bespoke

/bɪˈspoʊk//bɪˈspəʊk/

معنی: قرار دادی، سفارشی
معانی دیگر: زمان گذشته و اسم مفعول: bespeak، نامزدی، نامزد شده

جمله های نمونه

1. In the basement fifteen employees are busy making bespoke coats.
[ترجمه گوگل]در زیرزمین پانزده کارمند مشغول ساخت مانتوهای سفارشی هستند
[ترجمه ترگمان]در زیرزمین، پانزده کارمند مشغول ساختن کت های سفارشی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His polite manners bespoke the gentleman.
[ترجمه مریم انصاری] ر فتار مودبانه او نشان می دهد که مرد شریفی است.
|
[ترجمه گوگل]اخلاق مودبانه او آقا را سفارش می کرد
[ترجمه ترگمان]ادب و ادب او مرد را خبر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These include bespoke software, systems integration, 2d database building, project management and consultancy.
[ترجمه گوگل]اینها شامل نرم افزار سفارشی، یکپارچه سازی سیستم ها، ساخت پایگاه داده دو بعدی، مدیریت پروژه و مشاوره است
[ترجمه ترگمان]این ها شامل نرم افزار سفارشی، یکپارچه سازی سیستم ها، ساختمان پایگاه داده ۲ d، مدیریت پروژه و مشاوره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am bespoke in the evening, but the daytime is free, once I've done my domestic chores.
[ترجمه مریم انصاری] شب وقتم پر است اما در طول روز همین که کارهای خانه را تمام کنم وقتم آزاد می شود.
|
[ترجمه گوگل]من در عصر سفارشی هستم، اما روز آزاد است، وقتی که کارهای خانه ام را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]من از شب خبر دارم، اما روز آزاد است، وقتی که من کاره ای خانه را انجام داده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His speech bespoke the country's mood of hope and confidence.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او روحیه امید و اطمینان کشور را نشان داد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او حاکی از حالت امید و اعتماد به نفس کشور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This bespoke greater intellectual confidence than was to be evident at later stages of controversy.
[ترجمه گوگل]این امر اعتماد فکری بیشتری را نسبت به آنچه که در مراحل بعدی بحث و جدل مشهود بود، ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]این امر اعتماد به نفس بیشتر را نسبت به آنچه در مراحل بعدی بحث آشکار بود نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two other reports Tuesday bespoke consumer mettle and retail strength.
[ترجمه گوگل]دو گزارش دیگر در روز سه‌شنبه حاکی از اعتماد مصرف‌کننده و قدرت خرده‌فروشی است
[ترجمه ترگمان]دو گزارش دیگر در روز سه شنبه، شهامت مصرف کننده و قدرت خرده فروشی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bespoke shopkeepers, celebrated chefs, jewellers, craftsmen and artists arrived to cater for exclusive tastes.
[ترجمه گوگل]مغازه داران سفارشی، سرآشپزهای مشهور، جواهرسازان، صنعتگران و هنرمندان برای پاسخگویی به سلیقه های منحصر به فرد وارد شدند
[ترجمه ترگمان]مغازه داران bespoke، آشپزهای مشهور، جواهر فروشان، هنرمندان و هنرمندان برای برآوردن ذائقه انحصاری وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His good manners bespoke the gentleman.
[ترجمه گوگل]اخلاق خوبش آقا را خواسته بود
[ترجمه ترگمان]ادب و ادب او مرد را خبر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His style of dressing bespoke great self-confidence.
[ترجمه گوگل]سبک لباس پوشیدن او اعتماد به نفس زیادی ایجاد می کرد
[ترجمه ترگمان]سبک لباس سفارشی و اعتماد به نفس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Among men, wearing made-to-measure bespoke suits were rated as having better personality traits than those wearing good quality off-the-peg suits bought from a major high street retailer.
[ترجمه گوگل]در بین مردان، پوشیدن کت و شلوارهای سفارشی به عنوان ویژگی های شخصیتی بهتری نسبت به کسانی که کت و شلوارهای باکیفیت مناسب را از یک خرده فروشی بزرگ در خیابان می پوشند، ارزیابی می شود
[ترجمه ترگمان]در بین مردان، پوشیدن لباس های سفارشی برای اندازه گیری ویژگی های شخصیتی بهتر از افرادی بود که با کیفیت خوب از یک خرده فروش بزرگ خیابانی خریداری شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bespoke movement in England is challenging mass production at the other end of the scale, after all has anyone developed mechanical enamelling techniques for jewellery?
[ترجمه گوگل]جنبش سفارشی در انگلستان تولید انبوه را در انتهای دیگر مقیاس به چالش می کشد، بالاخره آیا کسی تکنیک های میناکاری مکانیکی برای جواهرات را توسعه داده است؟
[ترجمه ترگمان]جنبش سفارشی در انگلستان تولید انبوه را در انتهای دیگر این مقیاس به چالش می کشد، چرا که همه آن ها فنون enamelling مکانیکی برای جواهرات را توسعه داده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our Bespoke interior designers can also use embroidery and marquetry to personalise the inside of the car.
[ترجمه گوگل]طراحان داخلی سفارشی ما همچنین می توانند از گلدوزی و گلدوزی برای شخصی سازی داخل خودرو استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]طراحان داخلی bespoke نیز می توانند از گلدوزی و marquetry برای عبور از داخل خودرو استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. DE VERLI, the top-class bespoke gentlemen's wear shop in Paris, has established itself at Avenue des Champs Elysees, the international fashion center, for more than one hundred years.
[ترجمه گوگل]DE VERLI، فروشگاه پوشاک مردانه سفارشی درجه یک در پاریس، بیش از صد سال است که خود را در خیابان شانزلیزه، مرکز بین‌المللی مد، تثبیت کرده است
[ترجمه ترگمان]دون VERLI، شاگرد ممتاز پاریس، در پاریس، در خیابان شانزه لیزه، برای بیش از صد سال، در خیابان شانزه لیزه دایر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The shop needs "bespoke products," a sleeker website and items not limited to Jewish themes, she said.
[ترجمه گوگل]او گفت که این فروشگاه به «محصولات سفارشی»، یک وب سایت شیک و اقلامی نیاز دارد که به تم های یهودی محدود نمی شود
[ترجمه ترگمان]او گفت که این مغازه به \"محصولات سفارشی\" نیاز دارد، وب سایت sleeker و اقلامی که محدود به موضوعات یهودی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قرار دادی (صفت)
arbitrary, bespoke, conventional, contractual, formal, bespoken

