chisel in


(عامیانه) انگل دیگران شدن، خود را تحمیل کردن، (ناخوانده) مهمان شدن

جمله های نمونه

1. He won't allow anyone to chisel in on his profits.
[ترجمه گوگل]او به کسی اجازه نمی دهد که در سود او باشد
[ترجمه ترگمان]او به کسی اجازه نخواهد داد که در منافع او قلم پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He became a member only by chiselling in.
[ترجمه گوگل]او فقط با عضویت در آن عضو شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یکی از اعضای خانواده انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tam was on all fours, a wood chisel in his hand, apparently sneaking up on a grazing sheep.
[ترجمه گوگل]تام چهار دست و پا بود، اسکنه‌ای چوبی در دستش بود و ظاهراً یواشکی روی گوسفندی که در حال چرا بود می‌رفت
[ترجمه ترگمان]تام روی چهار دست و پا ایستاده بود و یک قلم چوب در دست داشت و ظاهرا مشغول چریدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Carvers' chisels differ from carpentry chisels in the way they are sharpened.
[ترجمه گوگل]اسکنه کارورها با اسکنه های نجاری در نحوه تیز شدن متفاوت است
[ترجمه ترگمان]chisels Carvers از chisels نجاری به روشی که تیز هستند متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Adam won't allow anyone to chisel in on his profits.
[ترجمه گوگل]آدام به کسی اجازه نخواهد داد که در سود او باشد
[ترجمه ترگمان]ادم به کسی اجازه نخواهد داد که در منافع او قلم پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She lay back again and stuck the chisel in her mouth.
[ترجمه گوگل]دوباره دراز کشید و اسکنه را در دهانش فرو کرد
[ترجمه ترگمان]دوباره درازکشید و قلم را در دهانش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is very busy; we must not chisel in ( on him ).
[ترجمه گوگل]او بسیار شلوغ است ما نباید (به او) غلبه کنیم
[ترجمه ترگمان]او بسیار مشغول است؛ ما نباید در (به او)اسکنه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When did he chisel in?
[ترجمه گوگل]کی وارد شد؟
[ترجمه ترگمان]کی با قلم حلش کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس