affectionateness


مهربانی، محبت

جمله های نمونه

1. Be full of affectionateness and heartthrob.
[ترجمه گوگل]سرشار از محبت و دلسوزی باشید
[ترجمه ترگمان]پر از affectionateness و heartthrob باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Avant-guard, revolutionary, helplessness, femininity, fashion, conservatism, affectionateness, rupture. . . all of these can be seen in that puny thing.
[ترجمه گوگل]آوانگارد، انقلابی، درماندگی، زنانگی، مد، محافظه کاری، محبت، گسیختگی همه اینها را می توان در آن چیز ضعیف دید
[ترجمه ترگمان]در هر حال، در این موجود ریزه میزه، ضعف، ناتوانی، محافظه کاری، ضعف، و محافظه کاری و نفرت، هر دو را در آن موجود کوچک دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We affectionateness blackamoor as our best teacher.
[ترجمه گوگل]ما با محبت به عنوان بهترین معلم خود عاشق سیاهی هستیم
[ترجمه ترگمان]ما blackamoor را به عنوان بهترین معلم خود انتخاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The giant Mao Zedong expressed the infinite affectionateness on the west and transformed it into the fulfillment of building the west.
[ترجمه گوگل]غول مائو تسه تونگ محبت بی پایان را در غرب ابراز کرد و آن را به تحقق ساختن غرب تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]مایو تسه تونگ، affectionateness giant، the infinite را در غرب ابراز کرد و آن را به تحقق بخشیدن به ساخت غرب تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The characters of the aesthetic mentality were "wisdom "and "affectionateness".
[ترجمه گوگل]شخصیت‌های ذهنیت زیبایی‌شناختی «خرد» و «محبت» بودند
[ترجمه ترگمان]شخصیت های ذهنیت زیبایی شناختی \"عقل\" و \"affectionateness\" بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Banks often affectionateness securitization for a poise page transformation agency.
[ترجمه گوگل]بانک ها اغلب برای یک آژانس تبدیل صفحه متواضعانه به اوراق بهادار می پردازند
[ترجمه ترگمان]بانک ها اغلب تبدیل به اوراق بهادار برای یک موسسه تبدیل صفحه اصلی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet under the petting of the affectionateness in spring of the South, I went so far as to drunk silly in the water wave by the lakeside.
[ترجمه گوگل]با این حال، زیر نوازش محبت در بهار جنوب، تا آنجا پیش رفتم که در موج آب کنار دریاچه شرم خواری کردم
[ترجمه ترگمان]با این حال، در حالی که در بهار نزدیک شدن در جنوب جنوب، در موج آب دریاچه، مست بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wong Chia Chi was seeking for an opportunity to kill Mr. Yi. At one night, she pretended to visit the jewelry shop, while Mr. Yi presented her the ring with lovingly affectionateness in his eyes.
[ترجمه گوگل]وونگ چیا چی به دنبال فرصتی برای کشتن آقای یی بود در یک شب، او وانمود کرد که به جواهرفروشی سر می‌زند، در حالی که آقای یی با محبت در چشمانش حلقه را به او تقدیم کرد
[ترجمه ترگمان]وانگ chia \"دنبال یه فرصت برای کشتن آقای\" یی در یک شب او وانمود کرد که به مغازه جواهر فروشی می رود، در حالی که آقای مورس در حالی که حلقه را با عشق و محبت در چشمانش نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And I would be always sitting by a river singing affectionateness.
[ترجمه گوگل]و من همیشه در کنار رودخانه ای می نشستم و محبت می خواندم
[ترجمه ترگمان]و من همیشه در حال آواز خواندن در کنار رودخانه خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I prefer the reason you love me is that: my thinking, my hunger, my strength, my protection, my perfection, my affectionateness, my common and interesting pursuit.
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم دلیل اینکه شما مرا دوست دارید این است که: تفکر من، گرسنگی من، قدرت من، محافظت من، کمال من، محبت من، پیگیری مشترک و جالب من
[ترجمه ترگمان]من به این دلیل دوست دارم که تو مرا دوست داشته باشی: به فکر می افتم، گرسنگی، نیروی من، حمایت و علاقه من، عشق و علاقه من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The resulting values among assorted operative systems are andrattling multipurpose with affectionateness to purchase selection making.
[ترجمه گوگل]ارزش‌های حاصل در میان سیستم‌های عملیاتی مختلف، چند منظوره با محبت برای خرید انتخاب می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مقادیر حاصله در بین سیستم های عامل andrattling چند منظوره با affectionateness برای خرید انتخاب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And I would be always sitting by a river singing with affectionateness.
[ترجمه گوگل]و من همیشه در کنار رودخانه ای می نشستم و با محبت می خواندم
[ترجمه ترگمان]و من همیشه در حال آواز خواندن در کنار رودخونه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is the national interests of either countries namely activities the decisive role and have the ultimate mention in this affectionateness.
[ترجمه گوگل]منافع ملی هر کدام از کشورهاست، یعنی فعالیت ها نقش تعیین کننده را دارند و در این محبت حرف آخر را دارند
[ترجمه ترگمان]این منافع ملی هر دو کشور یعنی فعالیت هایی است که نقش تعیین کننده دارد و در این زمینه به آن اشاره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس