braille

/ˈbreɪl//breɪl/

معنی: خط برجسته مخصوص کوران، الفباء نابینایان
معانی دیگر: الفبای نابینایان (به صورت نقطه های برجسته)، بریل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often l.c.) a writing and printing system for blind persons, in which raised dots are grouped into different patterns to represent characters, which are read by touch.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: Brailles, Brailling, Brailled
• : تعریف: (often l.c.) to write or print using Braille characters.

جمله های نمونه

1. He can read Braille though he isn't blind.
[ترجمه گوگل]او می تواند خط بریل را بخواند اگرچه نابینا نیست
[ترجمه ترگمان]با اینکه کور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has transcribed that book into braille.
[ترجمه گوگل]او آن کتاب را به خط بریل رونویسی کرده است
[ترجمه ترگمان]او این کتاب را در braille رونویسی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How many official documents have been transcribed into Braille for blind people?
[ترجمه گوگل]چند سند رسمی برای افراد نابینا به خط بریل رونویسی شده است؟
[ترجمه ترگمان]چه تعداد از اسناد رسمی به خط بریل برای نابینایان رونویسی شده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The book has been transcribed into braille.
[ترجمه گوگل]کتاب به خط بریل رونویسی شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب به braille رونویسی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Books are now printed in braille.
[ترجمه گوگل]اکنون کتاب ها با خط بریل چاپ می شوند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها اکنون در braille چاپ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All the exhibits are labelled in Braille.
[ترجمه گوگل]تمام نمایشگاه ها با خط بریل برچسب گذاری شده اند
[ترجمه ترگمان]همه این نمایشگاه ها به خط بریل برچسب زده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There's a Braille clock, Braille dials on the kitchen appliances and a phone with Braille print-out and keyboard.
[ترجمه گوگل]یک ساعت بریل، شماره‌گیری بریل روی لوازم آشپزخانه و یک تلفن با چاپ بریل و صفحه‌کلید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک خط بریل (dials)به خط بریل و یک تلفن همراه با خط بریل و صفحه کلید به خط بریل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Previous evidence has shown that fluent braille involves a number of subsidiary perceptual, cognitive and manual skills.
[ترجمه گوگل]شواهد قبلی نشان داده است که خط بریل روان شامل تعدادی از مهارت های ادراکی، شناختی و دستی فرعی است
[ترجمه ترگمان]شواهد قبلی نشان داده اند که braille روان شامل تعدادی از مهارت های ادراکی، شناختی و دستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A braille option is also supplied and is easily fitted if required.
[ترجمه گوگل]یک گزینه بریل نیز ارائه شده است و در صورت نیاز به راحتی نصب می شود
[ترجمه ترگمان]گزینه braille نیز تامین می شود و اگر مورد نیاز باشد به راحتی نصب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Braille Stark black controls and print against a white finish help the visually impaired to identify the controls.
[ترجمه گوگل]کنترل‌های مشکی بریل استارک و چاپ با روکش سفید به افراد کم بینا کمک می‌کند تا کنترل‌ها را شناسایی کنند
[ترجمه ترگمان]بلک جک استارک کنترل های سیاه و چاپی در برابر یک روکش سفید به افراد نابینا کمک می کند تا کنترل ها را شناسایی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As the letter was in braille it was never broadcast.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که نامه به خط بریل بود هرگز پخش نشد
[ترجمه ترگمان]وقتی نامه در braille بود هرگز از آن خبری نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The weights are marked in braille with irregular bumps that to the uninformed would appear to be defects.
[ترجمه گوگل]وزن ها با خط بریل با برجستگی های نامنظم مشخص شده اند که برای افراد ناآگاه نقص به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]وزن ها در braille با bumps بی قاعده علامت گذاری می شوند که به نظر می رسد این uninformed نقص باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Instructions can also be obained in Braille for the visually impaired.
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها را می توان به خط بریل نیز برای افراد کم بینا ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل ها همچنین می توانند به خط بریل برای اختلالات بینایی اختصاص داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There she's been provided with Braille equipment and a talking computer.
[ترجمه گوگل]در آنجا تجهیزات خط بریل و یک کامپیوتر مکالمه به او داده شده است
[ترجمه ترگمان]او مجهز به تجهیزات خط بریل و یک کامپیوتر صحبت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The star gave him his autograph in Braille.
[ترجمه گوگل]ستاره امضای خود را به خط بریل به او داد
[ترجمه ترگمان]این ستاره فیلم را به خط بریل به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط برجسته مخصوص کوران (اسم)
braille

الفباء نابینایان (اسم)
braille

انگلیسی به انگلیسی

• write or spell in braille
system of writing for the blind where configurations of raised dots represent letters and numerals
braille is a system of printing for blind people. the letters are printed as groups of raised dots that blind people feel with their fingers.

پیشنهاد کاربران

خط بریل. الفبای نابینایان
مثال:
He can read Braille though he isn't blind.
او با اینکه نابینا نیست می تواند خط بریل را بخواند.
خط بریل ( به فرانسوی: Braille ) که در سال ۱۸۲۱ توسط لوئی بریل ابداع شد، روشی است که به طور گسترده ای در دنیا توسط نابینایان برای خواندن و نوشتن استفاده می شود. خط بریل در زبان فارسی و عربی و کلیه زبانهای لاتین از چپ به راست خوانده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

هر یک از کاراکتر یا سلول بریل از شش نقطه تشکیل شده که در یک مستطیل به صورت ۲ ستون سه نقطه ای کنار هم قرار می گیرند. هر سلول می تواند دو حالت برجسته یا غیر برجسته داشته باشد که جایگشت این دو حالت در شش نقطه مجموعاً ۶۴ حالت مختلف را ایجاد می کند. بدین ترتیب امکان نوشتن کلیه حروف الفبا، اعداد و علایم ریاضی، همچنین علایم نگارشی چون ویرگول، نقطه و … فراهم می آید.

braillebraille
خط بریل. . برای نابیناها استفاده میشه
Braille

بپرس