cooptation


برگزینی ,انتخاب درونی، option co پذیرفتن بعنوان همکار

جمله های نمونه

1. The cooptation transfer is reduced by the presence of an additional option, which opens for Group
[ترجمه گوگل]انتقال همکاری با وجود یک گزینه اضافی کاهش می یابد که برای Group باز می شود
[ترجمه ترگمان]انتقال cooptation با حضور یک گزینه اضافی کاهش می یابد، که برای گروه باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Recognition, Suppression, and cooptation are all at issue in the relationships among symbolic forms.
[ترجمه گوگل]به رسمیت شناختن، سرکوب، و همدستی همگی در روابط میان اشکال نمادین مطرح هستند
[ترجمه ترگمان]سرکوب، سرکوب، و cooptation همگی در روابط بین اشکال نمادین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We develop a theory of cooptation as a means for a social group to retain control.
[ترجمه گوگل]ما تئوری همکاری را به عنوان ابزاری برای کنترل یک گروه اجتماعی ایجاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک نظریه of را به عنوان وسیله ای برای یک گروه اجتماعی برای حفظ کنترل توسعه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We develop a theory of cooptation as a means a social group to retain control.
[ترجمه گوگل]ما تئوری همکاری را به عنوان ابزاری برای گروه اجتماعی برای حفظ کنترل ایجاد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک نظریه of را به عنوان یک گروه اجتماعی برای حفظ کنترل توسعه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They both cause less cooptation because of its higher price.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها به دلیل قیمت بالاتر باعث همکاری کمتری می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها به دلیل قیمت بالاتر، قیمت کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That is the external battle for hip-hop today: corporate control and cooptation.
[ترجمه گوگل]این نبرد بیرونی برای هیپ هاپ امروزی است: کنترل شرکتی و همکاری
[ترجمه ترگمان]این نبرد خارجی برای هیپ هاپ امروز است: کنترل شرکتی و cooptation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Public Department: Taking part in the masterminding of two lectures, middle cooptation and interior training in each section.
[ترجمه گوگل]دپارتمان عمومی: مشارکت در طراحی دو سخنرانی، همکاری میانی و آموزش داخلی در هر بخش
[ترجمه ترگمان]بخش دولتی: شرکت در طراحی دو سخنرانی، cooptation میانی و آموزش داخلی در هر بخش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A variation in the social structure such to increase the size of Group 1 implies less cooptation because of its higher price.
[ترجمه گوگل]تغییر در ساختار اجتماعی مانند افزایش اندازه گروه 1، به دلیل قیمت بالاتر، به مشارکت کمتر دلالت دارد
[ترجمه ترگمان]یک تغییر در ساختار اجتماعی مانند افزایش اندازه گروه ۱ به دلیل قیمت بالاتر آن، نشان می دهد که کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Public Department: Taking part in the masterminds of two lectures, middle cooptation and inner training in each section.
[ترجمه گوگل]بخش عمومی: شرکت در مغز متفکران دو سخنرانی، همکاری میانی و آموزش درونی در هر بخش
[ترجمه ترگمان]بخش دولتی: شرکت در برنامه ریزان دو سخنرانی، cooptation میانی و آموزش درونی در هر بخش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس