consumable

/kənˈsuːməbl̩//kənˈsjuːməbl̩/

معنی: مصرفی، مصرف شدنی، مصرف کردنی
معانی دیگر: مصرف شدنی

جمله های نمونه

1. Essays are consumable at A level - use them to feed the skill of writing History.
[ترجمه گوگل]مقاله ها در سطح A قابل مصرف هستند - از آنها برای تغذیه مهارت نوشتن تاریخ استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]مقالات در یک سطح قابل مصرف هستند - از آن ها برای تغذیه مهارتی در نوشتن تاریخ استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Artificial secondary package is cost consumable and easy to create secondary contamination.
[ترجمه گوگل]بسته ثانویه مصنوعی مقرون به صرفه است و ایجاد آلودگی ثانویه آسان است
[ترجمه ترگمان]بسته ثانویه مصنوعی، مقرون به صرفه بودن و آسان کردن آلودگی ثانویه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is useful for low - cost, consumable products like shampoo or toothpaste.
[ترجمه گوگل]این برای محصولات کم هزینه و قابل مصرف مانند شامپو یا خمیر دندان مفید است
[ترجمه ترگمان]این برای محصولات مصرفی پایین، مصرفی مانند شامپو و یا خمیر دندان مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fittings, Valves, Consumable, Consumables, Valves, Pipes and Fittings, Structural Steel Electrical and Instrumentation Products.
[ترجمه گوگل]اتصالات، شیرآلات، مواد مصرفی، مواد مصرفی، شیرآلات، لوله ها و اتصالات، محصولات فلزی سازه برق و ابزار دقیق
[ترجمه ترگمان]Fittings، شیرها، Consumable، consumables، Valves، لوله ها، لوله ها، لوله ها، لوله ها، لوله ها، Electrical، فولاد ساختمانی و تجهیزات اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Responsible for purchase production consumable, insure can not delay production.
[ترجمه گوگل]مسئول خرید مواد مصرفی تولید، بیمه نمی تواند تاخیر تولید
[ترجمه ترگمان]تضمین تولید کالای مصرفی، بیمه نمی تواند تولید را به تاخیر بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Purchase consumable material and keep lab clean.
[ترجمه گوگل]مواد مصرفی را خریداری کنید و آزمایشگاه را تمیز نگه دارید
[ترجمه ترگمان]مواد مصرفی را خریداری کنید و آزمایشگاه را تمیز نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Manufacturing cost saving ability, such as consumable material utilization, equipment maintenance and repairing cost.
[ترجمه گوگل]توانایی صرفه جویی در هزینه های ساخت، مانند استفاده از مواد مصرفی، تعمیر و نگهداری تجهیزات و هزینه تعمیر
[ترجمه ترگمان]توانایی تولید هزینه تولید مثل مصرف مواد مصرفی، تعمیر و نگهداری تجهیزات و تعمیر هزینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From at present Chinese consumable index looks, the market returns at least to be able to magnify decuple .
[ترجمه گوگل]با توجه به نمای فعلی شاخص مواد مصرفی چین، بازار حداقل برای بزرگ‌نمایی کاهش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که شاخص مصرفی فعلی چینی به نظر می رسد، بازار به حداقل می رسد که بتواند decuple را بزرگ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The feeding of consumable electrode and the pushing forming slider t are controlled by computer harmonically.
[ترجمه گوگل]تغذیه الکترود مصرفی و نوار لغزنده شکل دهنده هل توسط کامپیوتر به طور هماهنگ کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]تغذیه الکترود مصرفی و اسلایدر شکل دادن به جلو توسط harmonically کامپیوتر کنترل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Recall that flash devices are consumable parts: You can perform a finite number of Erase cycles on each block before the block becomes bad (and must therefore be tagged by bad block management).
[ترجمه گوگل]به یاد بیاورید که دستگاه های فلش قطعات مصرفی هستند: شما می توانید تعداد محدودی از چرخه های پاک کردن را در هر بلوک قبل از خراب شدن بلوک انجام دهید (و بنابراین باید توسط مدیریت بلوک بد برچسب گذاری شوند)
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورید که دستگاه های فلاش بخش های قابل مصرف هستند: شما می توانید تعداد محدودی سیکل های پاک را بر روی هر بلوک قبل از اینکه بلوک بد شود، انجام دهید (و بنابراین باید با مدیریت بلوک بد برچسب زده شود)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To carry out daily project, consumable, equipment and tool purchasing. To analyse and understand the purchasing requisition and technical requirements.
[ترجمه گوگل]برای انجام پروژه روزانه، خرید مواد مصرفی، تجهیزات و ابزار برای تجزیه و تحلیل و درک الزامات خرید و الزامات فنی
[ترجمه ترگمان]برای انجام پروژه روزانه، مصرفی، تجهیزات و ابزار خرید ابزار به منظور تجزیه و تحلیل و درک نیازهای خرید و الزامات فنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Order all Low value consumable for warehouse with purchasing department, incept and apply for payment etc.
[ترجمه گوگل]تمام مواد مصرفی کم ارزش را برای انبار با بخش خرید سفارش دهید، برای پرداخت و غیره اقدام کنید
[ترجمه ترگمان]سفارش تمام مقادیر کم مصرفی برای انبار را با بخش خرید، incept و درخواست برای پرداخت سفارش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Provide services for all damageable parts, consumable parts, fittings of those compact spinning device adopting airflow condense and Lattice Apron form.
[ترجمه گوگل]خدماتی را برای تمام قطعات آسیب‌دیده، قطعات مصرفی، اتصالات آن دسته از دستگاه‌های چرخان فشرده که از چگالش جریان هوا و شکل پیشبند شبکه استفاده می‌کنند، ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]تامین خدمات برای تمامی قطعات damageable، قطعات مصرفی، اتصالات آن دستگاه چرخان فشرده که جریان هوا متراکم و شکل اپرون lattice را می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The consumable supplies required to maintain that crew took up enormous cargo space.
[ترجمه گوگل]لوازم مصرفی مورد نیاز برای نگهداری آن خدمه فضای بار زیادی را اشغال می کرد
[ترجمه ترگمان]منابع مصرفی مورد نیاز برای حفظ آن پرسنل فضای کالای عظیمی را اشغال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصرفی (صفت)
consumable

