carpal

/ˈkɑːrpl̩//ˈkɑːpl̩/

معنی: مچی، وابسته به مچ، رسغ دست
معانی دیگر: (کالبد شناسی)، وابسته به استخوان مچ

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to the wrist.
اسم ( noun )
• : تعریف: any of the bones in the wrist.

جمله های نمونه

1. The problems-from bad backs to carpal tunnel syndrome to headaches-have made the headlines of every health magazine in the country.
[ترجمه گوگل]مشکلات - از کمر بد، سندرم تونل کارپال تا سردرد - سرفصل همه مجلات سلامت در کشور شده است
[ترجمه ترگمان]مشکلات - از پشت بد به سندروم tunnel carpal تا سردرد - تی تر هر مجله سلامت در کشور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Needle examination in carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]معاینه سوزن در سندرم تونل کارپال
[ترجمه ترگمان] جای سوزن به مچ مچ دستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After severance of transverse carpal ligament and synovectomy of flexor tendons in the carpal tunnel, the outcomes were satisfactory in all the 36 cases.
[ترجمه گوگل]پس از قطع رباط عرضی کارپ و سینووکتومی تاندون های فلکسور در تونل کارپ، نتایج در تمام 36 مورد رضایت بخش بود
[ترجمه ترگمان]پس از قطع اتصال ligament عرضی و synovectomy of flexor در تونل carpal، نتایج در تمام ۳۶ مورد رضایت بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results Carpal ligaments included 3 parts : palmer, dorsal and interosseous parts.
[ترجمه گوگل]نتایج رباط های کارپ شامل 3 قسمت کف دست، پشتی و بین استخوانی بود
[ترجمه ترگمان]نتایج Carpal ligaments شامل ۳ بخش عبارتند از: palmer، dorsal و interosseous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results: The order ofthe normal carpal bone ossification center appearance and epiphyses fusing was obtained.
[ترجمه گوگل]يافته ها: ترتيب ظاهر مركز استخوان سازي استخوان كارپ طبيعي و همجوشي اپي فيزها به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نتایج: ترتیب ظهور مرکز نرمال carpal استخوان ossification و fusing epiphyses به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods:Retrospectively analysed of 200 cases of carpal joint injury. Among them, there were 30 cases of fracture of the os triquetrum.
[ترجمه گوگل]روش ها: به صورت گذشته نگر 200 مورد آسیب مفصل کارپال مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت در بین آنها 30 مورد شکستگی استخوان تریکوتروم وجود داشت
[ترجمه ترگمان]روش ها: retrospectively از ۲۰۰ مورد جراحت مشترک carpal مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت در بین آن ها، ۳۰ مورد شکستگی در the وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Courses include anatomy, kinesiology, carpal tunnel therapy, splinting and taping techniques, and other methods.
[ترجمه گوگل]دوره ها شامل آناتومی، حرکت شناسی، درمان تونل کارپال، تکنیک های اسپلینت و نوار چسب و روش های دیگر است
[ترجمه ترگمان]این دوره ها عبارتند از آناتومی، kinesiology، روش درمانی carpal، تکنیک های splinting و ضبط، و روش های دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Intrinsic carpal ligaments exist between the carpal bone in the proximal or distal rows.
[ترجمه گوگل]رباط‌های مچ دستی درونی بین استخوان کارپال در ردیف‌های پروگزیمال یا دیستال وجود دارند
[ترجمه ترگمان]مچ پام به مچ استخوان مچ دست روی استخوان مچ دست وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The main occupational hazard is carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]خطر اصلی شغلی سندرم تونل کارپال است
[ترجمه ترگمان]خطر اصلی شغلی سندرم تونل carpal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Red dye was injected in the dorsal carpal branch of ulnar artery. The origin, course, branches, distribution and anastomosis were observed under microscope.
[ترجمه گوگل]رنگ قرمز در شاخه پشتی مچ شریان اولنار تزریق شد منشا، مسیر، شاخه ها، توزیع و آناستوموز زیر میکروسکوپ مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]رنگ قرمز در شاخه carpal پشتی شریان ulnar تزریق شد مبدا، البته، شاخه ها، توزیع و anastomosis زیر میکروسکوپ دیده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To search an effect method to treat Carpal Scaphoid Bone Nonunion (CSBN), according to clinical observation and analysis of three treating methods to CSBN .
[ترجمه گوگل]هدف: جستجوی یک روش اثر برای درمان جوش نخوردن استخوان اسکافوئید کارپال (CSBN)، با توجه به مشاهدات بالینی و تجزیه و تحلیل سه روش درمانی برای CSBN
[ترجمه ترگمان]هدف جستجو یک روش اثر برای درمان Carpal Scaphoid استخوان nonunion (CSBN)، با توجه به مشاهده بالینی و آنالیز سه روش درمان به CSBN
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When the lunate was excised, the change of the stress on the carpal bones showed no regularity.
[ترجمه گوگل]هنگامی که لونات برداشته شد، تغییر فشار روی استخوان‌های کارپ هیچ نظمی را نشان نداد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the excised شد، تغییر فشار بر روی استخوان های carpal هیچ گونه regularity نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion High frequency ultrasound is of high diagnostic value in cubital and carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری سونوگرافی با فرکانس بالا در سندرم تونل کوبیتال و کارپال ارزش تشخیصی بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری فراصوت با فرکانس بالا، از ارزش تشخیصی بالا در syndrome تونل cubital و carpal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion Our data indicate that all of the three methods for estimation of the carpal bone age are useful in diagnosis of IPP. TW2CH and TW3 methods appear to be superior to TW2 method.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری داده های ما نشان می دهد که هر سه روش برای تخمین سن استخوان کارپ در تشخیص IPP مفید هستند به نظر می رسد روش های TW2CH و TW3 نسبت به روش TW2 برتری دارند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری داده های ما نشان می دهد که تمامی این سه روش برای تخمین سن استخوان carpal در تشخیص of مفید هستند به نظر می رسد که روش های TW۲CH و TW۳ نسبت به روش TW۲ برتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The carpus or wrist bone is actually two sets of four bones. The carpal bones not only join the hand and forearm but also allow a variety of wrist movements.
[ترجمه گوگل]استخوان کارپوس یا مچ دست در واقع دو مجموعه از چهار استخوان است استخوان‌های مچ دست نه تنها دست و ساعد را به هم می‌پیوندند، بلکه امکان حرکات مختلف مچ را نیز فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]استخوان مچ یا مچ در واقع دو سری از چهار استخوان است استخوان های carpal نه تنها به دست و ساعد متصل می شوند بلکه به انواع مختلفی از حرکات مچ کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مچی (صفت)
carpal

وابسته به مچ (صفت)
carpal

رسغ دست (صفت)
carpal

انگلیسی به انگلیسی

• any of the wrist bones (anatomy)
of or relating to the carpus (wrist or wrist bones)

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : carp/al ✅ تلفظ واژه: KAR - pal ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: مچی: مربوط به استخوان های مچ دست ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: pertaining to the carpus ( bones )
[پزشکی] مچی: مربوط به استخوان های مچ دست
carpal ( پزشکی )
واژه مصوب: مجرای مچ‏دستی
تعریف: فضای بین استخوان های مچ دست و بافت همبند روی وترهای تاکننده

بپرس