comparably

/ˈkɑːmpərəbli//comparabli/

چنانکه بتوان مانندیابرابرکرد,بطورقابل مقایسه

جمله های نمونه

1. Most studies have, however, reported that cyclosporin A comparably inhibited renal prostaglandin formation.
[ترجمه گوگل]با این حال، اکثر مطالعات گزارش داده اند که سیکلوسپورین A به طور قابل مقایسه ای از تشکیل پروستاگلاندین های کلیوی جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال اکثر مطالعات گزارش داده اند که cyclosporin یک comparably formation کلیوی را مهار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Senate's vote followed a comparably strong vote in the House of Representatives.
[ترجمه گوگل]رای سنا به دنبال رای نسبتا قوی در مجلس نمایندگان صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]رای مجلس سنا به دنبال اخذ رای بسیار قوی در مجلس نمایندگان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Earnings have risen comparably in the computer industry.
[ترجمه گوگل]درآمدها در صنعت کامپیوتر نسبتاً افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]درآمد در صنعت کامپیوتر به شدت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this respect at least, Mozart resembles his comparably productive contemporary Joseph Haydn.
[ترجمه گوگل]دست کم از این نظر، موتزارت به جوزف هایدن همعصر نسبتاً سازنده خود شباهت دارد
[ترجمه ترگمان]در این مورد، موتسارت شبیه به ژوزف هایدن productive معاصر خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both are comparably effective - the Rock Lobbers being more destructive while the Doom Divers are more accurate.
[ترجمه گوگل]هر دو نسبتاً مؤثر هستند - Rock Lobbers مخرب تر هستند در حالی که Doom Divers دقیق تر هستند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها بسیار موثر هستند - the راک more هستند در حالی که the Doom دقیق تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ultrasonic test technique is comparably mature in the aspect of engine wheels nondestructive test.
[ترجمه گوگل]تکنیک تست اولتراسونیک از نظر تست غیرمخرب چرخ های موتور نسبتاً بالغ است
[ترجمه ترگمان]تکنیک تست اولترا سونیک درایو موتور تست غیرمخرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Comparably, research in China is in introducing phase and related are not perfect.
[ترجمه گوگل]در مقایسه، تحقیقات در چین در مرحله معرفی است و مرتبط با آن کامل نیستند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد چین در حال معرفی فاز و مسائل مربوط به آن نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Comparably inexpensive accommodations can usually be found in local YMCA facilities.
[ترجمه گوگل]اقامتگاه های نسبتاً ارزان را معمولاً می توان در تأسیسات محلی YMCA یافت
[ترجمه ترگمان]comparably ارزان قیمت معمولا در تسهیلات محلی YMCA یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You will have to work comparably harder.
[ترجمه گوگل]شما باید نسبتاً سخت تر کار کنید
[ترجمه ترگمان]باید بیشتر کار کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It makes a fine coupling for the E flat Quartet, being of a comparably sunny disposition.
[ترجمه گوگل]این یک جفت خوب برای کوارتت تخت E ایجاد می کند، زیرا دارای وضعیت نسبتاً آفتابی است
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که کوپلینگ خوبی برای گروه چهارجانبه E وجود داشته باشد که دارای خلق و خویی comparably است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is most unlikely that such behaviour had never previously been observed with comparably simple systems.
[ترجمه گوگل]بعید است که چنین رفتاری قبلاً با سیستم های نسبتاً ساده مشاهده نشده باشد
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که چنین رفتاری قبلا با سیستم های ساده comparably مشاهده نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The quality of software project management determines the software efficiency. It introduces the E-SPM, a software project management system which embraces comparably mature functions.
[ترجمه گوگل]کیفیت مدیریت پروژه نرم افزاری کارایی نرم افزار را تعیین می کند E-SPM، یک سیستم مدیریت پروژه نرم افزاری را معرفی می کند که عملکردهای نسبتاً بالغی را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]کیفیت مدیریت پروژه نرم افزاری کارایی نرم افزار را تعیین می کند این سیستم the، یک سیستم مدیریت پروژه نرم افزاری را معرفی می کند که comparably کامل را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The movement of Learning "Chairmen Mao's excerption "in the initial stages of 1960 is comparably a great commonalty political movement after the state was established.
[ترجمه گوگل]نهضت یادگیری «استخراج رئیس مائو» در مراحل اولیه 1960 تقریباً یک جنبش سیاسی مشترک بزرگ پس از تأسیس دولت است
[ترجمه ترگمان]جنبش \"رئیس مائو مائو\" در مراحل اولیه سال ۱۹۶۰، پس از تاسیس دولت، یک جنبش سیاسی بزرگ را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The application of Potassium Monopersulfate Compound and Sodium Persulfate in PCB micro-etch was studied comparably by loss-weight to measure the micro-etch velocity.
[ترجمه گوگل]کاربرد ترکیب مونوپرسولفات پتاسیم و پرسولفات سدیم در میکرو اچ PCB با کاهش وزن برای اندازه گیری سرعت میکرو اچ مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]استفاده از پتاسیم Monopersulfate مرکب و سدیم Persulfate در ریز - هیات کریکت پاکستان با کاهش وزن برای اندازه گیری سرعت micro مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a comparable manner

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : compare
✅️ اسم ( noun ) : comparison / comparability / comparative / compare
✅️ صفت ( adjective ) : comparable / comparative
✅️ قید ( adverb ) : comparatively / comparably
به طور نسبی
● به نسبت
● قابل مقایسه
relatively نسبتا

بپرس