catalysis

/kəˈtæləsɪs//kəˈtæləsɪs/

معنی: تجزیه
معانی دیگر: (شیمی) کاتالیز، فروکاوی، کنش یاری، فروکافت، فروکافتی، اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: catalyses
مشتقات: catalytic (adj.), catalytic (n.)
(1) تعریف: the introduction or intervention of a substance that causes or speeds up a chemical reaction without being affected itself.

(2) تعریف: an action initiated between persons or forces by an agent that remains unaffected.

جمله های نمونه

1. Enzymatic catalysis involves the breaking and making of different chemical bonds.
[ترجمه اصفهانی] کاتالیز آنزیمی شامل شکستن و ایجاد پیوندهای شیمیایی مختلف است
|
[ترجمه گوگل]کاتالیز آنزیمی شامل شکستن و ساخت پیوندهای شیمیایی مختلف است
[ترجمه ترگمان]کاتالیز enzymatic شامل شکستن و ایجاد پیوندهای شیمیایی مختلف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. TOF-SARS in catalysis TOF-SARS has applications in catalysis as an elemental and structural analysis technique.
[ترجمه گوگل]TOF-SARS در کاتالیزور TOF-SARS در کاتالیز به عنوان یک تکنیک تحلیل عنصری و ساختاری کاربرد دارد
[ترجمه ترگمان]TOF - SARS در کاتالیز TOF - سارس در کاتالیز به عنوان یک تکنیک آنالیز ساختاری و ساختاری کاربرد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The catalysis effect of sodium hypophosphite on the fabric crease-resistant finishing with citric acid was investigated.
[ترجمه گوگل]اثر کاتالیزوری هیپوفسفیت سدیم بر روی پوشش مقاوم در برابر چروک پارچه با اسید سیتریک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر کاتالیز سدیم hypophosphite بر روی بافت مقاوم در برابر چروک با اسید سیتریک، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The results show that the micellar catalysis is an effective way to realize the chloromethylation.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که کاتالیز میسلی روشی موثر برای تحقق کلرومتیلاسیون است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که کاتالیز micellar یک روش موثر برای درک گروه کلرومتیلاسیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The applications of microbial cell immobilization, enzymatic catalysis in nonaqueous solvents and mixed culture in pharmaceutical industry were highlighted.
[ترجمه گوگل]کاربردهای تثبیت سلول میکروبی، کاتالیز آنزیمی در حلال‌های غیرآبی و کشت مخلوط در صنعت داروسازی برجسته شد
[ترجمه ترگمان]کاربردهای تثبیت سلول میکروبی، کاتالیز آنزیمی در حلال های آلی و فرهنگ مخلوط در صنعت داروسازی برجسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. UV Raman spectroscopy and its applications in catalysis are introduced.
[ترجمه گوگل]طیف سنجی UV Raman و کاربردهای آن در کاتالیز معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]طیف سنجی رامان UV و کاربردهای آن در کاتالیز معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Italian chemist who worked on catalysis and developed a scheme for the synthesis of artificial rubber.
[ترجمه گوگل]شیمیدان ایتالیایی که روی کاتالیز کار می کرد و طرحی برای سنتز لاستیک مصنوعی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]شیمیدان ایتالیایی که بر روی کاتالیز کار می کرد و طرحی را برای سنتز لاستیک مصنوعی ابداع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Diisobutylene was synthesized by the catalysis of molecular sieve, and the effect of temperature and airspeed on the reaction was investigated.
[ترجمه گوگل]دی ایزوبوتیلن با کاتالیز غربال مولکولی سنتز شد و اثر دما و سرعت هوا بر واکنش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Diisobutylene بوسیله تجزیه و تحلیل غربال مولکولی سنتز شد و اثر دما و airspeed بر روی واکنش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The aqueous organometallic chemistry and catalysis have become more and more important in the study of "GreedChemistry".
[ترجمه گوگل]شیمی آلی فلزی آبی و کاتالیز در مطالعه "شیمی طمع" اهمیت بیشتری یافته است
[ترجمه ترگمان]شیمی organometallic آبی و کاتالیز در مطالعه \"GreedChemistry\" بیشتر و مهم تر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The influences of additive sequence and phase transfer catalysis are investigated.
[ترجمه گوگل]تأثیر توالی افزودنی و کاتالیز انتقال فاز بررسی می‌شود
[ترجمه ترگمان]تاثیر ترتیب افزایشی و کاتالیز انتقال فاز مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Organic Synthesis, Organic Catalysis, Organic Structure Analysis, Green Chemistry.
[ترجمه گوگل]سنتز آلی، کاتالیز آلی، تجزیه و تحلیل ساختار آلی، شیمی سبز
[ترجمه ترگمان]کاتالیز آلی، کاتالیز Organic، تحلیل ساختار آلی، شیمی سبز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. X-ray diffraction and spectroscopic techniques continue to provide important clues, leading towards an understanding of the remarkable specificity of enzymatic catalysis.
[ترجمه گوگل]پراش اشعه ایکس و تکنیک‌های طیف‌سنجی همچنان سرنخ‌های مهمی را ارائه می‌کنند که منجر به درک ویژگی قابل توجه کاتالیز آنزیمی می‌شود
[ترجمه ترگمان]پراش اشعه ایکس و تکنیک های طیف سنجی، نشانه های مهمی را ارایه می دهند که منجر به درک ویژگی قابل توجه کاتالیز آنزیمی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus, residue Cys 177 is identified as essential for catalysis.
[ترجمه گوگل]بنابراین، باقی مانده Cys 177 به عنوان ضروری برای کاتالیز شناسایی می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، باقیمانده سیس ۱۷۷ به عنوان ضروری برای کاتالیز شناسایی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, nobody had made the conclusive step of considering the consequences of this, namely the chain of muon catalysis reactions.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ کس گام قطعی را برای در نظر گرفتن پیامدهای این، یعنی زنجیره واکنش های کاتالیز میون، انجام نداده بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ کس با توجه به عواقب آن، یعنی زنجیره واکنش های کاتالیز muon، گام نهایی را در نظر نگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجزیه (اسم)
resolution, dissolution, analysis, decomposition, parsing, disintegration, dissociation, catalysis, anatomy, dissection, breakup, shakedown, sequestration, refraction, dialysis, severance

تخصصی

[علوم دامی] پایین آوردن انرژی فعالسازی برای یک واکنش شیمیایی
[شیمی] کاتالیز، فروکاوى، کنش یارى، فروکافت، فروکافتی
[نساجی] تسریع کننده واکنش شیمیایی - کاتالیزور

انگلیسی به انگلیسی

• acceleration of a chemical reaction caused by a substance that remains unchanged by the process; changes brought about by an agent that is unaffected by those same changes
in chemistry, catalysis is a process by which the rate of a chemical reaction increases because of the presence of a catalyst; a technical term.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : catalyze
✅️ اسم ( noun ) : catalyst / catalysis
✅️ صفت ( adjective ) : catalytic
✅️ قید ( adverb ) : catalytically
بطور کلی، برای انجام یک واکنش شیمیایی، نیاز به یک مقدار حداقل انرژی به نام انرژی فعال سازی وجود دارد. اگر یک ماده بتواند این مقدار انرژی فعال سازی را کاهش دهد، بدون اینکه خودش در طول واکنش تغییر کند یا
...
[مشاهده متن کامل]
مصرف شود، آن ماده را یک �کاتالیست� ( catalyst ) یا عامل کاتالیستی می نامند. عملی که کاتالیست انجام می دهد، �فروکافت یا کاتالیز� ( catalysis ) نامیده می شود.

بپرس