مصرف شدنی (صفت)
consumable

مصرف کردنی (صفت)
usable, consumable

انگلیسی به انگلیسی

• able to be used up; edible, meant to be eaten or drunk

پیشنهاد کاربران

مصرفتنی
هم بعنوان صفت و هم معمولاً بصورت جمع بعنوان اسم کاربرد داره
ADJECTIVE
مصرفی - مصرف کردنی - تمام شدنی
Antonym: inconsumable

bought regularly because of being quickly used and needing to be replaced often
...
[مشاهده متن کامل]

💠 Consumable items such as groceries and petrol should be paid for with cash or a debit card.
▪️▪️▪️
NOUN
اقلام مصرفی - کالاهای مصرفی
Antonym: non - consumable
کالای غیر مصرفی
Consumables are goods, especially food or services, that people buy regularly because they are quickly used and need to be replaced often
💠 PRECOMISSIONING TECHNICAL PREPARATION
The CONTRACTOR shall perform the Pre - Commissioning technical preparation activities,
including especially:
x The preparation of procedures as per Pre - Commissioning Plan.
x Database preparation ( Check lists and Test sheets ) .
x The preparation of the Pre - Commissioning Dossiers. A typical dossier will be prepared as
an example and submitted to COMPANY for approval
x The gathering of required Engineering and Vendors documentation
x The preparation of tools, test equipment, consumables , and all facilities and services
required for Pre - Commissioning activities.
💠 At this hospital we use up bandages, disposable gloves, and other consumables very quickly.

مصرفتتی
( Masraftani )
گفته می شود مصدر �مصرفتن� نومصدری ست که برای همتایی با معنا هایی به جز خوردن و به بدن رساندن در واژه ی �consume ) ساخته شده است؛ بنابراین مصدر �گُساردن� معناهای به بدن رساندن را در این واژه می تواند پوشش دهد.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : consume
✅️ اسم ( noun ) : consumption / consumable / consumer / consumerism
✅️ صفت ( adjective ) : consumable / consumerist / consuming
✅️ قید ( adverb ) : _
یکبار مصرف ، خوردنی یا آشامیدنی ، مصرفی و تمام شدنی ،
اقلام مصرفی

بپرس