brokerage

/ˈbroʊkərɪdʒ//ˈbrəʊkərɪdʒ/

معنی: حق العمل، پول دلالی، مزد دلالی
معانی دیگر: بنگاه دلالی، دلال خانه، داستارگاه، دلالی، داستاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the business of a broker.

(2) تعریف: the money or commission paid to a broker.

جمله های نمونه

1. John works for a brokerage house now.
[ترجمه گوگل]جان الان برای یک کارگزاری کار می کند
[ترجمه ترگمان] جان \"الان برای یه شرکت کارگزاری اوراق بهادار کار میکنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No banks or brokerage firms failed.
[ترجمه گوگل]هیچ بانک یا شرکت کارگزاری شکست خورد
[ترجمه ترگمان]هیچ بانک یا شرکت کارگزاری با شکست مواجه نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Computer and semiconductor stocks slid as three brokerage firms downgraded earnings estimates for Dell Computer.
[ترجمه گوگل]در حالی که سه شرکت کارگزاری تخمین‌های درآمد Dell Computer را کاهش دادند، سهام کامپیوتر و نیمه‌رساناها کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]سهام رایانه ای و نیمه هادی مانند سه شرکت کارگزاری، برآورده ای درآمد برای کامپیوتر دل را کاهش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The brokerage firm has always been extremely inhospitable to women.
[ترجمه گوگل]شرکت کارگزاری همیشه نسبت به زنان بسیار غیر مهمان‌نواز بوده است
[ترجمه ترگمان]شرکت کارگزاری همیشه برای زنان بسیار نامناسب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Operating profit at both brokerage firms exceeded analysts' consensus forecasts.
[ترجمه گوگل]سود عملیاتی در هر دو شرکت کارگزاری از پیش‌بینی اجماع تحلیلگران فراتر رفت
[ترجمه ترگمان]سود عملیاتی در هر دو شرکت کارگزاری فراتر از پیش بینی تحلیل گران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But it would not be new to the brokerage or mutual fund businesses.
[ترجمه گوگل]اما برای مشاغل کارگزاری یا صندوق های مشترک جدید نیست
[ترجمه ترگمان]اما این کار برای شرکت های کارگزاری و یا شرکت های سرمایه گذاری دوجانبه جدید نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The authority said the banks and brokerage firms eliminated or are resolving the problems.
[ترجمه گوگل]این مقام گفت: بانک ها و شرکت های کارگزاری مشکلات را برطرف کرده یا در حال حل آن هستند
[ترجمه ترگمان]این مقام گفت که بانک ها و شرکت های کارگزاری رفع شده یا مشکلات را حل و فصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The brokerage declined to give a forecast for the full year through March.
[ترجمه گوگل]کارگزاری از ارائه پیش بینی برای کل سال منتهی به مارس خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]کارگزاری از صدور یک پیش بینی برای کل سال تا ماه مارس خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There, a brokerage house, acting as underwriter, legitimately acquired inside information from one of its clients.
[ترجمه گوگل]در آنجا، یک کارگزاری که به عنوان پذیره نویس عمل می کرد، به طور قانونی اطلاعات داخلی یکی از مشتریان خود را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]آنجا، یک خانه کارگزاری، به عنوان underwriter، به طور قانونی در داخل اطلاعات از یکی از مشتریان خود به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the fallout, hundreds of investors sued brokerage houses and traders for not warning clients about their investment peril.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، صدها سرمایه گذار از خانه های کارگزاری و معامله گران به دلیل عدم هشدار به مشتریان در مورد خطر سرمایه گذاری خود شکایت کردند
[ترجمه ترگمان]در این حادثه، صدها سرمایه گذار از خانه های کارگزاری و تجار شکایت کردند تا به مشتریان در مورد خطر سرمایه گذاری آن ها هشدار ندهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most brokerage firms require customers to arbitrate disputes rather than file lawsuits.
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت های کارگزاری به جای طرح دعوا، از مشتریان می خواهند که در مورد اختلافات داوری کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب شرکت های کارگزاری نیاز به مشتریان دارند تا اختلافات را بجای پرونده های پرونده شکایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nasdaq trades are executed via electronic systems by brokerage firms that match buyers with sellers.
[ترجمه گوگل]معاملات نزدک از طریق سیستم های الکترونیکی توسط شرکت های کارگزاری انجام می شود که خریداران را با فروشندگان مطابقت می دهند
[ترجمه ترگمان]معاملات ارزی از طریق سیستم های الکترونیکی توسط شرکت های کارگزاری که خریداران را با فروشندگان هماهنگ می کنند، اجرا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each brokerage Jongert is covered by a six-month shipyard guarantee and is backed by our comprehensive and reliable after sales service.
[ترجمه گوگل]هر کارگزاری Jongert تحت ضمانت شش ماهه کشتی سازی است و توسط خدمات پس از فروش جامع و قابل اعتماد ما پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]هر شرکت کارگزاری با یک ضمانت shipyard ۶ ماهه تحت پوشش قرار می گیرد و از خدمات جامع و قابل اعتماد ما بعد از خدمات فروش پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The company opened a brokerage account on October one day before the merger proposal.
[ترجمه گوگل]این شرکت یک روز قبل از پیشنهاد ادغام در اکتبر یک حساب کارگزاری افتتاح کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک روز قبل از پیشنهاد ادغام یک حساب کارگزاری را در ماه اکتبر افتتاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حق العمل (اسم)
commission, premium, brokerage

پول دلالی (اسم)
brokerage

مزد دلالی (اسم)
brokerage

انگلیسی به انگلیسی

• brokage, commission paid to a middleman

پیشنهاد کاربران

کارگزاری
Mofid Securities Co. : کارگزاری مفید
Mofid Securities is a privately owned investment advisory and a full service brokerage firm in Iran that was established in 1994
واسطه گری ( در شبکه های اجتماعی )
کارگزاری

بپرس