archipelago

/ˌɑːrkəˈpeləˌɡoʊ//ˌɑːkɪˈpeləɡəʊ/

معنی: مجمعالجزایر
معانی دیگر: دریای پر جزیره، آبخست دریا، آبخستگان، آبخست گروه، (جغرافی)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: archipelagoes, archipelagos
مشتقات: archipelagian (adj.), archipelagic (adj.)
(1) تعریف: a large body of water containing many islands.

- Stockholm lies on an archipelago that contains thousands of islands.
[ترجمه دریانی] استکهلم در مجمع الجزایری شامل هزاران جزیره قرار دارد ( بنا شده است )
|
[ترجمه گوگل] استکهلم در مجمع الجزایری قرار دارد که هزاران جزیره را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان] استکهلم بر روی یک مجمع الجزایر است که شامل هزاران جزیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a group of islands.

- Indonesia is made up of over thirteen thousand islands in three main archipelagoes.
[ترجمه گوگل] اندونزی از سیزده هزار جزیره در سه مجمع الجزایر اصلی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان] اندونزی از بیش از سیزده هزار جزیره در سه منطقه اصلی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (cap.) the Aegean Sea.

جمله های نمونه

1. the aegean archipelago
دریای پر جزیره ی اژه

2. the philippine archipelago
مجمع الجزایر فیلی پین

3. Instead, he discovered the archipelago of Svalbard, whose fiords were teeming with whales and walrus.
[ترجمه گوگل]در عوض، او مجمع الجزایر سوالبارد را کشف کرد که فیوردهای آن مملو از نهنگ ها و ماهی های دریایی بود
[ترجمه ترگمان]در عوض، he اسوالبارد را کشف کرد که fiords سرشار از وال ها و walrus بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the archipelago, the great religions had curious adventures.
[ترجمه گوگل]در مجمع الجزایر، ادیان بزرگ ماجراهای عجیبی داشتند
[ترجمه ترگمان]در مجمع، مذاهب بزرگ ماجراهای عجیبی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Banda archipelago is volcanic and luxuriously tropical, perfect for snorkelling and diving.
[ترجمه گوگل]مجمع الجزایر باندا آتشفشانی و استوایی مجلل است و برای غواصی و غواصی مناسب است
[ترجمه ترگمان]مجمع الجزایر باندا، آتشفشانی و luxuriously است که برای شنا کردن و غواصی کردن کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Arable land on some islands in the Palau archipelago has been contaminated by sea water, forcing their inhabitants to import food.
[ترجمه گوگل]زمین های قابل کشت در برخی از جزایر مجمع الجزایر پالائو توسط آب دریا آلوده شده است و ساکنان آن را مجبور به واردات مواد غذایی کرده است
[ترجمه ترگمان]زمین های Arable در جزایر in archipelago آلوده به آب دریا شده اند و ساکنان آن ها را وادار به واردات غذا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cacti are unique to the archipelago, but many have been strangled by vines.
[ترجمه گوگل]کاکتوس ها منحصر به مجمع الجزایر هستند، اما بسیاری از آنها توسط انگور خفه شده اند
[ترجمه ترگمان]گیاهان کاکتوس، منحصر به مجمع الجزایر هستند، اما بسیاری از آن ها توسط تاک ها خفه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Okinawa, the main island in the Ryukyu archipelago, is only seventy miles long and seven miles wide.
[ترجمه گوگل]اوکیناوا، جزیره اصلی در مجمع الجزایر ریوکیو، تنها هفتاد مایل طول و هفت مایل عرض دارد
[ترجمه ترگمان]اوکیناوا، جزیره اصلی مجمع الجزایر Ryukyu، تنها هفتاد مایل طول و هفت مایل عرض دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Canadian Arctic Archipelago generally receives little precipitation, and the amount of snowfall changes little from year to year.
[ترجمه گوگل]مجمع الجزایر قطب شمال کانادا معمولاً بارندگی کمی دارد و میزان بارش برف از سال به سال تغییر چندانی نمی کند
