backsliding

جمله های نمونه

1. You've done a good job in the exam, I hope you won't backslide.
[ترجمه گوگل]تو امتحان خوب کار کردی امیدوارم عقب نشینی نکنی
[ترجمه ترگمان]تو در امتحان کار خوبی انجام دادی، امیدوارم تغییر شکل ندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He kept away from strong drink for years, but recently I'm afraid he'begun to backslide.
[ترجمه گوگل]او سال‌ها از نوشیدنی‌های قوی دوری کرد، اما اخیراً می‌ترسم که شروع به عقب نشینی کرده باشد
[ترجمه ترگمان]او سال ها از نوشیدنی قوی دور شده بود، اما اخیرا متاسفانه داشت تغییر شکل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr. Jack was once active in the church, but he has backslidden.
[ترجمه گوگل]آقای جک زمانی در کلیسا فعال بود، اما او عقب نشینی کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای \"جک\" یه زمانی تو کلیسا فعال شده بود ولی اون \"backslidden\" داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's a reformed criminal who may yet backslide.
[ترجمه گوگل]او یک جنایتکار اصلاح شده است که هنوز ممکن است عقب نشینی کند
[ترجمه ترگمان]او یک مجرم reformed است که ممکن است هنوز زنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The philosopher, who had told me earlier he was a back-sliding Episcopalian, glanced at me apprehensively.
[ترجمه گوگل]فیلسوف که قبلاً به من گفته بود که یک اسقف نشین عقب افتاده است، با نگرانی به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]فیلسوف که قبلا به من گفته بود که او یک کلیسای اسقفی sliding است با نگرانی به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many of the patients backslide into drug and alcohol abuse.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماران به سوء مصرف مواد مخدر و الکل روی می آورند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این بیماران دچار سو مصرف مواد مخدر و الکل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And the LORD said unto me, The backsliding Israel hath justified herself more than treacherous Judah.
[ترجمه گوگل]و خداوند به من گفت: «اسرائیل منحرف خود را بیشتر از یهودای خیانتکار عادل شمرده است
[ترجمه ترگمان]و لرد LORD به من گفت: \" backsliding اسرائیل خود را بیش از خائن خاین توجیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of course, this backsliding of a nation could not have happened if the church had not backslidden or fallen into a lukewarm state.
[ترجمه گوگل]البته اگر کلیسا عقب نشینی نمی کرد یا به حالت ولرم نمی افتاد، این عقب نشینی یک ملت نمی توانست اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]البته این عقب نشینی از یک ملت، اگر کلیسا نه backslidden بود و نه در یک ایالت ولرم می افتاد، چنین اتفاقی نمی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have been particularly disappointed by backsliding on human rights this year, after a year of incremental, but still unprecedented, progress in 200
[ترجمه گوگل]ما به‌ویژه از عقب‌نشینی حقوق بشر در سال جاری، پس از یک سال پیشرفت تدریجی، اما همچنان بی‌سابقه در سال 200 ناامید شده‌ایم
[ترجمه ترگمان]امسال، پس از یک سال افزایشی، اما هنوز هم بی سابقه بوده، اما هنوز هم بی سابقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ministers insisted there would be no backsliding on the government's hardline austerity programmes after data showed that Britain's economy grew by just 0. 2% in the spring.
[ترجمه گوگل]وزیران اصرار داشتند که پس از آن که داده ها نشان داد که اقتصاد بریتانیا در بهار تنها 0 2 درصد رشد کرده است، برنامه های ریاضتی تندرو دولت عقب نشینی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]وزرا اصرار داشتند که پس از اینکه داده ها نشان دادند که اقتصاد بریتانیا تنها ۰ درصد رشد داشته است، هیچ گونه محدودیتی در برنامه های سخت ریاضت اقتصادی دولت وجود ندارد ۲ % در بهار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hints of environmental backsliding have appeared in the government’s own ropy data.
[ترجمه گوگل]اشاراتی از عقب نشینی محیط زیست در داده های روپیه خود دولت ظاهر شده است
[ترجمه ترگمان]Hints های زیست محیطی در داده های پیچیده دولتی دولت ظاهر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any lack of progress or backsliding on efforts to get the currency bloc's fiscal house in order will renew worries the crisis could seriously damage the world financial system and major economies.
[ترجمه گوگل]هر گونه عدم پیشرفت یا عقب نشینی در تلاش ها برای نظم بخشیدن به خانه مالی بلوک ارزی، نگرانی ها را از سر می گیرد که این بحران می تواند به سیستم مالی جهان و اقتصادهای بزرگ آسیب جدی برساند
[ترجمه ترگمان]عدم پیشرفت یا عدم پیشرفت در تلاش ها برای رسیدن به خانه مالی بلوک پول به منظور تجدید نگرانی در بحران می تواند به طور جدی به سیستم مالی جهانی و اقتصاد کلان آسیب برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This may help to maintain the gains you've made and to prevent backsliding.
[ترجمه گوگل]این ممکن است به حفظ دستاوردهای شما و جلوگیری از عقب نشینی کمک کند
[ترجمه ترگمان]این کار ممکن است به حفظ دستاوردهای ایجاد شده و جلوگیری از backsliding کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My diet was going well but I'm afraid I've been backsliding a bit recently.
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی من خوب پیش می رفت اما می ترسم اخیراً کمی عقب نشینی کرده باشم
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی من خوب پیش می رفت، اما متاسفانه اخیرا کمی از عقب برگشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of sliding backwards; deterioration; relapsing into error, returning to sin
backsliding means doing something that you had agreed or promised not to do; used especially of people who take up bad habits again after they have given them up.

پیشنهاد کاربران

ارتداد
پس رفت - عقبگرد
پس رفت
عقبگرد
زوال، بدتر شدن اوضاع، بازگشت به عقب

بپرس