantaged eco-tourism resource, have prodigious potential to empolder.
[ترجمه گوگل]این شرایط منبع مزیت اکوتوریسم است که پتانسیل فوق العاده ای برای تقویت دارد
[ترجمه ترگمان]این شرایط، advantaged منبع eco هستند که پتانسیل عظیمی برای empolder دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Xinjiang is with advantaged resource of water, soil, light and heat.
[ترجمه گوگل]سین کیانگ دارای منابع مفید آب، خاک، نور و گرما است
[ترجمه ترگمان]ژین جیانگ در مورد منابع آب، خاک، نور و گرما قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The offerer is even advantaged in an acquisition from end to end.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد دهنده حتی در خرید از انتهای تا انتهای آن نیز از مزیت برخوردار است
[ترجمه ترگمان](offerer)حتی در یک اکتساب از پایان به پایان نیز مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• blessed with advantages; favored
someone who is advantaged is in a better social or financial position than other people.

پیشنهاد کاربران

مرفه، خوشبخت ( شخص ) ؛ برخوردار از امکانات، دارای امتیاز، مرفه ( محل )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : advantage
اسم ( noun ) : advantage
صفت ( adjective ) : advantageous / advantaged
قید ( adverb ) : advantageously
[شخص] مرفه؛ خوشبخت؛ [محل] برخوردار از امکانات، دارای امتیاز، مرفه
برخوردار ( تر )

بپرس