cannonball

/ˈkænənˌbɒl//ˈkænənbɔːl/

معنی: گلوله توپ
معانی دیگر: (ارتش) گلوله ی توپ، گوله، (عامیانه) ترن تندرو، (عامیانه - تنیس) سرو تند و نیرومند، (آب بازی) شیرجه ی از پا، (خودمانی) تند، سریع، سریع السیر حرکت کردن، گلوله توپ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a round iron or steel projectile to be fired by a cannon.

(2) تعریف: something moving fast and powerfully, such as a train.

(3) تعریف: a jump into water with one's arms wrapped around one's tucked-in legs.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cannonballs, cannonballing, cannonballed
• : تعریف: to move fast and powerfully.

- The jet cannonballed down the runway.
[ترجمه گوگل] جت گلوله توپ از باند فرود آمد
[ترجمه ترگمان] جت اسکی روی باند پرواز میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1.
گلوله ی توپ

2. His idea was this: Suppose you fire a cannonball vertically upward from the surface of the earth.
[ترجمه گوگل]ایده او این بود: فرض کنید یک گلوله توپ را به صورت عمودی از سطح زمین به سمت بالا شلیک کنید
[ترجمه ترگمان]ایده او این بود: فرض کنید یک گلوله توپ به صورت عمودی از سطح زمین به سمت بالا شلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This cosmic cannonball is challenging theories to explain its blistering speed.
[ترجمه گوگل]این گلوله توپ کیهانی نظریه های چالش برانگیزی برای توضیح سرعت تاول آور آن است
[ترجمه ترگمان]این گلوله توپ کیهانی با تئوری های به چالش کشیده می شود تا سرعت blistering را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stuyvesant's right leg amputated after a cannonball during a battle with the Spanish three years earlier.
[ترجمه گوگل]پای راست Stuyvesant پس از یک گلوله توپ در طول نبرد با اسپانیایی ها سه سال قبل قطع شد
[ترجمه ترگمان]پای راست Stuyvesant پس از یک گلوله توپ در طی یک نبرد با سه سال قبل اسپانیایی قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shoot the red ball with a humanoid cannonball.
[ترجمه گوگل]با گلوله توپ انسان نما به توپ قرمز شلیک کنید
[ترجمه ترگمان]با یک گلوله توپ پای انسان از توپ قرمز عکس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Suddenly, a sporadic cannonball bombed in the battle field.
[ترجمه گوگل]ناگهان یک گلوله توپ پراکنده در میدان نبرد بمباران شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان گلوله ای پراکنده در میدان نبرد منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the soldier is hit by a cannonball, rags are as becoming as purple.
[ترجمه گوگل]وقتی سرباز مورد اصابت گلوله توپ قرار می گیرد، پارچه های کهنه مانند ارغوانی می شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی سرباز با گلوله توپ ضربه می زند، لباس های پاره مثل بنفش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scientists use virus neutron as cannonball to bombard the cell genetic nuclide, observing whether or not it can go through the cell reaction while producing some untapped artificial radionuclide.
[ترجمه گوگل]دانشمندان از نوترون ویروس به عنوان گلوله توپ برای بمباران هسته ژنتیکی سلول استفاده می‌کنند و مشاهده می‌کنند که آیا می‌تواند واکنش سلولی را طی کند یا نه در حالی که مقداری رادیونوکلئید مصنوعی دست‌نخورده تولید می‌کند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان از نوترون به عنوان یک گلوله برای بمباران the ژنتیکی سلول استفاده می کنند، مشاهده می کنند که آیا می تواند از واکنش سلولی عبور کند در حالی که برخی untapped مصنوعی را تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hot forming process of cannonball body semiproduct is mainly composed of four operations: pressing, punching, ironing, and shell nosing.
[ترجمه گوگل]فرآیند شکل‌دهی گرم نیمه‌محصولات بدن گلوله توپ عمدتاً از چهار عملیات تشکیل شده است: فشار دادن، مشت زدن، اتو کردن، و پوسته‌کشی
