criminalization

جمله های نمونه

1. In many countries, criminalization of same sex relationships drives such relationships underground, making people afraid to seek HIV prevention and treatment services.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از کشورها، جرم انگاری روابط همجنس، این گونه روابط را به صورت مخفیانه هدایت می کند و مردم را از جستجوی خدمات پیشگیری و درمان HIV ترسانده است
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از کشورها، جنایتکارانه قلمداد کردن روابط جنسی، چنین روابطی را زیر زمین ایجاد می کند و باعث می شود که مردم از جستجوی خدمات پیش گیری و درمان ایدز بیمناک باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The author analyzes the justifiability of criminalization of non-duty using theft act.
[ترجمه گوگل]نویسنده توجیه پذیری جرم انگاری عدم تکلیف با استفاده از عمل سرقت را تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]مولف به تجزیه و تحلیل اصول جرم انگاری رفتار غیر وظیفه با استفاده از عمل دزدی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Criminalization, early and severe punishment, and internationalization are all trends in the criminal legislation around the world.
[ترجمه گوگل]جرم انگاری، مجازات زودهنگام و شدید، و بین المللی شدن، همگی از گرایش های قوانین کیفری در سراسر جهان هستند
[ترجمه ترگمان]criminalization، اوایل و سخت، و بین المللی سازی همه گرایش های قوانین کیفری در سراسر جهان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The concept of criminalization itself is a contradictory entity, this kind of contradiction has reflected the complexity of social life.
[ترجمه گوگل]مفهوم جرم انگاری خود یک موجود متناقض است، این نوع تضاد پیچیدگی زندگی اجتماعی را منعکس کرده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم جرم انگاری یک نهاد متناقض است، این نوع تناقض پیچیدگی زندگی اجتماعی را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Criminalization and repressive policies create a stressful environment that can hinder the ability to negotiate safer practices.
[ترجمه گوگل]جرم انگاری و سیاست های سرکوبگرانه محیط استرس زایی ایجاد می کند که می تواند مانع از توانایی مذاکره در مورد شیوه های ایمن شود
[ترجمه ترگمان]سیاست های سرکوب کننده و سرکوب کننده، محیطی پر استرس ایجاد می کنند که می تواند مانع از توانایی مذاکره با روش های امن تر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The concept of criminalization has great value for us to know criminal phenomenon, criminal legislation, criminal judicature.
[ترجمه گوگل]مفهوم جرم انگاری برای ما برای شناخت پدیده کیفری، قوانین کیفری، قضاوت کیفری ارزش زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]مفهوم جرم انگاری ارزش زیادی برای ما دارد تا پدیده جنایی، قوانین کیفری، judicature جنایی را بشناسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Once again, this criminalization is seldom used to protect women against violence.
[ترجمه گوگل]بار دیگر، این جرم انگاری به ندرت برای محافظت از زنان در برابر خشونت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، این جرم انگاری به ندرت برای حفاظت از زنان در برابر خشونت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The criminalization of sex work and LGBT relations in Uganda further thwarts HIV prevention and treatment efforts, according to the report.
[ترجمه گوگل]بر اساس این گزارش، جرم انگاری کار جنسی و روابط دگرباشان جنسی در اوگاندا، تلاش‌های پیشگیری و درمان HIV را خنثی می‌کند
[ترجمه ترگمان]براساس این گزارش، جنایتکارانه کار کردن روابط جنسی و روابط جنسی همجنس گرایان در اوگاندا بیشتر مانع جلوگیری از اچ آی وی و تلاش های درمانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Criminalization also pits police and sex workers against each other, effectively alienating sex workers from the protective services of police if, for example, a client becomes aggressive or violent.
[ترجمه گوگل]جرم‌انگاری همچنین پلیس و کارگران جنسی را در مقابل یکدیگر قرار می‌دهد و به‌عنوان مثال، اگر مشتری پرخاشگر یا خشونت‌آمیز شود، عملاً کارگران جنسی را از خدمات حفاظتی پلیس دور می‌کند
[ترجمه ترگمان]criminalization همچنین پلیس و کارگران جنسی را در مقابل هم قرار می دهد و به طور موثر کارگران جنسی را از خدمات حفاظتی پلیس بیگانه می سازد، به عنوان مثال، یک مشتری پرخاشگر و یا خشن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The criminalization of politics undermines our very system. I am very disappointed.
[ترجمه گوگل]جرم انگاری سیاست، نظام ما را تضعیف می کند من بسیار ناامید هستم
[ترجمه ترگمان]جرم انگاری سیاست، سیستم ما را تضعیف می کند من خیلی ناامید شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the costs of criminalization have proved to be enormous, perhaps unsustainable.
[ترجمه گوگل]اما هزینه های جرم انگاری بسیار زیاد و شاید ناپایدار بوده است
[ترجمه ترگمان]اما ثابت شده است که هزینه های جرم انگاری بسیار زیاد و شاید ناپایدار بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At ICAAP IX, a satellite meeting was held discussing the consequences of the criminalization of HIV.
[ترجمه گوگل]در ICAAP IX، یک نشست ماهواره ای در مورد پیامدهای جرم انگاری HIV برگزار شد
[ترجمه ترگمان]در ICAAP نهم، یک جلسه ماهواره ای در مورد عواقب جنایتکارانه قلمداد کردن HIV برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When I visited the US last April, I made it clear that the Judicial Interpretation on lowering the threshold for criminalization would be unveiled before the end of 200
[ترجمه گوگل]هنگامی که در آوریل گذشته از ایالات متحده بازدید کردم، روشن کردم که تفسیر قضایی در مورد کاهش آستانه جرم انگاری قبل از پایان سال 200 رونمایی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آوریل گذشته از آمریکا بازدید کردم، روشن کردم که تفسیر قضایی بر کاهش آستانه برای جرم انگاری قبل از پایان سال ۲۰۰ رونمایی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What is greater is the demand for uniformity and its consequence: the criminalization of difference and variety.
[ترجمه گوگل]آنچه بزرگتر است تقاضا برای یکنواختی و پیامد آن است: جرم انگاری تفاوت و تنوع
[ترجمه ترگمان]نیاز به یکنواختی و عواقب آن چیست: جرم انگاری تغییر و تنوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• legislation that changes something to illegal, act of making a legal activity illegal; act of making a person become a criminal by making his/her activities illegal (also criminalisation)

پیشنهاد کاربران

جرم شماری، جرم شناختن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : criminalize
✅️ اسم ( noun ) : crime / criminal / criminality / criminalization / criminology / criminologist
✅️ صفت ( adjective ) : criminal / criminological
✅️ قید ( adverb ) : criminally
کیفری سازی
جرم سازی
واژه Criminalization به دو فرآیند اشاره دارد: نخست فرآیندی قانونی که عملی را غیرقانونی می کند ( جرم انگاری یا کیفری سازی ) ؛ دوم، فرآیندی که عمل یک فرد را غیرقانونی ساخته و در نتیجه، آن فرد را مجرم می کند. بهترین واژه برای فرآیند دوم، مجرم سازی یا جانی سازی است.
مجازات
محکومیت. محکوم کردن.
مجرم شدن - فرآیندی که طی آن یک شخص عادی تبدیل به مجرم می شود.
جرم انگاری
جرم شناسی

بپرس