boron

/ˈbɔˌrɑːn//ˈbɔːrɒn/

(از ریشه ی فارسی: بوره - شیمی) بور، بر، بورون (عنصر غیرفلزی - نشان: b، وزن اتمی: 10/811، شماره ی اتمی: 5، نقطه ی گداز: 2300c، نقطه ی جوش: 2550c، چگالی: 2/34)، اصل بوره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: boronic (adj.)
• : تعریف: a chemical element that has five protons in each nucleus and that occurs naturally only in compounds such as boric acid and borax. (symbol: B)

جمله های نمونه

1. A spectrophotometric method for the determination of trace boron in ferrosilicon alloy was proposed.
[ترجمه گوگل]یک روش اسپکتروفتومتری برای تعیین ردیابی بور در آلیاژ فروسیلیس پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]روش spectrophotometric برای تعیین بورون در آلیاژ ferrosilicon پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Neodymium - iron - boron is a highly magnetized mate rial which is made from powdered agglutination.
[ترجمه گوگل]نئودیمیم - آهن - بور یک ماتریال بسیار مغناطیسی است که از آگلوتیناسیون پودری ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]Neodymium - بور یک جفت بسیار مغناطیسه شده ای است که از پودر پودر زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boron abundace that control graphite carbon source powder anticipate is a transparent key question with boron diamond composition.
[ترجمه گوگل]فراوانی بور که پودر منبع کربن گرافیت را کنترل می کند، یک سوال کلیدی شفاف با ترکیب الماس بور است
[ترجمه ترگمان]بورون تری that که کنترل پودر منبع کربن گرافیتی را کنترل می کند یک سوال کلیدی شفاف با ترکیب diamond بورون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new kind of boron nitride based shell mold used for investment casting titanium alloys was fabricated and the reaction between it and Ti -Ni alloy was investigated.
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از قالب پوسته مبتنی بر نیترید بور مورد استفاده برای ریخته‌گری سرمایه‌گذاری آلیاژهای تیتانیوم ساخته شد و واکنش بین آن و آلیاژ Ti-Ni مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از mold بورون نیترید برای تولید آلیاژهای تیتانیوم استفاده می شود و واکنش بین این آلیاژ و آلیاژ Ti - Ni مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Although the status of soil available boron and zinc was improved somewhat, there are still 2/3 of tilth lack of boron and 1/3 lack of zinc.
[ترجمه گوگل]اگرچه وضعیت بور و روی موجود در خاک تا حدودی بهبود یافته است، اما هنوز 2/3 از کمبود بور و 1/3 کمبود روی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه وضعیت خاک موجود و روی موجود تا حدی بهبود یافته است، اما هنوز ۲ \/ ۳ از کمبود boron بورون و ۱ \/ ۳ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Introduced the effect and the property for contain boron T641 graphite carbon source synthesized diamond with high heat proof, good anti-oxidation, strong chemic inertia.
[ترجمه گوگل]معرفی اثر و ویژگی برای حاوی بور T641 گرافیت منبع کربن سنتز الماس با مقاومت حرارتی بالا، ضد اکسیداسیون خوب، اینرسی شیمیایی قوی
[ترجمه ترگمان]این effect که این اثر را معرفی کردند و خاصیت حاوی منبع کربن گرافیت T۶۴۱ graphite شده، الماس را با اثبات حرارت بالا، ضد اکسیداسیون خوب، اینرسی chemic قوی معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The proper and conventional formulation of boron type delay charge was gained, based on analyzing the mechanism of delay charge and by means of DSC and TG.
[ترجمه گوگل]فرمول مناسب و مرسوم بار تاخیری نوع بور بر اساس تحلیل مکانیسم شارژ تاخیری و با استفاده از DSC و TG بدست آمد
[ترجمه ترگمان]فرمول بندی مناسب و مرسوم بار delay نوع بورون به دست می آید که براساس تجزیه و تحلیل مکانیسم بار تاخیر و توسط DSC و TG بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A boronic acid is an alkyl or aryl substituted boric acid containing a carbon to boron chemical bond belonging to the larger class of organoboranes.
[ترجمه گوگل]اسید بورونیک یک اسید بوریک جایگزین آلکیل یا آریل است که حاوی پیوند شیمیایی کربن به بور متعلق به کلاس بزرگ‌تر ارگانوبوران‌ها است
[ترجمه ترگمان]یک اسید boronic یک آریل یا آریل جانشین اسید بوریک است که حاوی کربن تا پیوند شیمیایی بور متعلق به طبقه بزرگ تر of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. CBN ( cubic boron nitride ) grits surface were processed with sensitizing solution and activating solutions.
[ترجمه گوگل]سطح دانه های CBN (نیترید بور مکعبی) با محلول های حساس کننده و محلول های فعال کننده پردازش شد
[ترجمه ترگمان]grits (نیترید بور cubic)با محلول sensitizing و فعال سازی راه حل ها فرآوری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Boron accumulation in sodic soil is the key factor for irrigation application of studied effluent water.
[ترجمه گوگل]تجمع بور در خاک سدیم عامل کلیدی برای آبیاری آب پساب مورد مطالعه است
[ترجمه ترگمان]تجمع بور در خاک sodic عامل کلیدی برای استفاده از آب پساب مورد مطالعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Boron is one of acceptor elements in polycrystalline silicon solar cells, which can influence the photo voltaic efficiency and stability of a solar cell.
[ترجمه گوگل]بور یکی از عناصر پذیرنده در سلول های خورشیدی سیلیکونی پلی کریستالی است که می تواند بر راندمان فتوولتائیک و پایداری یک سلول خورشیدی تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]بور یکی از عناصر پذیرنده در سلول های خورشیدی silicon است که می تواند بر کارآیی و پایداری سلول خورشیدی تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The boron compound and iodine source are combined with reactants of a fluoroalcohol and an alkylene oxide in the presence of a base.
[ترجمه گوگل]ترکیب بور و منبع ید با واکنش دهنده های یک فلوئوروالکل و یک اکسید آلکیلن در حضور یک باز ترکیب می شوند
[ترجمه ترگمان]ترکیب بورون و منبع ید با واکنش دهنده ها of و اکسید alkylene در حضور پایه ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Paradoxically, wurtzite boron nitride's hardness appears to come from the flexibility of the bonds between the atoms that make it up.
[ترجمه گوگل]به طور متناقض، به نظر می رسد سختی نیترید بور ورتزیت از انعطاف پذیری پیوندهای بین اتم های سازنده آن ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]ظاهرا سختی نیترید بور با انعطاف پذیری پیوند بین اتم هایی که آن را می سازند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Azomethine H Spectrophotometric Method for Determining Boron in Humic Fertilizer is described.
[ترجمه گوگل]روش اسپکتروفتومتری آزومتین H برای تعیین بور در کود هیومیک شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]روش Azomethine H Spectrophotometric برای تعیین بور در کود humic توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] (از ریشه ى فارسی : بوره ) - بور، بر، بورون - عنصر غیرفلزى
[عمران و معماری] برن
[برق و الکترونیک] بر [ بی] عنصری با عدد اتمی 5 و وزن اتمی 10/8 که به عنوان آلاینده پذیرنده ( acceptor) برای تشکیل سیلیکین نوع p استفاده نی شود. بر، همچنین یکی از اجزای سازنده ی مواد ابررساناست و اکسید آن در هنگام رشد بلور مذاب در مقابل اکسایش حفاظت می کند.
[پلیمر] بورون

انگلیسی به انگلیسی

• chemical element

پیشنهاد کاربران

بپرس