biochemical

/ˌbaɪoʊˈkemɪstri//ˌbaɪəʊˈkemɪstri/

مربوط به شیمی حیاتی یا زیست شیمی

جمله های نمونه

1. Combining these mathematical results with the biochemical evidence concerning calmodulin-dependent adenylate cyclase, it is possible to draw some provisional conclusions.
[ترجمه گوگل]با ترکیب این نتایج ریاضی با شواهد بیوشیمیایی در مورد آدنیلات سیکلاز وابسته به کالمودولین، می توان برخی از نتایج موقت را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]ترکیب این نتایج ریاضی با شواهد بیوشیمیایی مربوط به adenylate وابسته به calmodulin، امکان ترسیم برخی نتایج موقتی را فراهم می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Why are there no half-formed sense organs or biochemical networks, with a few links still missing?
[ترجمه گوگل]چرا هیچ اندام حسی یا شبکه های بیوشیمیایی نیمه شکلی وجود ندارد که هنوز چند پیوند گم شده است؟
[ترجمه ترگمان]چرا هیچ اندام های حسی نیمه تشکیل نشده یا شبکه های بیوشیمیایی با چند لینک وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the biochemical approach, enzymes obtained from biological organisms are used.
[ترجمه گوگل]در رویکرد بیوشیمیایی از آنزیم های به دست آمده از موجودات بیولوژیکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در روش بیوشیمیایی، آنزیم های به دست آمده از ارگانیسم های زیستی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The biochemical protection of alcohol-destroying enzymes is not conferred equally among individuals, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، حفاظت بیوشیمیایی آنزیم های تخریب کننده الکل به طور یکسان در بین افراد اعطا نمی شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، حفاظت بیوشیمیایی از آنزیم های نابود کننده الکل به طور مساوی در میان افراد ایجاد نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Biochemical analysis including standard liver and renal function tests, as performed daily until death or recovery.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل بیوشیمیایی شامل تست‌های استاندارد عملکرد کبد و کلیه، که روزانه تا زمان مرگ یا بهبودی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]آنالیز بیوشیمیایی از جمله آزمون های استاندارد کبد و کلیوی، روزانه تا زمان مرگ و یا ریکاوری صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To follow this, an irreducible minimum of biochemical knowledge is necessary.
[ترجمه گوگل]برای پیگیری این امر، حداقل دانش بیوشیمیایی کاهش ناپذیر ضروری است
[ترجمه ترگمان]برای پیروی از این، یک کمینه تقلیل یافته از دانش بیوشیمیایی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a flourish of biochemical altruism, they manufacture deadly molecules and then turn this lethal cocktail upon themselves.
[ترجمه گوگل]در شکوفایی نوع دوستی بیوشیمیایی، آن ها مولکول های کشنده ای تولید می کنند و سپس این کوکتل کشنده را به سمت خود می چرخانند
[ترجمه ترگمان]در رشد of بیوشیمیایی، آن ها مولکول های کشنده تولید می کنند و سپس این کوکتل کشنده را به خودشان تبدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tuberculosis For another widespread disease the biochemical approach, and particularly the idea of competitive antagonism, proved to be more rewarding.
[ترجمه گوگل]سل برای یک بیماری گسترده دیگر، رویکرد بیوشیمیایی، و به ویژه ایده تضاد رقابتی، سودمندتر بود
[ترجمه ترگمان]بیماری سل برای یک بیماری شایع دیگر، روش بیوشیمیایی، و به ویژه ایده ناسازگاری رقابتی، ثابت کرد که بیشتر پاداش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Research studentships are available for biochemical, chemical and electronic engineers and for biochemists, microbiologists and others with appropriates training.
[ترجمه گوگل]تحصیلات پژوهشی برای مهندسین بیوشیمی، شیمی و الکترونیک و بیوشیمی‌دانان، میکروبیولوژیست‌ها و سایرین با آموزش مناسب در دسترس است
[ترجمه ترگمان]studentships تحقیقاتی برای مهندسان بیوشیمیایی، شیمیایی و الکترونیکی و برای biochemists، microbiologists و دیگران با آموزش های appropriates در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Like a biochemical carrot and stick, these systems generate pleasurable or painful feelings that powerfully guide behavior.
[ترجمه گوگل]مانند هویج و چوب بیوشیمیایی، این سیستم‌ها احساسات لذت‌بخش یا دردناکی را ایجاد می‌کنند که رفتار را با قدرت هدایت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این سیستم ها همانند یک هویج بیوشیمیایی و چوب، احساس لذت بخش یا دردناکی را تولید می کنند که رفتار هدایت قوی را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All patients had standard haematological and biochemical tests, and an upper abdominal ultrasound scan.
[ترجمه گوگل]همه بیماران تست های استاندارد هماتولوژی و بیوشیمیایی و سونوگرافی فوقانی شکم داشتند
[ترجمه ترگمان]تمام بیماران تست haematological و biochemical biochemical و یک اسکن شکمی بالایی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Biochemical studies indicate that calcium-calmodulin binds to a protein of M r 240K which is tightly associated with the channel.
[ترجمه گوگل]مطالعات بیوشیمیایی نشان می دهد که کلسیم-کالمودولین به پروتئین Mr 240K متصل می شود که به شدت با کانال مرتبط است
[ترجمه ترگمان]مطالعات بیوشیمیایی نشان می دهد که کلسیم - calmodulin به پروتیین M - ۲۴۰ K متصل می شود که به طور محکم با کانال ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The most well-known biochemical theory relates to the activity of one of the neurotransmitters, dopamine, at the synapses between nerves.
[ترجمه گوگل]شناخته شده ترین نظریه بیوشیمیایی به فعالیت یکی از انتقال دهنده های عصبی، دوپامین، در سیناپس های بین اعصاب مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]شناخته شده ترین تیوری بیوشیمیایی مربوط به فعالیت یکی از انتقال دهنده های عصبی، دوپامین، و سیناپس ها بین اعصاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Proteins which like to stick together are thus likely to belong to the same biochemical pathway.
[ترجمه گوگل]بنابراین پروتئین هایی که دوست دارند به هم بچسبند احتمالاً به یک مسیر بیوشیمیایی تعلق دارند
[ترجمه ترگمان]Proteins که دوست دارند با هم متحد شوند به احتمال زیاد به مسیر بیوشیمیایی مشابه تعلق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] مواد شیمیایی که در درون موجودات زنده موجود هستند

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to biochemistry (study of chemical processes in organisms)

پیشنهاد کاربران

بپرس