contracted

/ˈkɑːnˌtrækt//kənˈtrækt/

معنی: منقبض
معانی دیگر: جمع شده ,چوروک ,منقب­,مختصر

جمله های نمونه

1. he contracted debts
او قرض دار شد (قرض بالا آورد).

2. he contracted his daughter with the son of an old friend
دخترش را به عقد پسر یک دوست قدیمی درآورد.

3. he contracted syphilis
او سفلیس گرفت.

4. we contracted him to renovate the kitchen
با او قرارداد (کنترات) بستیم که آشپزخانه را نوسازی کند.

5. "he will" can be contracted to "he'll"
"he will" را می توان به صورت "he'll" مخفف کرد.

6. He contracted his brows and swallowed medicine down.
[ترجمه گوگل]ابروهایش را جمع کرد و دارو را قورت داد
[ترجمه ترگمان]ابروهایش را درهم کشید و آب دهانش را فرو داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He contracted a serious illness and died a month later.
[ترجمه گوگل]او به بیماری سختی مبتلا شد و یک ماه بعد درگذشت
[ترجمه ترگمان]او به یک بیماری جدی مبتلا شد و یک ماه بعد درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a child she contracted polio and was crippled for life.
[ترجمه گوگل]در کودکی به فلج اطفال مبتلا شد و مادام العمر فلج شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک کودک مبتلا به فلج اطفال شد و برای زندگی فلج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The city council has contracted with White Company for the new building.
[ترجمه گوگل]شورای شهر برای ساختمان جدید با شرکت وایت قرارداد بسته است
[ترجمه ترگمان]شورای شهر با شرکت سفید برای ساخت این ساختمان جدید قرارداد بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They have contracted to build a railway across Africa.
[ترجمه گوگل]آنها برای ساخت یک راه آهن در سراسر آفریقا قرارداد بسته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها قرارداد ساخت راه آهن در سراسر افریقا را امضا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The builders have contracted for three bridges this year.
[ترجمه گوگل]سازندگان امسال برای سه پل قرارداد بسته اند
[ترجمه ترگمان]سازندگان این سازندگان در سال جاری برای سه پل قرارداد بسته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We contracted with a local clothing firm for 400 shirts a month.
[ترجمه گوگل]ما با یک شرکت پوشاک محلی برای 400 پیراهن در ماه قرارداد بستیم
[ترجمه ترگمان]ما با یک شرکت لباس محلی برای ۴۰۰ پیراهن در ماه قرارداد امضا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. 'I will' can be contracted to 'I'll'.
[ترجمه گوگل]«من خواهم» را می توان به «من خواهم کرد» قرارداد
[ترجمه ترگمان]من می تونم با خودم قرارداد ببندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She has contracted a severe fever.
[ترجمه گوگل]تب شدیدی گرفته است
[ترجمه ترگمان]او تب شدیدی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She had contracted a most unsuitable marriage.
[ترجمه گوگل]او با نامناسب ترین ازدواج ازدواج کرده بود
[ترجمه ترگمان]ازدواج نامناسبی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The Boston Museum of Fine Arts has already contracted to lease part of its collection to a museum in Japan.
[ترجمه گوگل]موزه هنرهای زیبای بوستون قبلا قرارداد اجاره بخشی از مجموعه خود را به موزه ای در ژاپن بسته است
[ترجمه ترگمان]موزه هنرهای زیبا بوستون در حال حاضر قرارداد اجاره بخشی از مجموعه خود را به موزه ژاپن اجاره کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منقبض (صفت)
contracted

انگلیسی به انگلیسی

• made smaller in size or pulled together; shrunken; abridged; narrow; restricted

پیشنهاد کاربران

کاهش یافتن
مخفف، کوتاه شده
Contracted form=شکل مخفف جمله مثبت
طرف قرارداد ( در نقش صفت )
مخفف شده
مخفف یک واژه دیگر
دچار رکود شده ( در مورد اقتصاد )
contracted ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: ادغام‏شده
تعریف: صورت زبانی واحدی که در نتیجۀ فرایند ادغام ایجاد می شود
دستور زبان مخفف شده
contracted form of do not is don't
قرارداد بستن
مبتلا شدن
contractad AIDS مبتلا به ایدز
کوتاه شده، منقبض شده
توافق شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس