chortle

/ˈt͡ʃɔːrtl̩//ˈt͡ʃɔːtl̩/

معنی: صدای خورخور یا خنده، خندیدن، خنده کردن، صدای خرخر کردن، سرود وتسبیح خواندن، صدای خرناس کردن
معانی دیگر: خنده ی توام با خرناس، خرخنده، خرخنده کردن، (با صدای خرخر در گلو یا دماغ) خندیدن، قهقهه زدن، مناجات کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: chortles, chortling, chortled
• : تعریف: to give or express with, a snorting chuckle.
مترادف: snicker, snigger
مشابه: cackle, chuckle, crow, snort

- He chortled as he remembered the various pranks he pulled on his roommate in college.
[ترجمه گوگل] وقتی به یاد شوخی‌های مختلفی که با هم اتاقی‌اش در دانشگاه می‌کشید، به صدا در آمد
[ترجمه ترگمان] همچنان که شوخی های مختلفی را که در دانشکده به هم می زد به یاد می آورد با خنده گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: chortler (n.)
• : تعریف: a snorting chuckle.
مترادف: snicker, snigger
مشابه: cackle, chuckle, snort

جمله های نمونه

1. he gave a chortle and counted the money
او خرخنده ای کرد و پول ها را شمرد.

2. I thought I heard a chortle at the back of the room.
[ترجمه گوگل]فكر كردم صداي كوچولو در پشت اتاق شنيدم
[ترجمه ترگمان]فکر کردم صدای خنده از پشت اتاق می شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He gave a chortle.
[ترجمه گوگل]او یک چرتکه داد
[ترجمه ترگمان]هری با خنده گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I could chortle at this further confirmation that Microsoft's operating systems are secure only when not connected to the Internet.
[ترجمه گوگل]من می‌توانم به این تأیید بیشتر بپردازم که سیستم‌عامل‌های مایکروسافت تنها زمانی امن هستند که به اینترنت متصل نباشند
[ترجمه ترگمان]این تایید بیشتر را می توانم تایید کنم که سیستم های عامل مایکروسافت تنها زمانی ایمن هستند که به اینترنت متصل نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But now I can emit a genuine chortle.
[ترجمه گوگل]اما اکنون می توانم یک کورتول واقعی را منتشر کنم
[ترجمه ترگمان]اما حالا می توانم لاک هارت واقعی را از دهانم بیرون کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She suppressed an embarrassed chortle as the men began to chat about the paper.
[ترجمه گوگل]وقتی مردها شروع به گپ زدن در مورد روزنامه کردند، او صدای شرمساری را سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی مردان شروع به صحبت درباره کاغذ کردند او خنده خود را سرکوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You have to smile and chortle with delight as you're presented with a tie or a paper weight or a really ugly, ill-fitting shirt you'd not be caught dead in.
[ترجمه گوگل]وقتی یک کراوات یا وزنه کاغذی یا پیراهنی واقعاً زشت و نامناسب به شما ارائه می شود که در آن مرده نخواهید گرفت، باید لبخند بزنید و با خوشحالی بخندید
[ترجمه ترگمان]وقتی که با کراوات یا یک کراوات یا یک پیراهن کهنه یا خیلی زشت که در آن دستگیر نخواهی شد، لبخند بزن و با خوشحالی لبخند بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most of Carroll's nonsense words are not used in English, except for "chortle. "
[ترجمه گوگل]بیشتر کلمات مزخرف کارول در انگلیسی استفاده نمی شود، به جز "chortle"
[ترجمه ترگمان]اغلب کلمات مزخرف کارول در زبان انگلیسی به جز \"chortle\" مورد استفاده قرار نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Father used to chortle over the funny funny papers every Sunday.
[ترجمه گوگل]پدر عادت داشت هر یکشنبه روزنامه های خنده دار خنده دار را هول کند
[ترجمه ترگمان]پدر عادت داشت هر یکشنبه کاغذهای خنده دار خنده دار را زیر و رو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Or anyway, keep it to a low chortle, because it seems like 3D on the Web is actually starting to become a thing.
[ترجمه گوگل]یا به هر حال، آن را در حد پایین نگه دارید، زیرا به نظر می رسد که سه بعدی در وب در واقع شروع به تبدیل شدن به یک چیز کرده است
[ترجمه ترگمان]یا به هر حال، این کار را با خنده کم نگه دارید چون به نظر می رسد که ۳ D در وب واقعا شروع به تبدیل شدن به یک چیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Arum, of course, had to chortle over that precious bit of irony.
[ترجمه گوگل]آروم، البته، باید از آن طعنه گرانبها سر در می آورد
[ترجمه ترگمان]البته، البته، باید به خاطر این طعنه و کنایه گران بها به خنده می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I tried to wait, expecting him to respond with a gurgle or a chortle.
[ترجمه گوگل]سعی کردم منتظر بمانم و انتظار داشته باشم که او با غرغر یا غرغر پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]سعی کردم صبر کنم، انتظار داشتم که او با خنده یا خنده جواب بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When I tell them what have happen to me, they all chortle with mirth.
[ترجمه گوگل]وقتی به آنها می گویم چه اتفاقی برای من افتاده است، همه آنها از خوشحالی غوطه ور می شوند
[ترجمه ترگمان]وقتی به آن ها می گویم چه اتفاقی برای من افتاده است، آن ها با خوشحالی خنده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صدای خور خور یا خنده (اسم)
chortle

خندیدن (فعل)
mock, burst into a laugh, laugh, chuckle, laugh at, titter, giggle, chortle, roar with laughter

خنده کردن (فعل)
heehaw, jest, chaff, chink, laugh, giggle, chortle, crack up, nicker

صدای خرخر کردن (فعل)
chortle

سرود و تسبیح خواندن (فعل)
chortle

صدای خرناس کردن (فعل)
chortle

انگلیسی به انگلیسی

• chuckle, loud laughter
laugh loudly, chuckle
when someone chortles, they laugh with pleasure or amusement.

پیشنهاد کاربران

🔴 to laugh because you are amused or pleased by something
[no obj]
◀️ She chortled [=chuckled] with delight.
[ obj]
◀️ "He chortled, “You're going to love this
✴️ Other forms ✴️
Chortles - Chortled - Chortling
...
[مشاهده متن کامل]

اسم قابل شمارش Chortles و Chortle
◀️ The gift was received with chortles of delight
◀️ He gave a chortle and counted the money : او خرخنده ای کرد و پول ها را شمرد.
◀️ the donkey chortled and became lively with laughter : خر بخندید و شد از قهقهه چست
◀️ Google leg repair shops within hopping distance
NGL that made me chortle

خنده از روی لذت

بپرس