cardiorespiratory


وابسته بریه وقلب

جمله های نمونه

1. Cardiorespiratory fitness, or aerobic fitness, is the ability of the circulatory and respiratory systems to deliver oxygen to skeletal muscles during sustained physical activity or exercise.
[ترجمه گوگل]تناسب اندام قلبی تنفسی یا تناسب اندام هوازی، توانایی سیستم گردش خون و تنفس برای رساندن اکسیژن به عضلات اسکلتی در حین فعالیت بدنی یا ورزش مداوم است
[ترجمه ترگمان]آمادگی جسمانی، یا تناسب هوازی، توانایی سیستم گردش خون و تنفسی برای رساندن اکسیژن به ماهیچه های اسکلتی در طول فعالیت فیزیکی یا ورزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It stimulates the cardiorespiratory system and it's non-weight bearing.
[ترجمه گوگل]سیستم قلبی تنفسی را تحریک می کند و وزن را تحمل نمی کند
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا سیستم cardiorespiratory را تحریک می کند و دارای تحمل غیر وزنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The incidence of cardiorespiratory complication closely related to the preoperative abnormality of heart and pulmonary function.
[ترجمه گوگل]بروز عوارض قلبی تنفسی ارتباط نزدیکی با ناهنجاری عملکرد قلب و ریوی قبل از عمل دارد
[ترجمه ترگمان]شیوع of به طور نزدیکی به ناهنجاری preoperative قلب و عملکرد ریوی ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Context Low levels of cardiorespiratory fitness are associated with high risk of mortality, and improvements in fitness are associated with reduced mortality risk.
[ترجمه گوگل]زمینه سطوح پایین آمادگی قلبی تنفسی با خطر بالای مرگ و میر مرتبط است و بهبود در تناسب اندام با کاهش خطر مرگ و میر مرتبط است
[ترجمه ترگمان]سطح پایین تناسب اندام با ریسک بالای مرگ و میر همراه است و پیشرفت در تناسب اندام با کاهش خطر مرگ و میر همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Six years later, 244 students had their cardiorespiratory fitness measured by running timed laps.
[ترجمه گوگل]شش سال بعد، 244 دانش آموز آمادگی قلبی تنفسی خود را با دویدن دورهای زمان بندی شده اندازه گیری کردند
[ترجمه ترگمان]شش سال بعد ۲۴۴ دانشجو آمادگی جسمانی خود را با اجرای laps برنامه ریزی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The study did demonstrate lower cardiorespiratory fitness in subjects with increasing NAFLD severity.
[ترجمه گوگل]این مطالعه آمادگی قلبی تنفسی کمتری را در افراد با افزایش شدت NAFLD نشان داد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه تناسب cardiorespiratory را در موضوعات با افزایش شدت NAFLD نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Regular participation in cardiorespiratory and muscle strength training is reported to be beneficial for prevention of CVD, partly by reducing the classic risk factors (3
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که شرکت منظم در تمرینات قلبی تنفسی و قدرتی عضلانی برای پیشگیری از CVD، تا حدی با کاهش عوامل خطر کلاسیک مفید است (3)
[ترجمه ترگمان]مشارکت منظم در cardiorespiratory و تمرین قدرت ماهیچه برای جلوگیری از CVD قابل استفاده است، تا حدودی با کاهش عوامل ریسک کلاسیک (۳)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Substituting aquatic exercise as a method for maintaining cardiorespiratory endurance is often helpful in the athlete because pain that may occur with weight bearing may be minimized.
[ترجمه گوگل]جایگزینی ورزش در آب به عنوان روشی برای حفظ استقامت قلبی تنفسی اغلب در ورزشکار مفید است زیرا ممکن است دردی که ممکن است با تحمل وزن ایجاد شود به حداقل برسد
[ترجمه ترگمان]جایگزینی ورزش آبی به عنوان روشی برای حفظ پایداری cardiorespiratory اغلب در ورزش کاران مفید است زیرا درد ناشی از تحمل وزن ممکن است به حداقل برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Therefore, an enhanced focus on cardiorespiratory elements may give effects that are more beneficial from the exercise programs.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تمرکز بیشتر بر عناصر قلبی تنفسی ممکن است اثرات مفیدتری از برنامه های ورزشی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تمرکز بر روی عناصر cardiorespiratory ممکن است اثراتی داشته باشد که از برنامه های ورزشی مفیدتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Or they may indicate that some common underlying process affects both brain atrophy and cardiorespiratory fitness.
[ترجمه گوگل]یا ممکن است نشان دهند که برخی از فرآیندهای اساسی مشترک هم بر آتروفی مغز و هم بر آمادگی قلبی تنفسی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]یا این که ممکن است نشان دهند که برخی از فرآیندهای زیربنایی مشترک، هم atrophy مغزی و هم تناسب اندام را تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The moderate exercise group saw a 6 percent rise, while the heavy exercise group upped their cardiorespiratory fitness by 2 percent.
[ترجمه گوگل]گروه ورزش متوسط ​​6 درصد افزایش داشت، در حالی که گروه ورزش سنگین آمادگی قلبی تنفسی خود را 2 درصد افزایش داد
[ترجمه ترگمان]گروه ورزش متوسط شاهد افزایش ۶ درصدی بوده است در حالی که گروه ورزش سنگین تناسب اندام خود را با ۲ درصد بالا برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Amphotericin B overdoses may result in potentially fatal cardiac or cardiorespiratory arrest.
[ترجمه گوگل]مصرف بیش از حد آمفوتریسین B ممکن است منجر به ایست قلبی یا تنفسی بالقوه کشنده شود
[ترجمه ترگمان]استفاده بیش از اندازه بیش از اندازه بیش از حد ممکن است منجر به مرگ بالقوه مرگبار یا ایست قلبی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. AIM : To evaluate the feasibility of recurrence quantification analysis ( RQA ) in measuring cardiorespiratory nonlinear coupling.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی امکان سنجی تحلیل کمیت عود (RQA) در اندازه گیری جفت غیرخطی قلبی تنفسی
[ترجمه ترگمان]AIM: برای ارزیابی امکان پذیری تجزیه و تحلیل تعیین مقدار تکرار (RQA)در اندازه گیری کوپلینگ غیر خطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result demonstrated that a TCC program could enhance the cardiorespiratory function of low - risk cardiac patients.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که یک برنامه TCC می تواند عملکرد قلبی تنفسی بیماران قلبی کم خطر را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که یک برنامه TCC می تواند عملکرد cardiorespiratory بیماران قلبی کم را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the heart and respiration

پیشنهاد کاربران

بپرس