all too


1- همه با هم، جمعا 2- کلا، کاملا، بسیار، خیلی

جمله های نمونه

1. We are all too young, a lot of things don't yet know, don't put the.
[ترجمه گوگل]همه ما خیلی جوان هستیم، خیلی چیزها هنوز نمی دانیم، این را نگذارید
[ترجمه ترگمان]ما هنوز خیلی جوان هستیم، خیلی چیزها هنوز نمی دونن، این کارو نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are only human and all too fallible.
[ترجمه گوگل]آنها فقط انسان هستند و بیش از حد خطاپذیر هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط انسان هستند و خیلی هم اشتباه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were all too polite to object.
[ترجمه گوگل]همه ما آنقدر مودب بودیم که اعتراض کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همه با ادب و نزاکت حرف زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Accidents like this happen all too often.
[ترجمه گوگل]چنین حوادثی اغلب اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]حوادثی مثل این اغلب اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her suffering was all too real.
[ترجمه گوگل]رنج او بیش از حد واقعی بود
[ترجمه ترگمان]رنج او بیش از حد واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Violent attacks are becoming all too familiar .
[ترجمه گوگل]حملات خشونت آمیز بیش از حد آشنا می شوند
[ترجمه ترگمان]حملات خشونت آمیز خیلی آشنا به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some unfortunate person passing below could all too easily be seriously injured.
[ترجمه گوگل]برخی از افراد بدبختی که از پایین رد می شوند به راحتی می توانند آسیب جدی ببینند
[ترجمه ترگمان]یک نفر بدبخت که از زیر آن عبور می کرد، به راحتی می توانست به طور جدی مجروح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We are all too young, a lot of things don't yet know, don't put the wrong loves when gardeners.
[ترجمه گوگل]همه ما خیلی جوان هستیم، خیلی چیزها هنوز نمی دانیم، عشق های اشتباه را در باغبان ها قرار ندهید
[ترجمه ترگمان]ما هنوز خیلی جوان هستیم، خیلی چیزها هنوز نمی دانند، وقتی باغبان ها عاشق نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In these conditions it was all too easy to make mistakes.
[ترجمه گوگل]در این شرایط اشتباه کردن بسیار آسان بود
[ترجمه ترگمان]در این شرایط سخت بود که اشتباهی مرتکب شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All too often, they get bored, and seek refuge in drink and drugs.
[ترجمه گوگل]خیلی وقت ها حوصله شان سر می رود و به نوشیدنی و مواد مخدر پناه می برند
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب خسته می شوند و به دنبال پناه گرفتن در نوشیدن و مصرف مواد مخدر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. International companies are all too often blind to local needs.
[ترجمه گوگل]شرکت های بین المللی اغلب نسبت به نیازهای محلی نابینا هستند
[ترجمه ترگمان]شرکت های بین المللی اغلب نسبت به نیازهای محلی نابینا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Beggars are becoming an all too familiar sight in our cities.
[ترجمه گوگل]گدایان در شهرهای ما به منظره ای کاملا آشنا تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]گدایان در شهرهای ما خیلی آشنا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm all too aware of the problems.
[ترجمه گوگل]من خیلی از مشکلات آگاهم
[ترجمه ترگمان]من از این مشکلات آگاه هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We are all too pleased to listen to the opinions of other.
[ترجمه گوگل]همه ما از شنیدن نظرات دیگران بسیار خوشحالیم
[ترجمه ترگمان]ما همه از این که به عقاید دیگران گوش دهیم بسیار خرسند هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بیش از حد
used to mean "very" when talking about a bad situation
source:Longman
a more emphatic way to say "very"; to a high degree

بپرس