carbonara

/karboˈnɑːrə//karboˈnɑːə/

(خوراک پزی ایتالیایی - انواع ماکارونی که فورا پس از آب پزشدن با پیاز و پنیر و تخم مرغ و گوشت خوک سرخ شده و غیره آمیخته می شود) کاربناری (نام کامل آن: alla carbonara)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: designating pasta that is covered with a mild cheese sauce made up of eggs, bacon, onion, and parmesan cheese.

جمله های نمونه

1. Carbonara: bacon, onion, mushroom, parmesan cheese and cream sauce.
[ترجمه گوگل]کاربونارا: بیکن، پیاز، قارچ، پنیر پارمزان و سس خامه ای
[ترجمه ترگمان]carbonara: بیکن، پیاز، قارچ، پنیر با سس cream
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Yesterday made own version of spaghetti carbonara with my brother, with mushrooms and peppers.
[ترجمه گوگل]دیروز با برادرم نسخه مخصوص اسپاگتی کاربونارا با قارچ و فلفل درست کردم
[ترجمه ترگمان]دیروز نسخه ای از اسپاگتی را با برادرم، با قارچ و فلفل برایم تهیه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His favourite dish is pasta alla carbonara but as he loves good food in general he adores all traditional Italian dishes.
[ترجمه گوگل]غذای مورد علاقه او پاستا آلا کاربونارا است، اما از آنجایی که به طور کلی غذاهای خوب را دوست دارد، همه غذاهای سنتی ایتالیایی را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]غذای مورد علاقه اش، پاستا alla است، اما چون غذای خوب را به طور کلی دوست دارد، همه غذاهای ایتالیایی را می پرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Meryl Streep and Jack Nicholson star as two journalists who fall in love with the help of spaghetti carbonara.
[ترجمه گوگل]مریل استریپ و جک نیکلسون در نقش دو روزنامه نگاری بازی می کنند که به کمک اسپاگتی کاربونارا عاشق می شوند
[ترجمه ترگمان]مریل استریپ و جک نیکلسون به عنوان دو روزنامه نگار که عاشق کمک اسپاگتی اسپاگتی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All items on the menu look attractive, only until some while that our indecisive minds order Bacon Cheese Burger and Linguine Carbonara.
[ترجمه گوگل]همه اقلام موجود در منو جذاب به نظر می رسند، فقط تا زمانی که ذهن بلاتکلیف ما برگر پنیر بیکن و لینگوین کربنارا را سفارش دهد
[ترجمه ترگمان]همه آیتم ها در منو جذاب به نظر می رسند، فقط تا زمانی که ذهن indecisive ما به صورت پنیر بیکن و linguine Carbonara سفارش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. 'The No. 1 reason guys lie is so that women don't get mad,' says Mr. Carbonara, a 28-year-old investor-relations officer in New York.
[ترجمه گوگل]آقای Carbonara، یک افسر 28 ساله روابط سرمایه گذار در نیویورک می گوید: «دلیل شماره 1 دروغگویی مردان این است که زنان عصبانی نشوند
[ترجمه ترگمان]اقای Carbonara، یک افسر ۲۸ ساله روابط عمومی در نیویورک می گوید: دلیل اصلی دروغ گفتن این است که زنان دیوانه نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The younger ones are more stoic, wondering if the supply line of spaghetti carbonara and shepherd's pie will be interrupted.
[ترجمه گوگل]جوان ترها رواقی ترند و نمی اندیشند که آیا خط عرضه اسپاگتی کاربونارا و پای چوپان قطع خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جوانان younger تر هستند و در این فکر هستند که آیا خط تامین اسپاگتی درست شده و پای چوپان قطع خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (italian cooking) pasta dish with sauce made with eggs and chopped bacon or ham and parmesan cheese
(of pasta) made with carbonara sauce (eggs, chopped bacon or ham and parmesan cheese)

پیشنهاد کاربران

بپرس