coal

/koʊl//kəʊl/

معنی: زغال، زغال سنگ، زغال کردن
معانی دیگر: زغالسنگ (زغال می شود: charcoal)، زغال یا زغالسنگ افروخته، چوب نیم سوز، انگشت، رجوع شود به: charcoal، زغال بارگیری کردن، زغال دادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hard black or dark brown substance found in the earth and burned as fuel.

(2) تعریف: a burning or glowing piece of such substance, or of wood.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: coals, coaling, coaled
• : تعریف: to becoming a glowing coal or coals.

- Some woods, like ash, coal well.
[ترجمه گوگل] برخی از چوب ها، مانند خاکستر، چاه زغال سنگ
[ترجمه ترگمان] بعضی از درخت ها مثل خاکستر و زغال سنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. coal dust
خاکه ی زغالسنگ

2. coal is a relatively inexpensive fuel
زغالسنگ سوخت نسبتا ارزانی است.

3. coal is freighted overland from kerman
زغال سنگ از راه خشکی از کرمان حمل می شود.

4. coal truck
واگن زغالسنگ

5. coal bin
زغالدان،سطل زغالسنگ

6. coal black
سیاه زغالی،سیاه سوخته،بسیار سیاه

7. coal face
(انگلیس - معدن) رگه ی زغالسنگ

8. a coal hopper
ظرف زغال سنگ

9. a coal mine
کان زغال سنگ

10. burning coal
زغال گرفته،زغال سوزان یا سرخ

11. fat coal
زغال سنگ چرب

12. the coal is glowing
زغال گرفته است (زغال سرخ شده است).

13. the coal mining industry
صنعت استخراج زغالسنگ

14. an active coal mine
معدن زغالسنگ دایر

15. nubbins of coal
آت و آشغال زغال سنگ

16. oil replaced coal as the major fuel
نفت به عنوان سوخت عمده جایگزین زغالسنگ شد.

17. to feed coal into the stove
زغال سنگ در بخاری گذاشتن

18. a lump of coal
یک کلوخه زغال سنگ

19. a truckload of coal
یک کامیون زغال سنگ

20. inexhaustible reserves of coal
ذخایر تمام نشدنی زغالسنگ

21. the output of coal
فرورد (تولید) زغال سنگ

22. the utility of coal as a household fuel
فایده ی زغال سنگ به عنوان سوخت منزل

23. to work a coal mine
از معدن زغال سنگ بهره برداری کردن

24. carry (or take) coal to newcastle
زیره به کرمان بردن

25. a bucket full of coal
یک سطل پر از زغالسنگ

26. a new method whereby coal can be turned into petroleum
روش جدیدی که می توان از طریق آن زغال سنگ را تبدیل به نفت کرد

27. a workable vein of coal
یک رگه ی زغالسنگ قابل استخراج

28. their main export is coal
صادرات عمده ی آنها زغال سنگ است.

29. we should mechanize our coal mines
ما باید کان های زغال سنگ خود را مکانیزه کنیم.

30. workers who toiled in coal mines from morning to evening
کارگرانی که در کان زغالسنگ صبح تا شب زحمت می کشیدند

31. anthracite is a vatriety of coal
آنتراسیت گونه ای زغالسنگ است.

32. miners were hewing out the coal
معدنچیان زغالسنگ را می کندند و بیرون می آوردند.

33. the fossils were embedded in coal
سنگواره ها در زغال سنگ جایگزین شده بودند.

34. the smudged faces of the coal miners
چهره های چرکین کارگران معدن زغال سنگ

35. we bought in lots of coal before the strike
قبل از اعتصاب مقدار زیادی زغالسنگ خریدیم.

36. we had to hump the coal to the top of the hill
باید زغال سنگ ها را تا بالای تپه برپشت خود حمل می کردیم.

37. a boat that can trail three coal barges across the persian gulf
یک کشتی که می تواند سه دوبه ی زغال سنگ را در راستای خلیج فارس یدک بکشد.

38. diamonds found on a bed of coal
الماس هایی که بر بستری (لایه ای) از زغال سنگ یافت می شود

39. the mine contains rich veins of coal
کان حاوی رگه های غنی زغالسنگ است.

40. they spent their youth slaving in coal mines
آنان جوانی خود را با جان کندن در معدن های زغال سنگ طی کردند.

41. to strike a rich vein of coal
یک رگه ی غنی زغال سنگ کشف کردن

42. we encourage factories to switch from coal to gas
ما کارخانه ها راتشویق می کنیم که به جای زغال سنگ گاز مصرف کند.

43. with a pair of tongs she put coal on the fire
با انبر زغال روی آتش گذاشت.

