bleed white


(رمق یا پول یا منابع) تا ته در کشیدن، بی چیز کردن

انگلیسی به انگلیسی

• drain of blood or resources

پیشنهاد کاربران

دمار از روزگار کسی در آوردن؛ به پایان رساندن روزگار یا عمر کسی؛ ( کنایه از ) به هلاکت رساندن و کشتن
Second Barron: They bled him white. On the ground. French swine! ( Becket or The Honor of God - Jean Anouilh )

بپرس