[ترجمه ترگمان]مجمع الجزایر قطب شمال کانادا به طور کلی بارش کم را دریافت می کند و میزان بارش برف سال به سال کم تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Most of the Japanese archipelago in the temperate climate is temperate maritime monsoon type, and major features of the year is mild and humid, with the winter cold, summer without the intense heat.
[ترجمه گوگل]بیشتر مجمع الجزایر ژاپن در آب و هوای معتدل از نوع موسمی دریایی معتدل است و ویژگی های اصلی سال معتدل و مرطوب است، با سرمای زمستان، تابستان بدون گرمای شدید
[ترجمه ترگمان]بیشتر مجمع الجزایر ژاپن در آب و هوای معتدل، نوع موسمی دریایی معتدل است و ویژگی های عمده آن سال، ملایم و مرطوب است و زمستان و تابستان بدون گرمای شدید، گرم و مرطوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Svalbard, Norway's Arctic archipelago, a camera trap catches a polar bear looking out of place on bare brown soil.
[ترجمه گوگل]در سوالبارد، مجمع الجزایر قطب شمال نروژ، یک دوربین تله ای، یک خرس قطبی را گرفتار می کند که در خاک قهوه ای برهنه نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]در اسوالبارد، مجمع الجزایر قطب شمال، یک تله دوربینی، خرس قطبی را گرفتار می کند که در خاک قهوه ای برهنه ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Kodiak archipelago is home to the Kodiak bear, the largest subspecies of brown bear, which feasts on the region's prolific salmon runs.
[ترجمه گوگل]مجمع الجزایر کودیاک محل زندگی خرس کودیاک، بزرگترین زیرگونه خرس قهوه ای است که از ماهی قزل آلا پربار منطقه لذت می برد
[ترجمه ترگمان]مجمع الجزایر Kodiak، خانه خرس قطبی است که بزرگ ترین زیر گونه خرس قهوه ای است که در آن سالمون های پربار ماهی را جشن می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The primary motivation was establishing the Javanese-including the Madurese-as masters over the archipelago.
[ترجمه گوگل]انگیزه اصلی، استقرار جاوه‌ها - از جمله مادورها - به عنوان اربابان بر مجمع‌الجزایر بود
[ترجمه ترگمان]انگیزش اصلی در حال تاسیس the بود - از جمله the - به عنوان استادان بر روی مجمع الجزایر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The view however, is spectacular, taking in most of the fifteen islands of the Westmann archipelago.
[ترجمه گوگل]با این حال، منظره بسیار دیدنی است و بیشتر پانزده جزیره مجمع الجزایر وستمن را می گیرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این منظره دیدنی است و در بیشتر ۱۵ جزیره مجمع الجزایر Westmann، واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Her scissors move through the material like a swimmer doing crawl, among the archipelago of tissue paper.
[ترجمه گوگل]قیچی او مانند شناگری که در حال خزیدن در میان مجمع الجزایر دستمال کاغذی است، از میان مواد حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]قیچی او مانند یک شناگر در حال خزیدن در میان the کاغذ بافت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مجمعالجزایر (اسم)
archipelago

تخصصی

[زمین شناسی] مجمع الجزایر دریایی مملو از جزایر، یک دسته جزایر

انگلیسی به انگلیسی

• group of small islands, chain of islands; body of water containing many islands
an archipelago is a group of small islands.

پیشنهاد کاربران

مجمع الجزایر یا �زنجیره جزیره گان� گروه یا زنجیره ای از جزیره ها است. به عبارت دیگر، مجمع الجزایر به شمار بسیاری جزیره در یک منطقه گفته می شود. زنجیره جزیره گان معمولاً در دریاهای آزاد یافت می شوند ولی گاهی هم ممکن است در کنار آن ها یک تکه زمین بزرگ نیز وجود داشته باشد؛ مانند مجمع الجزایر قمر
...
[مشاهده متن کامل]

definition : area with many small islands

مجموعه
archipelago ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: دریای پُرجزیره
تعریف: دریایی که جزایر زیادی در آن واقع است
مجمع الجزایر
noun
[count] :
🔴 a group of islands
🔴 Collection of islands
An archipelago is a group of small islands
Or in Persian we can say
مجموعه جزایر
مجموعه جزایر
A group of Island

بپرس