cloaca

/kloʊˈeɪkə//kləʊˈeɪkə/

معنی: مجرای فاضل اب، مستراح، مرکز مفاسد اخلاقی
معانی دیگر: گنداب، فاضلاب، چاه مستراح

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: cloacae
مشتقات: cloacal (adj.)
(1) تعریف: a sewer or cesspool.

(2) تعریف: a latrine or privy.

(3) تعریف: the cavity into which the intestinal, urinary, and reproductive tracts open in birds, reptiles, fish, and amphibians.

جمله های نمونه

1. In the cloaca there are many annular an obvious one divides anus channel and uigenita sinus.
[ترجمه گوگل]در کلواکا تعداد زیادی حلقوی وجود دارد که یکی واضح کانال مقعد و سینوس uigenita را تقسیم می کند
[ترجمه ترگمان]در the، many حلقوی وجود دارد که یک کانال مقعد و سینوس uigenita را جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We took the man from the cloaca such as this .
[ترجمه گوگل]ما آن مرد را از عبا مانند این گرفتیم
[ترجمه ترگمان]ما اون مرد رو از the مثل این گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cloaca is the all-purpose body cavity that reptiles and birds use for copulation, urination, and defecation.
[ترجمه گوگل]کلوکا حفره بدن همه منظوره است که خزندگان و پرندگان برای جفت گیری، ادرار و مدفوع از آن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]The یک گودال اصلی بدن است که خزندگان و پرندگان برای ادرار کردن، ادرار کردن و defecation استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It originates from the wall of the cloaca directly in front of the vent on the belly side, and curls backwards so the shaft and head lies directly beneath the vent opening.
[ترجمه گوگل]از دیواره کلواکا که مستقیماً در جلوی دریچه در سمت شکم قرار دارد سرچشمه می‌گیرد و به سمت عقب می‌پیچد تا شفت و سر مستقیماً زیر دهانه هواکش قرار بگیرند
[ترجمه ترگمان]آن از دیوار of مستقیما در جلو دریچه در قسمت شکمی سرچشمه می گیرد و به عقب خم می شود تا شفت و سر مستقیما زیر دهانه ورودی قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cloaca musk deer glands and mandibular glands are all glandular secretion, and its functions related to mating and reproduction.
[ترجمه گوگل]غدد گوزن مشک کلواکا و غدد فک پایین همگی ترشح غده ای هستند و وظایف آن مربوط به جفت گیری و تولید مثل است
[ترجمه ترگمان]غده های چربی گوزن شمالی و غدد mandibular همگی ترشح glandular هستند و وظایف آن مربوط به جفت گیری و تولید مثل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is highly probable that dinosaurs had a cloaca—as do most birds and reptiles—which is a single opening for urination, defecation, and reproduction.
[ترجمه گوگل]بسیار محتمل است که دایناسورها یک کلواک داشته باشند - مانند اکثر پرندگان و خزندگان - که یک دهانه واحد برای دفع ادرار، اجابت مزاج و تولید مثل است
[ترجمه ترگمان]بسیار محتمل است که دایناسورها یک cloaca داشته باشند - مثل بیشتر پرندگان و خزندگان - که یک دهانه برای ادرار کردن، defecation و تولید مثل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cloaca, or with or without.
[ترجمه گوگل]کلواکا، یا با یا بدون
[ترجمه ترگمان] cloaca \"، یا با\" or \"یا بدون\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The male organs consist of a single continuous testis and a vas deferens terminating in an ejaculatory duct into the cloaca.
[ترجمه گوگل]اندام های مردانه از یک بیضه منفرد و یک مجرای دفران تشکیل شده است که در مجرای انزال به کلواکا ختم می شود
[ترجمه ترگمان]اندام های مرد شامل یک بیضه مداوم و یک deferens vas است که به لوله ejaculatory در the منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Watching closely, Davies noticed that as the male pecked, the female's cloaca became pink and distended.