[ترجمه ترگمان]فرآیند تشکیل یک گلوله توپ عمدتا متشکل از چهار عمل است: فشار دادن، مشت زدن، اتو کردن و nosing پوسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It must be a cannonball.
[ترجمه گوگل]باید گلوله توپ باشد
[ترجمه ترگمان]باید یه گلوله باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sitting Bull drove her in his wagon to the town of Cannonball.
[ترجمه گوگل]بول نشسته او را با واگن خود به شهر کاننبال برد
[ترجمه ترگمان]او را در ارابه خود به سوی شهر پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Terminal tackle: Use a sinker release with a 2-to 3-pound lead cannonball sinker.
[ترجمه گوگل]تکل پایانی: از یک سینک رها کننده با گلوله توپ سربی 2 تا 3 پوندی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]تجهیزات پایانه: از یک نسخه sinker با یک گلوله توپ ۲ تا ۳ پوندی (sinker)استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In a bright opening, Mark Hughes, 10 yards out, hit a cannonball that flew off Knight's legs.
[ترجمه گوگل]در یک دهانه روشن، مارک هیوز، در فاصله 10 یاردی، به گلوله توپی برخورد کرد که از روی پاهای نایت پرید
[ترجمه ترگمان]در یک افتتاحیه درخشان، مارک هیوز، ده متر بیرون، گلوله ای که روی پاهای پهلوان فرود آمد، برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To improve warship's ability of defense torpedo, the thesis raises a assumption that use subaqueous cannonball to intercept torpedo by carrier helicopter for the first time.
[ترجمه گوگل]برای بهبود توانایی کشتی جنگی در دفاع از اژدر، این تز این فرض را مطرح می کند که برای اولین بار از گلوله توپ زیر آبی برای رهگیری اژدر توسط هلیکوپتر حامل استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای بهبود توانایی کشتی جنگی در دفاع از اژدر، این پایان نامه فرضی را مطرح می کند که از یک گلوله توپ به منظور رهگیری اژدر توسط بالگرد حامل برای اولین بار استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unlike the solid cannon ball a mortar shell is hollow and filled with gunpowder.
[ترجمه گوگل]بر خلاف گلوله توپ جامد، یک گلوله خمپاره توخالی و پر از باروت است
[ترجمه ترگمان]برخلاف گلوله های توپ، گلوله خمپاره، میان تهی و پر از باروت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Mark the point where the cannon ball strikes the ground and roll the Artillery dice to establish the bounce distance.
[ترجمه گوگل]نقطه برخورد توپ توپ به زمین را علامت بزنید و تاس توپخانه را برای تعیین فاصله پرش بیندازید
[ترجمه ترگمان]به نقطه ای اشاره کنید که توپ توپ به زمین اصابت می کند و the توپ را بالا می برد تا فاصله بازتاب داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Any model struck by a cannon ball takes a strength 10 hit resolved in the normal manner.
[ترجمه گوگل]هر مدلی که توسط توپ مورد اصابت گلوله توپ قرار می گیرد، ضربه قدرتی 10 می گیرد که در حالت عادی حل می شود
[ترجمه ترگمان]هر مدلی که یک توپ توپ به آن ضربه بزند، ۱۰ ضربه به حالت عادی می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. One poor fellow. . . . lost both legs by a cannon ball.
[ترجمه گوگل]یکی بیچاره هر دو پای خود را با گلوله توپ از دست داد
[ترجمه ترگمان]یک مرد بیچاره با یک توپ توپ دو پا از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The cannon ball travels forward this distance before striking the ground.
[ترجمه گوگل]گلوله توپ قبل از برخورد با زمین این فاصله را به جلو طی می کند
[ترجمه ترگمان]توپ به جلو حرکت می کند تا به زمین اصابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Once you have established where the cannon ball hits place a small coin or other marker directly over the spot.
[ترجمه گوگل]هنگامی که محل برخورد توپ را مشخص کردید، یک سکه کوچک یا نشانگر دیگر را مستقیماً روی آن نقطه قرار دهید
[ترجمه ترگمان]زمانی که توپ توپ را مشخص کردید، یک سکه کوچک یا یک نشانگر دیگر را مستقیما روی محل قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. On the pillar is a cannon ball from the Prussian bombardment of Prague in 175
