applesauce

/ˈæpəlˌsɒs//ˈæpəlˌsɒs/

سس سیب، بی معنی، دری وری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sweet and sometimes spiced sauce made by simmering apples until they are soft.

جمله های نمونه

1. Put applesauce in a bowl and add sugar, egg yolks, butter, cornstarch and your choice of flavoring.
[ترجمه گوگل]سس سیب را در ظرفی بریزید و شکر، زرده تخم مرغ، کره، نشاسته ذرت و طعم دلخواه را اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]سس سیب را در یک کاسه بریزید و شکر، زرده تخم مرغ، کره، نشاسته ذرت و انتخاب خود از طعم را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While I finish the applesauce and clean up the kitchen I try to imagine how this cabin must appear to Ethan Groate.
[ترجمه گوگل]در حالی که من سس سیب را تمام می‌کنم و آشپزخانه را تمیز می‌کنم، سعی می‌کنم تصور کنم که این کابین چگونه باید برای اتان گروت ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]وقتی که سس سیب را تمام می کنم و آشپزخانه را تمیز می کنم، سعی می کنم تصور کنم که این کابین چگونه باید برای اتان Groate ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mix together applesauce, salt, and egg yolks and pour over apples. Return to oven for 5 minutes longer.
[ترجمه گوگل]سس سیب، نمک و زرده تخم مرغ را با هم مخلوط کنید و روی سیب ها بریزید به مدت 5 دقیقه دیگر به فر برگردانید
[ترجمه ترگمان]سس سیب، نمک، و زرده تخم مرغ را مخلوط کنید و بر روی سیب بریزید برای مدت ۵ دقیقه به فر باز برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Enjoy your applesauce by yourself, we are not interesting to know how you made it.
[ترجمه گوگل]خودتان از سس سیب خود لذت ببرید، برای ما جالب نیست که بدانیم چگونه آن را درست کرده اید
[ترجمه ترگمان]از سس سیب خود لذت ببرید، ما جالب نیستیم که بدانیم شما چطور آن را انجام دادید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you stew cranberries like applesauce, they taste more like plums than rhubarb does.
[ترجمه گوگل]اگر زغال اخته را مانند سس سیب خورش دهید، طعم آن بیشتر شبیه آلو است تا ریواس
[ترجمه ترگمان]اگه مثل سس زغال آخته قاطی کنی مزه آلو بیشتری از ریواس میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dr Pepper Snapple, makers of Mott's juices and applesauce, said it has considered making a squeezable fruit product but has no immediate plans to launch one.
[ترجمه گوگل]دکتر Pepper Snapple، سازنده آب میوه و سس سیب Mott's، گفت که در نظر دارد یک محصول میوه فشرده بسازد اما هیچ برنامه فوری برای عرضه آن ندارد
[ترجمه ترگمان]دکتر پپر Snapple، makers of موت و سس سیب، گفت که تولید یک محصول میوه squeezable را در نظر گرفته است اما هیچ برنامه فوری برای راه اندازی یک محصول ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lenny spooned some applesauce in his mouth and it remained on his tongue.
[ترجمه گوگل]لنی مقداری سس سیب در دهانش ریخت و روی زبانش ماند
[ترجمه ترگمان] لنی یه سس سیب توی دهنش ریخت و روی زبونش موند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. BEAR: I dunno . applesauce anyway. It tastes great.
[ترجمه گوگل]خرس: نمی دانم به هر حال سس سیب طعمش عالیه
[ترجمه ترگمان]! نمی دونم به هر حال سس سیب مزه خوبی میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a separate bowl beat egg whites until stiff and fold into applesauce mixture.
[ترجمه گوگل]در ظرفی جداگانه سفیده تخم مرغ را بزنید تا سفت شود و در مخلوط سس سیب بریزید
[ترجمه ترگمان]در یک کاسه جداگانه سفیده تخم مرغ را تا زمانی که سفت شود و به مخلوط سس سیب تبدیل شود، مورد ضرب و شتم قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I sat peacefully at the Lopezes' kitchen table as they fed Janir some applesauce and bread sopped in milk.
[ترجمه گوگل]در حالی که به جانیر مقداری سس سیب و نان آغشته به شیر می دادند، آرام پشت میز آشپزخانه لوپز نشستم
[ترجمه ترگمان]من در کنار میز آشپزخانه Lopezes نشسته بودم و از سس سیب و نان sopped در شیر تغذیه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In a separate bowl beat egg whites until stiff and fold into applesauce mixture. Stir whole milk into it very slowly.
[ترجمه گوگل]در ظرفی جداگانه سفیده تخم مرغ را بزنید تا سفت شود و در مخلوط سس سیب بریزید شیر کامل را خیلی آرام داخل آن بریزید
[ترجمه ترگمان]در یک کاسه جداگانه سفیده تخم مرغ را تا زمانی که سفت شود و به مخلوط سس سیب تبدیل شود، مورد ضرب و شتم قرار می دهد به آرامی تمام شیر را به هم بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is there anyone who knows what a gram of applesauce looks like?
[ترجمه گوگل]آیا کسی هست که بداند یک گرم سس سیب چه شکلی است؟
[ترجمه ترگمان]کسی هست که بدونه چقدر سس سیب دوست داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Is there anyone who knows what a gram of applesauce look like?
[ترجمه گوگل]آیا کسی هست که بداند یک گرم سس سیب چگونه است؟
[ترجمه ترگمان]کسی میدونه که سس سیب چه شکلی هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. John Glenn, the first American to orbit the earth, carried pureed applesauce in squeezable tubes on his initial space flight.
[ترجمه گوگل]جان گلن، اولین آمریکایی که به دور زمین چرخید، در اولین پرواز فضایی خود، پوره سیب را در لوله های فشرده حمل کرد
[ترجمه ترگمان]جان گلن، اولین آمریکایی که در مدار زمین قرار گرفت، سس سیب pureed را در لوله های squeezable در پرواز فضایی اولیه خود حمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stewed and sweetened apples; (slang) nonsense
soft mush made from crushed apples

پیشنهاد کاربران

به جز سس سیب به چم های : بی معنی، بی محتوا، حرف های دری وری هم است.
پوره سیب

بپرس