carpeting

/ˈkɑːrpətɪŋ//ˈkɑːpɪtɪŋ/

معنی: فرش
معانی دیگر: فرش(ها)، کفپوش کاری، مفروش سازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fabric of which carpets are made.

(2) تعریف: a carpet, or carpets collectively.

جمله های نمونه

1. broad-loom carpeting
فرش ماشینی عریض

2. wall-to-wall carpeting for a room
فرش سرتاسری برای یک اتاق

3. they laid new carpeting on the floor
موکت نو به کف اتاق چسباندند.

4. an old building with new carpeting
ساختمانی قدیمی با فرش های نو

5. Carpeting is a reasonably cheap floor-covering.
[ترجمه گوگل]موکت یک کفپوش نسبتاً ارزان است
[ترجمه ترگمان]carpeting یک پوشش ارزان قیمت ارزان قیمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The boss gave him a severe carpeting.
[ترجمه گوگل]رئیس یک فرش شدید به او داد
[ترجمه ترگمان] رئیس یه فرش جدی بهش داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was surprised at the plush red carpeting and comfortable chairs.
[ترجمه گوگل]من از فرش قرمز مخملی و صندلی های راحت شگفت زده شدم
[ترجمه ترگمان]از فرش های مخمل قرمز و صندلی های راحتی حیرت کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We need new carpeting in the living room.
[ترجمه گوگل]به فرش جدید در اتاق نشیمن نیازمندیم
[ترجمه ترگمان]ما یه کف پوش جدید تو اتاق نشیمن لازم داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yes, plain carpeting from the Allied Stainshield collection is guaranteed suitable for town living.
[ترجمه گوگل]بله، فرش ساده از مجموعه Allied Stainshield تضمین شده است که برای زندگی در شهر مناسب است
[ترجمه ترگمان]بله، فرش ساده ای از کلکسیون Allied Allied برای زندگی در شهر تضمین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To that end, the carpeting in virtually all the residences is a bland beige -- making the homes easier to sell.
[ترجمه گوگل]برای این منظور، فرش تقریباً در تمام خانه‌ها به رنگ بژ ملایم است و فروش خانه‌ها را آسان‌تر می‌کند
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به این هدف فرش در تمام خانه های مسکونی یک بژ آرام است - ساختن خانه ها آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bathtub overflowed, and water saturated the carpeting.
[ترجمه گوگل]وان حمام سرریز شد و آب فرش را اشباع کرد
[ترجمه ترگمان]وان حمام لبریز شد و آب فرش را خیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lind also installed carpeting that could withstand the impact of the wheels.
[ترجمه گوگل]لیند همچنین فرش هایی را نصب کرد که می توانست در برابر ضربه چرخ ها مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]لیند همچنین carpeting نصب شده را نصب کرد که می توانست در برابر ضربه چرخ ها مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They put in new heating and air conditioning, carpeting and a generator.
[ترجمه گوگل]گرمایش و تهویه مطبوع جدید، موکت و ژنراتور گذاشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در سیستم گرمایش و تهویه جدید، فرش و ژنراتور قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The planter rested on thick beige carpeting that helped deaden the bone-shaking noise of aircraft launching and recovery operations.
[ترجمه گوگل]گلدان روی فرش ضخیم بژ قرار داشت که به کاهش صدای استخوان لرزان پرتاب و بازیابی هواپیما کمک کرد
[ترجمه ترگمان]این کشاورز بر روی فرش ضخیم بژ قرار داشت که به بی اثر کردن صدای لرزان استخوان و عملیات بازیابی کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Use carpeting or other skid-resistant flooring to cover potentially slippery floors.
[ترجمه گوگل]از موکت یا سایر کفپوش‌های مقاوم در برابر لغزش برای پوشش کف‌های لغزنده استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]استفاده از فرش و یا دیگر کفپوش - برای پوشش کف به طور بالقوه لغزنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرش (اسم)
cover, floor, carpet, carpeting

انگلیسی به انگلیسی

• material for carpets; carpets, rugs
carpeting is the carpets that are fitted in a room or building. carpeting is also used to refer to the type of material that carpets are made from.

پیشنهاد کاربران

بپرس