carrion

/ˈkeriən//ˈkærɪən/

معنی: لاشه، مردار، گوشت گندیده
معانی دیگر: مردار (به ویژه لاشه ی در حال پوسیدگی که خوراک برخی جانوران مانند کفتار است)، جسد حیوان ذبح نشده، (جانور شناسی) لاشخور، مردار خور، وابسته به لاش یا مردار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: dead and rotting flesh.
مترادف: bones, carcass, remains
مشابه: corpse, decay, garbage, offal, refuse, rot
صفت ( adjective )
(1) تعریف: carrion-eating.
مترادف: scavenging
مشابه: carnivorous

- a carrion crow
[ترجمه گوگل] یک کلاغ مردار
[ترجمه ترگمان] یک کلاغ نفرت انگیز،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of or resembling carrion.
مترادف: dead, decaying, decomposing, rotted, rotting
مشابه: refuse, worthless

جمله های نمونه

1. vultures feed on carrion
کرکس از مردار تغذیه می کند.

2. enemy dead were left to rot or be eaten by carrion
گذاشتند که اجساد دشمن یا بپوسد یا توسط لاشخورها خورده شود

3. Carrion crows bewail the dead sheep and then eat them.
[ترجمه گوگل]کلاغ های مردار گوسفند مرده را ناله می کنند و سپس آنها را می خورند
[ترجمه ترگمان] کاری که \"کریون\" برای گوسفند مرده گریه میکنه و بعدش eat
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Crows scavenge carrion left on the roads.
[ترجمه گوگل]کلاغ ها لاشه مردار باقی مانده در جاده ها را لاشخور می کنند
[ترجمه ترگمان]کلاغ ها که در جاده ها از لاشه و مردار می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They detect the presence of carrion by sight.
[ترجمه گوگل]آنها وجود مردار را با دید تشخیص می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها حضور carrion را با چشم تشخیص می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Minks also eat muskrat carrion, and abandoned lodges provide valuable denning sites.
[ترجمه گوگل]راسوها همچنین مردار مشک را می خورند و اقامتگاه های متروکه مکان های با ارزشی برای دنینگ فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]همچنین carrion موش آبی نیز می خورند و خانه های رها شده مکان های denning با ارزشی را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Humans don't necessarily get sick from eating carrion.
[ترجمه گوگل]انسان لزوماً با خوردن مردار بیمار نمی شود
[ترجمه ترگمان]انسان ها لزوما از خوردن لاشه خوار خسته نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Carrion swoop around the adventurers, but make no attempt to carry anyone off.
[ترجمه گوگل]مردارها به دور ماجراجویان می چرخند، اما هیچ تلاشی برای از بین بردن کسی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]پروژه \"کریون\" دور و بر ماجراجویی - ه ولی سعی نکن کسی رو فراری بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The scent of disaster attracted her like carrion attracts the vulture.
[ترجمه گوگل]عطر فاجعه او را جذب می کرد، مانند لاشه که کرکس را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]عطر of او را به خود جذب می کند، لاش خور لاش خور را به سوی خود جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His anger at her taking his carrion was gone and instead focused on the miserable hooded crows.
[ترجمه گوگل]عصبانیت او از بردن لاشه اش از بین رفت و در عوض روی کلاغ های کلاهدار بدبخت متمرکز شد
[ترجمه ترگمان]خشم او از گرفتن carrion از بین رفته بود و به جای آن که روی آن کلاغ ها روی آن تمرکز کند متمرکز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Crows circled overhead, looking for carrion.
[ترجمه گوگل]کلاغ ها بالای سرشان حلقه زدند و به دنبال مردار بودند
[ترجمه ترگمان]کلاغ ها بر فراز سرشان چرخ می زدند و به دنبال مردار می گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Carrion Crow presses its tail down and nods its head slowly and calls quite slowly.
[ترجمه گوگل]Carrion Crow دم خود را فشار می دهد و به آرامی سرش را تکان می دهد و کاملا آهسته صدا می زند
[ترجمه ترگمان]کریون \" دمش را روی زمین می گذارد و سرش را به آرامی تکان می دهد و به آرامی تلفن می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Carrion a traditional dairy dishes in Jiaxing a few Wu Chun - mao of the better hotels Chupin.
[ترجمه گوگل]مردار غذاهای لبنی سنتی در Jiaxing چند وو چون - مائو از هتل های بهتر Chupin
[ترجمه ترگمان]یک رستوران لبنی سنتی در \"Jiaxing\" و \"وو چن\" از هتل های بهتری به نام \"hotels\" وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The raven will seek the carrion.
[ترجمه گوگل]کلاغ به دنبال مردار خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]The دنبال لاشه و مردار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unlike most other fabled beasts it preferred to scavenge carrion from the forest floor rather than kill for fresh meat.
[ترجمه گوگل]بر خلاف بسیاری از جانوران افسانه ای دیگر، به جای کشتن برای گوشت تازه، ترجیح می داد مردار را از کف جنگل جمع آوری کند
[ترجمه ترگمان]برخلاف بیشتر حیوانات افسانه ای، ترجیح می دادند که از زمین جنگل به جای گوشت تازه، از زمین گوشت و لاشه استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لاشه (اسم)
bier, body, corpse, cadaver, carcass, carrion, offal

مردار (اسم)
corpse, carrion

گوشت گندیده (اسم)
carrion

انگلیسی به انگلیسی

• dead rotten flesh (often eaten by scavengers)
carrion is the decaying flesh of dead animals.

پیشنهاد کاربران

بپرس