مترادف ها

زغال (اسم)
char, coal, charcoal

زغال سنگ (اسم)
coal

زغال کردن (فعل)
coal

تخصصی

[عمران و معماری] زغالسنگ
[زمین شناسی] زغال، زغال سنگ ،سنگ رسوبی احتراق پذیر سیاه رنگی که در اثر فشار و گرمای وارد بر لایه های پیت (زغال نارس) که زیر رسوبات فوقانی مدفون شده اند، بوجود آمده است.فشار حاصل از دفن موجب خروج ترکیبات آب و گاز می شود و درصد کربن افزایش می یابد.تصور می شود که زغال درجه بالا یا آنتراسیت، جزء سنگ های دگرگونی است. -
یک سنگ با قابلیت اشتعال بالا که بیش از 50% وزنی و بیش از 70% حجمی دارای مواد کربن دار، شامل رطوبت همراه که از فشردگی و سخت شدگی بقایای گیاهی متنوع دگرسان شده مشابه مواد درون تورب بوجود آمده می باشد. تفاوت در انواع مواد گیاهی (تیپ) در درجه دگرگونی (رده) و در دامنه ناخالصی (درجه) از خصوصیات زغال سنگ می باشد و در رده بندی مورد استفاده قرار می گیرند. (ASTM - 1970). - مترداف: الماس سیاه. -
[نساجی] زغال سنگ
[معدن] زغالسنگ (زغال سنگ)
[پلیمر] زغال سنگ

انگلیسی به انگلیسی

• fuel made from carbon; cinder, ember
provide with coal; take in coal; burn to coal
coal is a hard black substance that is taken from under the ground and burned as fuel.

پیشنهاد کاربران

زغال سنگ
مثال: The factory burned coal to generate electricity.
کارخانه، زغال سنگ را سوزاند تا برق تولید کند.
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�إزگلezgel, غلghel� به معنی زغال، زغال افروخته ونیمه افروخته است. این واژه کهن وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت� کولcaol, چرکولcharcaol� به معنی
...
[مشاهده متن کامل]
زغال، زغال سنگ، نیمسوز کردن، به زغال تبدیل کردن در زبان انگلیسی به کار میرود. دراینجا تبدیل حرف گاف به کاف وهمچنین تبدیل حرف غین به کاف که تبدیلهای رایجی هستندوهمچنین حذف�إز� در �إزگل�. کاربرد إزگل در لری: إزگل دار بلو یا بلی یعنی زغال درخت بلوط. وهمچنین عبارت� فلانی غلش کور بی� یعنی زغال افروخته او خاموش شد. یعنی نسلی از او بافی نمی ماند یعنی کنایه از کسی که فرزند پسرش و یا تنها فرزندش خواه پسر باشد یا دختر از دنیا برود زیرا روشن کردن آتشکده وآتشگاه در ایران باستان بر عهده فرزند پسر خانواده بوده ویا تک فرزند خانه�دختر یا پسر� است. مثلا در عبارت �اجاقش کور بی� یعنی کسی که تک پسرش ویا تک فرزندش خواه پسر باشد یا دختر از دنیا برود یعنی اجاق وآتشکده وآتشگاه او خاموش میشود ونسلی از او باقی نمی ماند.

Coal میشه زغال charcoal میشه زغالسنگ
Coal is black, and we burn it for heat and energy
زغال سیاه است و ما برای انرژی و گرما می سوزونیم آن را
واژه ی coal انگلیسی همان واژه ی"کؤل " ترکی است به معنی خاکستر . کؤلّوک در زبان ترکی به معنی محل ریختن خاکستر گفته می شود .
یک ضرب المثل ترکی می گوید :
باشوا کول سوروسان اوجا کولوکدن سوور
ترجمه: اگر می خواهی خاکستر به سرت بریزی سعی کن آن را از تل بلند انتخاب کن
...
[مشاهده متن کامل]

شعر :
اگر قصد تو این باشد که خاکستر به سر ریزی
ز تلی برگزین آن را که سر بر آسمان دارد
( باقری )
ضرب المثل دیگر می گوید :
ایت آغلیر کولوگ اوسته یاتمیشام کولوگ آغلیر ایت اوستومده یاتیب
ترجمه : سگ گریه می کند که روی تل خاکستر خوابیده ام تل خاکستر هم می نالد که سگ روی من خوابیده
شعر :
سگ بنالد تل خاکستر شده مأوای من
تل خاکستر بنالد سگ چرا بالای من
( باقری )

معنی: زغال، زغال سنگ، زغال کردن
زغال سنگ
زغال
زغال کردن
زغال
Coal is black and we can turn on fire by coal
زغال سنگ سیاه است و ما میتوانیم به وسیله زغال آتش روشن کنیم
Coal
زغال سنگ

بپرس