[ترجمه گوگل]روی ستون یک گلوله توپ از بمباران پروس پراگ در سال 175 است
[ترجمه ترگمان]روی ستون یک توپ توپ از سوی توپ پروس (پروس)در سال ۱۷۵ به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. If the cannon ball wounds its target then it causes not 1 but D4 wounds.
[ترجمه گوگل]اگر گلوله توپ به هدف خود زخمی کند نه 1 بلکه زخم D4 ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]در صورتی که گلوله توپ به هدف خود آسیب برساند، این توپ نه تنها باعث زخمی شدن زخم ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. I hope a cannon ball lands slap on you.
[ترجمه گوگل]امیدوارم گلوله توپ به شما سیلی بخورد
[ترجمه ترگمان]امیدوارم یه توپ توپ به تو سیلی بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. When the cannon ball blows on the ground a poison is splashed.
[ترجمه گوگل]وقتی گلوله توپ روی زمین می زند، سم پاشیده می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی گلوله توپ روی زمین منفجر می شود، زهر پاشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. He was continually fancying that a cannon ball was swooping down upon him with a fearful whiz.
[ترجمه گوگل]او مدام تصور می کرد که یک گلوله توپ با صدای تند تند و وحشتناکی به سمت او فرو می رود
[ترجمه ترگمان]پیوسته تصور می کرد که یک گلوله توپ با صدای وحشتناکی به طرف او می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Revolution is like throwing a cannon ball into a bathtub.
[ترجمه گوگل]انقلاب مانند انداختن گلوله توپ در وان حمام است
[ترجمه ترگمان]انقلاب مثل پرتاب توپی به داخل وان حمام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. This is called cannon ball,[Sentence dictionary] and that is called swallow dive.
[ترجمه گوگل]این را توپ توپ، [فرهنگ جملات] می نامند و به آن شیرجه پرستو می گویند
[ترجمه ترگمان]این توپ به نام توپ توپ نامیده می شود و آن را قورت می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Today, I was at a public pool. A very fat kid yelled, "Cannon Ball! " He jumped right on me. I now have a broken collarbone. FML.
[ترجمه گوگل]امروز در استخر عمومی بودم یک بچه خیلی چاق فریاد زد: «توپ توپ!» درست روی من پرید من الان استخوان ترقوه شکسته ام FML
[ترجمه ترگمان]امروز، توی یه استخر عمومی بودم یک بچه چاق نعره زد: توپ توپ! اون به سمت من پرید \" من الان یه استخوان ترقوه شکسته دارم FML
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. A well-aimed cannon ball could hit below its iron covering and sink it.
[ترجمه گوگل]یک گلوله توپ با هدف خوب می تواند به زیر پوشش آهنی خود برخورد کند و آن را غرق کند
[ترجمه ترگمان]یک توپ با هدف خوب می تواند به زیر پوشش فلزی آن ضربه بزند و آن را غرق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گلوله توپ (اسم)
shell, cannonball, cartouche

انگلیسی به انگلیسی

• large metal ball which is fired from a cannon
move swiftly, move at great speed
large object used as ammunition in a cannon
a cannon ball is a heavy metal ball that used to be fired from a cannon.

پیشنهاد کاربران

A cannonball is a playful and fun way to enter the water by jumping in with your knees tucked to your chest and arms wrapped around your legs. It creates a big splash and is often done for entertainment or to cool off.
...
[مشاهده متن کامل]

ورود به آب با پریدن، در حالی که زانوهای خود را روی سینه قرار داده و دست ها را دور پاهای خود قرار داده اید. این کار صدای زیادی ایجاد می کند و اغلب برای سرگرمی یا خنک شدن انجام می شود.
“Let’s have a cannonball contest and see who can make the biggest splash!”
A group of friends might shout, “Cannonball!” before jumping into the pool together.
A swimmer might exclaim, “I love doing cannonballs on hot summer days!”

cannonball
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-swim/
گلوله توپ . فلزی کروی شکل
Round shot
شیرجه با پا
گلوله توپ
شیرجه با پا
شیرجه

بپرس