carboy

/ˈkɑːrˈbɔɪ//ˈkɑːboɪ/

معنی: قرابه، تنگ دهن گشاد، گپ
معانی دیگر: (از ریشه ی فارسی: کرابه، کراوه) غرابه (بطری بزرگی که دور آن حصیر بافی یا جعبه سازی شده باشد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large bottle, usu. made of glass and surrounded by a protective framework of wood or basketry, used esp. to store and carry corrosive fluids.

جمله های نمونه

1. Then he removed the carboy, corked it with a glass stopper, and dropped it over the side of the boat.
[ترجمه گوگل]سپس کربوه را برداشت، با چوب پنبه ای شیشه ای آن را پوشاند و آن را روی کناره قایق انداخت
[ترجمه ترگمان]بعد he را برداشت و آن را با یک لیوان شراب باز کرد و آن را کنار قایق انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Presumably, he wished the carboys to float; but he had neglected the extra weight of the stoppers!
[ترجمه گوگل]احتمالاً او آرزو داشت که کربوه ها شناور شوند اما او از وزن اضافی توپ ها غافل شده بود!
[ترجمه ترگمان]احتمالا آرزو می کرد که ای کاش carboys در آب شناور بود؛ اما وزن اضافی of را نادیده گرفته بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Then I lug the carboy back up the hill and set it down next to the cast-iron sink.
[ترجمه گوگل]سپس کربوه را از تپه بالا می کشم و کنار سینک چدنی می گذارم
[ترجمه ترگمان]بعد the را بالا می کشم و کنار ظرف شویی می اندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And so each carboy slowly sank, unnoticed by him.
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب هر کربوه به آرامی غرق شد، بدون توجه او
[ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب هر carboy آهسته آهسته آهسته آهسته از او دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The invention relates the carboy inverted station mechanism, belonging to transportation mechanical technology field.
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به مکانیسم ایستگاه معکوس کربوی است که متعلق به حوزه فناوری مکانیکی حمل و نقل است
[ترجمه ترگمان]این اختراع به مکانیزم ایستگاه معکوس carboy مربوط به حوزه فن آوری حمل و نقل مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cover the carboy with a dark, clean, thin sheet if you are doing this in an area where light can get to it.
[ترجمه گوگل]اگر این کار را در محلی انجام می دهید که نور به آن برسد، کاربو را با یک ورقه تیره، تمیز و نازک بپوشانید
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را در منطقه ای انجام می دهید که نور به آن برسد، آن را با یک ورقه تاریک، تمیز و نازک بپوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Siphon the must into the carboy.
[ترجمه گوگل]باید سیفون را در کربوه بریزید
[ترجمه ترگمان]siphon باید وارد the بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A $5 surcharge per carboy will be charged on any single bottle order to each delivery address.
[ترجمه گوگل]5 دلار هزینه اضافی به ازای هر کربوه در هر سفارش بطری به هر آدرس تحویل دریافت می شود
[ترجمه ترگمان]۵ افزایش ۵ دلار در هر carboy به هر سفارش یک بطری به هر آدرس تحویل داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You will find Mrs. Carboy a stickler about trifles.
[ترجمه گوگل]خانم کاربوی را خواهید دید که در مورد چیزهای بی اهمیت است
[ترجمه ترگمان]شما خانم carboy را در مورد چیزهای جزیی در گیر خواهید دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fifty-litre carboy would be the most economical size. Carboys may be retained without charge for two months.
[ترجمه گوگل]کاربوی پنجاه لیتری مقرون به صرفه ترین اندازه خواهد بود کربوه ها را می توان بدون هزینه به مدت دو ماه نگهداری کرد
[ترجمه ترگمان]carboy با قیمت ۵۰ لیتر the اندازه اقتصادی خواهد بود Carboys ممکن است بدون شارژ به مدت دو ماه حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At this time the men of Brooke Parker's would be loading their wagons with the globular bottles that Buddie called carboys.
[ترجمه گوگل]در این زمان، مردان بروک پارکر در حال بارگیری واگن های خود با بطری های کروی بودند که بادی آن را کربوه می نامید
[ترجمه ترگمان]در این موقع مردان دور تا با بطری globular که به نام carboys نامیده می شدند بارگیری می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He sprinkled in lead shot until the neck of the carboy was floating level with the water surface in the pail.
[ترجمه گوگل]او شات سرب پاشید تا جایی که گردن کاربو در سطح آب در سطل شناور شد
[ترجمه ترگمان]او تا زمانی که گردنش روی سطح آب در آب قرار گرفته بود، به داخل آب پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Customer who orders 2 bottles or more of Watsons Water Regular or Junior carboy to every single delivery address could enjoy our Free Delivery Service.
[ترجمه گوگل]مشتریانی که 2 بطری یا بیشتر از Watsons Water Regular یا Junior carboy را به هر آدرس تحویل سفارش دهند، می توانند از خدمات ارسال رایگان ما لذت ببرند
[ترجمه ترگمان]مشتریانی که به هر آدرس تحویل واحد، ۲ بطری یا بیشتر سفارش می دهند، می توانند از خدمات تحویل رایگان ما لذت ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For equipment, we started at a slight advantage, as we already owned the carboy, a food-grade plastic bucket, and a few smaller items.
[ترجمه گوگل]برای تجهیزات، ما با یک مزیت جزئی شروع کردیم، زیرا قبلاً صاحب کاربوی، یک سطل پلاستیکی مناسب برای مواد غذایی و چند مورد کوچکتر بودیم
[ترجمه ترگمان]برای تجهیزات، ما با یک مزیت اندک شروع کردیم، همان طور که قبلا the، یک سطل پلاستیکی با مواد غذایی، و چند مورد کوچک تر را داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قرابه (اسم)
carboy, demijohn, flagon

تنگ دهن گشاد (اسم)
carboy

گپ (اسم)
jabber, chat, gabble, carboy, chit-chat

انگلیسی به انگلیسی

• large bottle used to hold acids

پیشنهاد کاربران

carboy ( مهندسی بسپار - مجموعة بسته بندی )
واژه مصوب: قرابه
تعریف: گُنجایه ای گردن باریک و بی دسته، با ظرفیت 20 تا 60 لیتر، از جنس پلاستیک، شیشه، سرامیک یا فلز، برای حمل مایعات و مواد شیمیایی

بپرس