سفارشی (صفت)
bespoke, bespoken, registered, custom-built, custom-made

انگلیسی به انگلیسی

• made to order (british)
a bespoke tailor makes or sells clothes that are specially made to fit the customer who ordered them; an old-fashioned word.
bespoke clothes have been specially made by a tailor to fit a particular customer; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

adjective UK formal
specially made for a particular person/ specially made for a particular person, organization, or purpose
صفت، انگلیسی بریتانیایی، رسمی
به طور خاص برای یک شخص خاص ساخته شده است/ مخصوصاً برای یک شخص، سازمان یا هدف خاص ساخته شده است، سفارشی، اختصاصی
...
[مشاهده متن کامل]

a bespoke suit
bespoke furniture
Bespoke leather shoes cost an average 1, 000 pounds a pair.
a bespoke suit/shirt
bespoke software
a bespoke wi - fi system

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bespoke
سفارشی / شخصی سازی شده / تهیه شده خاصِ یک فرد / اختصاصی /
مثلا
لباسی که به طور خاص برای اندازه و سلیقه یک فرد خاص طراحی شده.
خانه ای که کاملا بر اساس الزامات و سلیقه خاص صاحبخانه، طراحی شده.
Custom - made
بیشتر برای لباس سفارشی بکاربرده میشود

بپرس