aluminium

/əˈluːmənəm//ˌæljəˈmɪniəm/

معنی: فلز الومینیوم، الومینیوم بنام اختصاری، مربوط به الومینیوم
معانی دیگر: آلومینیم (در امریکا و کانادا aluminum می نویسند)، aluminum : فلز الومینیوم، الومینیوم بنام اختصاری al

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the British spelling of aluminum.

جمله های نمونه

1. aluminium sheets are riveted to the frame of an airplane's wing
صفحه های آلومینیمی به چهارچوب بال هواپیما پرچ میخ شده اند.

2. she wrapped the meat in aluminium foil
گوشت را در کاغذ آلومینیم پیچید.

3. one of the industries involved in aluminium extraction
یکی از صنایع وابسته به استخراج آلومینیوم

4. the frame of an airplane on which are rivetted sheets of aluminium
چهارچوب هواپیما که روی آن صفحات آلومینیمی پیچ شده است

5. Aluminium is a kind of metal.
[ترجمه گوگل]آلومینیوم نوعی فلز است
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم نوعی فلز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cover the fish with aluminium foil and cook over a low heat for 4 to 5 minutes.
[ترجمه گوگل]ماهی را با فویل آلومینیومی بپوشانید و به مدت 4 تا 5 دقیقه روی حرارت ملایم بپزید
[ترجمه ترگمان]ماهی را با فویل آلومینیوم بپوشانید و برای مدت ۴ تا ۵ دقیقه بپزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Aluminium is rapidly oxidized in air.
[ترجمه گوگل]آلومینیوم به سرعت در هوا اکسید می شود
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم به سرعت اکسید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Declining prices for aluminium have dragged down the company's earnings.
[ترجمه گوگل]کاهش قیمت آلومینیوم باعث کاهش درآمد این شرکت شده است
[ترجمه ترگمان]قیمت Declining برای آلومینیوم درآمد شرکت را کاهش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't leave the aluminium spoon in the saltcellar. It will be eaten into by salt.
[ترجمه گوگل]قاشق آلومینیومی را در نمکدان نگذارید با نمک خورده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]قاشق آلومینیومی را در the رها نکنید آن را با نمک خورده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Copper, brass and aluminium are separated and remelted for reuse.
[ترجمه گوگل]مس، برنج و آلومینیوم جدا شده و برای استفاده مجدد ذوب می شوند
[ترجمه ترگمان]مس، برنج و آلومینیوم برای استفاده مجدد از مس جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Being a metal, aluminium readily conducts heat.
[ترجمه گوگل]آلومینیوم به عنوان یک فلز، به راحتی گرما را هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم مثل فلز، به سرعت گرما را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The aluminium body is 12% lighter than if built with steel.
[ترجمه گوگل]بدنه آلومینیومی 12 درصد سبک تر از بدنه فولادی است
[ترجمه ترگمان]بدنه آلومینیومی ۱۲ % سبک تر از بدنه ساخته شده با فولاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aluminium, being a metal, readily conducts heat .
[ترجمه گوگل]آلومینیوم که یک فلز است به راحتی گرما را هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم که یک فلز است به آسانی گرما را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rivers had been polluted with aluminium.
[ترجمه گوگل]رودخانه ها با آلومینیوم آلوده شده بودند
[ترجمه ترگمان]رودخانه ها با آلومینیوم آلوده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلز الومینیوم (اسم)
aluminum, aluminium

الومینیوم بنام اختصاری (اسم)
aluminum, aluminium

مربوط به الومینیوم (صفت)
aluminum, aluminium

تخصصی

[شیمی] آلومینیم - عنصر فلزی - آلومینیمی، ساخته شده از آلومینیم - در انگلیس می نویسند
[برق و الکترونیک] آلومینیم عنصر فلزی سبک و به رنگ سفید نقره ای با عدد اتمی 13 و وزن اتمی 27. به عنوان عنصرپذیرنده برای آلایش سیلسیم و تبدیل آن به ماده نوع پی به کار میرود . همچنین برای ساخت صفحه ها و بدنه ی خازن های الکترولیتی آلومینیمی و صفحه های خازن های تنظیمگر با دی الکتریک هوا استفاده می شود . با نشاندن و زدودن ان در مدارهای مجتمع به عنوان رسانای الکتریکی به کار میرود و نیز از سیم های نازک ان برای اتصال بین نیمرسانا با پایه های بیرونی استفاده می شود . اکسید الومینیم یا سرامیک الومینا، کار برد گسترده ای به عنوان ماده ی بستر، عایق، و پنجره ی لامپ های توان ریز موج دارد .
[زمین شناسی] آلومینیوم

انگلیسی به انگلیسی

• type of metal (alternate spelling for aluminum)
aluminium is a silver-coloured, lightweight metal.

پیشنهاد کاربران

بپرس