[ترجمه گوگل]دیویس با تماشای دقیق متوجه شد که با نوک زدن نر، کلوآکای ماده صورتی و متسع شد
[ترجمه ترگمان]از نزدیک به او نگاه می کرد، دیویس متوجه شد که چون مرد نوک تیزی داشت، cloaca زن به صورتی سرخ و متورم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mucosal epithelium of rectum transforms into stratified squamous epithelium abruptly at the end of the rectum. The boundary line between rectum and cloaca was very distinct.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم مخاطی راست روده به طور ناگهانی در انتهای رکتوم به اپیتلیوم سنگفرشی طبقه بندی شده تبدیل می شود خط مرزی بین رکتوم و کلواکا بسیار متمایز بود
[ترجمه ترگمان]بافت پوششی راست روده، به طور ناگهانی در انتهای راست روده، به طور ناگهانی به بافت پوششی ضخیم تبدیل می شود خط مرزی میان راست روده و مقعد بسیار متمایز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. IBD is the unique structure of birds at the top after the cloaca, the wall full of lymphoid tissue.
[ترجمه گوگل]IBD ساختار منحصربه‌فرد پرندگان در بالا پس از کلواکا، دیواره پر از بافت لنفاوی است
[ترجمه ترگمان]مورد IBD، ساختار منحصر به فرد پرندگان در بالای بعد از the، دیوار پر از بافت lymphoid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cloaca Hotel: there is a hotel rebuilded from beton cloaca in Australia. Sleeping on the comfortable bed, you will think it deserves.
[ترجمه گوگل]هتل کلواکا: هتلی وجود دارد که از بتون کلواکا در استرالیا بازسازی شده است با خوابیدن روی تخت راحت، فکر می کنید که شایسته است
[ترجمه ترگمان]هتل Cloaca: یک هتل hotel از beton cloaca در استرالیا وجود دارد خوابیدن بر روی تخت خواب راحت، شما فکر می کنید که شایسته آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Instead, Ken proposes what we might call housecat-style sex. The female squatted on her forelegs, raising her rear end and pushing her tail to one side, exposing her cloaca.
[ترجمه گوگل]در عوض، کن چیزی را پیشنهاد می‌کند که می‌توانیم آن را به سبک گربه‌های خانگی بخوانیم زن روی پاهای جلویش چمباتمه زد، انتهای عقبش را بالا آورد و دمش را به یک طرف فشار داد و کلوکا او را آشکار کرد
[ترجمه ترگمان]در عوض، کن پیشنهاد می کند که چیزی که ممکن است به جنس housecat معروف باشد را پیشنهاد می کند زن روی پاهای جلو چمباتمه زد و انتهای عقبی خود را بالا برد و دمش را به یک سو هل داد و cloaca را در معرض دید قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mucous cells lie in the anterior part of the foregut and cloaca.
[ترجمه گوگل]سلول های مخاطی در قسمت قدامی روده جلویی و کلواکا قرار دارند
[ترجمه ترگمان]سلول های mucous در بخش جلویی \"foregut\" و \"cloaca\" قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مجرای فاضل اب (اسم)
channel, sewer, cloaca

مستراح (اسم)
privy, toilet, lavatory, cloaca, loo, latrine, restroom, toilette, john

مرکز مفاسد اخلاقی (اسم)
cloaca

انگلیسی به انگلیسی

• sewer; cavity which holds excrement (zoology)

پیشنهاد کاربران

گوآله: ( اسم ) قسمت انتهایی پسین روده در جنین
cloaca ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: پارگین
تعریف: آخرین بخش رودۀ جانوران و بسیاری از ماهیان که مجاری گوارش و ادرار و تولیدمثل به آن باز می شود
مجرای دفع مهره داران ( پرندگان، ماهی ها و خزندگان )
به معنی مجرای فاضلاب و در آناتومی دوزیستان ها ، خزندگان ، پرندگان و پستانداران تک سوراخ به معنی مجرای مشترک مخرج ( روده ) تناسلی و ادراری می باشد.

بپرس