command post

/kəˈmændpoʊst//kəˈmɑːndpəʊst/

(ارتش) ستاد صحرایی (هنگام جنگ یا مانور)، پاسگاه فرماندهی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the headquarters from which a commander directs a military unit.

جمله های نمونه

1. A command post was operating in Rukaramu. During emergencies, the Muyira sector is used to coordinate supplies.
[ترجمه گوگل]یک پست فرماندهی در روکارامو مشغول به کار بود در مواقع اضطراری، بخش Muyira برای هماهنگ کردن منابع استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک پست فرماندهی در Rukaramu کار می کرد در شرایط اضطراری، بخش Muyira برای هماهنگی تدارکات استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My office became the temporary command post.
[ترجمه گوگل]دفتر من به فرماندهی موقت تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]دفتر من پست فرماندهی موقت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A command post was operating in Rukaramu.
[ترجمه گوگل]یک پست فرماندهی در روکارامو مشغول به کار بود
[ترجمه ترگمان]یک پست فرماندهی در Rukaramu کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Regrouping at the Colonel's command post began around 0300 hours, 90 minutes after landing.
[ترجمه گوگل]گروه بندی مجدد در پست فرماندهی سرهنگ حدود ساعت 03:00، 90 دقیقه پس از فرود آغاز شد
[ترجمه ترگمان]ساعت شش و نیم بعد از فرود آمدن به محل فرماندهی نظامی سرهنگ آئورلیانو بوئندیا حدود بیست و شش ساعت بعد از فرود آمدن به ایستگاه راه آهن شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We returned to the hilltop command post by ourselves.
[ترجمه گوگل]ما به تنهایی به پست فرماندهی بالای تپه برگشتیم
[ترجمه ترگمان]ما به قرارگاه فرمانده بالای تپه بازگشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The demonic forces have their command post in the basement offices of the psychology department.
[ترجمه گوگل]نیروهای اهریمنی پست فرماندهی خود را در دفاتر زیرزمین بخش روانشناسی دارند
[ترجمه ترگمان]نیروهای شیطانی پست فرماندهی خود را در دفاتر زیرزمینی دپارتمان روانشناسی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The living room was fitted as a command post with radio and large-scale maps on the wall.
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن به عنوان یک پست فرماندهی با رادیو و نقشه های بزرگ بر روی دیوار تعبیه شده بود
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن به عنوان یک پست فرماندهی با نقشه های رادیویی و بزرگ روی دیوار نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From a blank tower command post, a call to helicopters.
[ترجمه گوگل]از پست فرماندهی برج خالی، تماس با هلیکوپتر
[ترجمه ترگمان]از یک پست فرماندهی برج سفید، یک تماس با هلی کوپتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The command post was set up in a forward position.
[ترجمه گوگل]پست فرماندهی در موقعیت رو به جلو مستقر شد
[ترجمه ترگمان]پست فرماندهی در موقعیت پیش رو تنظیم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Port Authority command post consists of nothing more than a huddle of tin trailers.
[ترجمه گوگل]پست فرماندهی اداره بندر از چیزی بیش از انبوهی از تریلرهای حلبی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]پست فرماندهی پورت سعید از چیزی بیش از یک دور از trailers قلع تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The command post can be as a part of an integrated SATCOM command and control network.
[ترجمه گوگل]پست فرمان می تواند به عنوان بخشی از یک شبکه یکپارچه فرمان و کنترل SATCOM باشد
[ترجمه ترگمان]پست فرماندهی می تواند به عنوان بخشی از یک شبکه کنترل و کنترل یکپارچه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mobile SATCOM command post in exercise.
[ترجمه گوگل]پست فرمان سیار SATCOM در تمرین
[ترجمه ترگمان]پست فرماندهی سیار mobile در ورزش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The command post exercise is mainly to exercise the Command organization.
[ترجمه گوگل]رزمایش پست فرماندهی عمدتاً برای تمرین سازمان فرماندهی است
[ترجمه ترگمان]اعمال پست فرماندهی به طور عمده برای اجرای سازمان فرماندهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The command post is carried in a workshop mounted on a 6 X 6 cross - country truck.
[ترجمه گوگل]پست فرماندهی در یک کارگاه نصب شده بر روی یک کامیون 6 X 6 حمل می شود
[ترجمه ترگمان]پست فرماندهی در یک کارگاه نصب شده بر روی یک کامیون ۶ X ۶ X حمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• field headquarters of the commander of a military unit
a command post is a place from which a commander in the army controls and organizes his forces.

پیشنهاد کاربران

پاسگاه فرماندهی
Introducing a new Metavarse called Metarooks
We will provide alternatives to future human habitats according to your needs, and we will develop and operationalize based on a Coherent and purposeful road map.
...
[مشاهده متن کامل]

Metarooks is made up of programmers, architects, urban planners, planners and artists. They are looking for creating a platform for all the people in the world and also they are going to prepare smart and virtual habitats for everyone that they can work and communicate with other people.
Future Habitats Collection is the result of thousands of hand sketches over the past several years that is supposed to create virtual and usable models of them on meta - platforms.
We started our activity on May 13, 2022
https://www. metarooks. io
https://www. metarooks. io/socialmedia
Please follow us
https://twitter. com/Metarooks_info
https://www. instagram. com/metarooks/
https://www. facebook. com/profile. php?id=100079924720489

command post ( علوم نظامی )
واژه مصوب: پاسگاه فرماندهی
تعریف: قرارگاهی که در آن، فرمانده و ستاد، هدایت یگان را بر عهده دارند

بپرس