archives

/ˈɑːrˌkaɪvz//ˈɑːkaɪvz/

معنی: بایگانی
معانی دیگر: بایگانی

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: the body of records or information pertaining to an institution, organization, or historical figure.
مترادف: annals, file, library, papers, record
مشابه: chronicle, documentation, ledger, memorabilia, register, statistics

- You can find information on the past chancellors in the university's archives.
[ترجمه گوگل] در آرشیو دانشگاه می توانید اطلاعاتی در مورد روسای قبلی پیدا کنید
[ترجمه ترگمان] شما می توانید اطلاعاتی در مورد نایب رییسان در آرشیو دانشگاه پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the place where such records are kept.
مترادف: library, registry
مشابه: chancery, museum, stacks

- You'll need permission to go into the archives.
[ترجمه گوگل] برای رفتن به بایگانی به مجوز نیاز دارید
[ترجمه ترگمان] به اجازه شما برای رفتن به بایگانی احتیاج خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. this university's film archives is matchless
مجموعه ی فیلم این دانشگاه بی نظیر است.

2. he went to london to study the archives of the british foreign office
او جهت بررسی (پرونده های) بایگانی در وزارت خارجه ی انگلیس به لندن رفت.

3. These old photographs should go in the family archives.
[ترجمه گوگل]این عکس های قدیمی باید در آرشیو خانواده بروند
[ترجمه ترگمان]این عکس های قدیمی باید به بایگانی خانوادگی بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The programme is preserved in the BBC sound archives.
[ترجمه گوگل]این برنامه در آرشیو صدای بی بی سی نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]این برنامه در بایگانی صوتی بی بی سی حفظ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He delved into the family archives looking for the facts.
[ترجمه گوگل]او در آرشیو خانواده به دنبال حقایق بود
[ترجمه ترگمان]او به بایگانی خانوادگی رفت و به دنبال واقعیت ها گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most historians simply rely on archives.
[ترجمه گوگل]اکثر مورخان صرفاً به آرشیوها تکیه می کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر مورخان به سادگی به بایگانی ها تکیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The picture lay hidden in the archives for over 40 years.
[ترجمه گوگل]این تصویر بیش از 40 سال در آرشیو پنهان بود
[ترجمه ترگمان]این تصویر بیش از ۴۰ سال در بایگانی پنهان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are many clues hidden amongst the archives of the local museum.
[ترجمه گوگل]سرنخ های زیادی در میان آرشیو موزه محلی پنهان شده است
[ترجمه ترگمان]نشانه های بسیار زیادی در بایگانی این موزه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I found this old map in the family archives.
[ترجمه گوگل]من این نقشه قدیمی را در آرشیو خانواده پیدا کردم
[ترجمه ترگمان]این نقشه قدیمی رو توی آرشیو خانواده پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Can you dig the material out of the archives?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید مطالب را از آرشیو بیرون بیاورید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی مواد رو از آرشیو بیرون بکشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The local archives service offers a storehouse of material.
[ترجمه گوگل]سرویس آرشیو محلی انباری از مواد را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]خدمات آرشیو محلی یک انبار مواد را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The data is now held in the company archives.
[ترجمه گوگل]داده ها اکنون در آرشیو شرکت نگهداری می شوند
[ترجمه ترگمان]این داده ها در حال حاضر در بایگانی شرکت نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The BBC's archives are bulging with material.
[ترجمه گوگل]آرشیو بی بی سی پر از مطالب است
[ترجمه ترگمان]بایگانی اخبار بی بی سی از مطالب پر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are some 50 private archives created by past heralds, miscellaneous family papers, as well as seals and bookplate collections.
[ترجمه گوگل]حدود 50 بایگانی خصوصی وجود دارد که توسط منادیان گذشته، مقالات متفرقه خانواده، و همچنین مجموعه‌های مهر و پلاک کتاب ایجاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]در اینجا حدود ۵۰ آرشیو خصوصی وجود دارد که توسط heralds، مقالات متفرقه خانوادگی و همچنین مجموعه های seals و bookplate ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بایگانی (اسم)
record, archive, archives, filing

انگلیسی به انگلیسی

• collection of records and information (in particular regarding or about an institution); public documents kept safe as evidence of facts

پیشنهاد کاربران

archives ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: آرشیو 1
تعریف: مجموعه ای از منابع که به دلیل ارزش تاریخی یا حقوقی در محلی خاص نگهداری می شود

بپرس