carboxyhemoglobin


(پزشکی) کربوکسی هموگلوبین (ترکیبی از اکسید کربن و هموگلوبین که در اثر مسمومیت با مونواکسید کربن به وجود می آید)

جمله های نمونه

1. The measurement of carboxyhemoglobin in human blood may provide a direct evidence for acute carbon monoxide intoxication.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری کربوکسی هموگلوبین در خون انسان ممکن است شواهد مستقیمی برای مسمومیت حاد با مونوکسید کربن ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری of در خون انسان ممکن است مدرک مستقیمی برای مسمومیت شدید مونوکسید کربن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This paper described the spectrophotometric determination of carboxyhemoglobin in blood on the basis of double wavelength spectrophotometry of absorbance difference.
[ترجمه گوگل]این مقاله تعیین اسپکتروفتومتری کربوکسی هموگلوبین در خون را بر اساس اسپکتروفتومتری طول موج دوگانه اختلاف جذب توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله، تعیین spectrophotometric of در خون براساس طول موج برابر با اختلاف سطح جذب را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To study the effect of automobile exhaust pollution saturation of carboxyhemoglobin (COHb) in traffic policemen.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثر اشباع آلودگی اگزوز خودرو از کربوکسی هموگلوبین (COHb) در پلیس راهنمایی و رانندگی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر اشباع آلودگی خودرو از carboxyhemoglobin (COHb)در ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods Blood samples came from carbon monoxide poisoning and the health were collected. Regular methods for detecting carboxyhemoglobin were used.
[ترجمه گوگل]روش‌ها نمونه‌های خون از مسمومیت با مونوکسید کربن گرفته شد و سلامت جمع‌آوری شد روش های منظم برای تشخیص کربوکسی هموگلوبین استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های خون از مسمومیت با مونوکسید کربن حاصل شد و سلامتی جمع آوری شد روش های منظم برای تشخیص carboxyhemoglobin مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. DLCO was not different between the two groups, though methemoglobin and carboxyhemoglobin were higher in asthmatics than healthy women.
[ترجمه گوگل]DLCO بین دو گروه تفاوتی نداشت، اگرچه متهموگلوبین و کربوکسی هموگلوبین در مبتلایان به آسم بیشتر از زنان سالم بود
[ترجمه ترگمان]DLCO بین این دو گروه تفاوت چندانی نداشت، هر چند که methemoglobin و carboxyhemoglobin نسبت به زنان سالم بالاتر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The effects are dependent upon the combination of carbon monoxide with hemoglobin to form carboxyhemoglobin.
[ترجمه گوگل]اثرات آن به ترکیب مونوکسید کربن با هموگلوبین برای تشکیل کربوکسی هموگلوبین بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]این اثرات وابسته به ترکیب مونوکسید کربن با هموگلوبین هستند که شکل carboxyhemoglobin را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper reported a new developed method for identification and determination of carboxyhemoglobin in carbon monoxide poisoned blood by spectrophotometry.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش جدیدی را برای شناسایی و تعیین کربوکسی هموگلوبین در خون مسموم شده با مونوکسید کربن توسط اسپکتروفتومتری گزارش می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش جدید توسعه یافته برای شناسایی و تعیین of در مونوکسید کربن توسط spectrophotometry را گزارش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The aim of this study was to check QTc interval prolongation in patients with acute CO poisoning and its relationship with a higher carboxyhemoglobin (COHb) level.
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه بررسی طولانی شدن فاصله QTc در بیماران مبتلا به مسمومیت حاد CO و ارتباط آن با سطح کربوکسی هموگلوبین بالاتر (COHb) بود
[ترجمه ترگمان]هدف از این مطالعه بررسی QTc فاصله میان بیماران با مسمومیت شدید CO و رابطه اش با یک سطح بالاتر (COHb)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion The automobile exhaust was a main factor resulting in higher levels of saturation of carboxyhemoglobin in exposure group and had a certain impact on traffic policemen's health.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اگزوز خودرو عامل اصلی افزایش سطوح اشباع کربوکسی هموگلوبین در گروه مواجهه بود و تأثیر خاصی بر سلامت پلیس راهنمایی و رانندگی داشت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اگزوز خودرو عامل اصلی بود که منجر به سطوح بالاتر اشباع شدگی در گروه نوردهی شده و تاثیر خاصی بر سلامت ماموران پلیس داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. DL did not differ between the two groups, although methemoglobin and carboxyhemoglobin were higher in women with asthma than in healthy women.
[ترجمه گوگل]DL بین دو گروه تفاوتی نداشت، اگرچه متهموگلوبین و کربوکسی هموگلوبین در زنان مبتلا به آسم بیشتر از زنان سالم بود
[ترجمه ترگمان]همچنین بین دو گروه فرق چندانی نداشت، هرچند methemoglobin و carboxyhemoglobin نسبت به زنان سالم در زنان مبتلا به آسم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

کربوکسی هموگلوبین: ( اسم ) ترکیبی از مونوکسید کربن و هموگلوبین که هنگام تنفس مونوکسید کربن ناشی از دود تنباکو یا دود اگزوز اتومبیل به وجود می آید.

بپرس