derby

/ˈdɜːrbi//ˈdɑːbi/

معنی: نوعی کلاه نمدی لبه دار
معانی دیگر: مسابقه ای که شرکت در آن برای همه آزاد است، شهر دربی (در ناحیه ی دربی شایر در انگلیس)، مسابقه ی اسبدوانی (ویژه ی اسب های سه ساله که هر ساله در ایالت surrey در انگلیس برپا می شود)، هر مسابقه ی اسبدوانی ویژه ی اسب های سه ساله (به ویژه: kentucky derby)، نام شهری در انگلیس، مسابقه اسب دوانی

جمله های نمونه

1. a fishing derby
مسابقه ی ماهیگیری همگانی

2. Her racing tipster got the Derby winner right.
[ترجمه گوگل]تیتر مسابقه او برنده دربی را به درستی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]خبرچین Her برنده مسابقه بزرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That horse won the Kentucky Derby.
[ترجمه عمیلی] آن اسب در مسابقه کنتاکی برنده شد
|
[ترجمه گوگل]آن اسب برنده دربی کنتاکی شد
[ترجمه ترگمان]آن اسب در شهر داربی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was enquiring in Lost Property at Derby.
[ترجمه گوگل]من در مورد املاک گمشده دربی پرس و جو می کردم
[ترجمه ترگمان]من در شهر داربی در حال از دست دادن اموال از دست رفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Derby winner is now standing.
[ترجمه گوگل]برنده دربی اکنون ایستاده است
[ترجمه ترگمان]برنده Derby اکنون ایستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Arazi is odds-on to win the Kentucky Derby.
[ترجمه گوگل]آرازی شانس قهرمانی در دربی کنتاکی را دارد
[ترجمه ترگمان]Arazi شانس برنده شدن در مسابقات اسب دوانی در کنتاکی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Derby will be run at 3 o'clock.
[ترجمه گوگل]دربی ساعت 15 برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]داربی در ساعت ۳ اداره خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Derby winner Generous will be put to stud in Britain at the end of the season.
[ترجمه گوگل]سخاوتمند برنده دربی در پایان فصل در بریتانیا به خدمت گرفته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برنده مسابقه داربی در پایان این فصل در بریتانیا برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has been a Derby County supporter since boyhood.
[ترجمه گوگل]او از دوران کودکی طرفدار دربی کانتی بوده است
[ترجمه ترگمان]او از زمان کودکی یکی از حامیان بخش دربی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Britain came second in the Prix St Georges Derby.
[ترجمه گوگل]بریتانیا در دربی پریکس سنت جورج دوم شد
[ترجمه ترگمان]انگلستان در جایزه بزرگ سنت ژرژ داربی دوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Derby is a major event in the racing calendar.
[ترجمه گوگل]دربی یک رویداد مهم در تقویم مسابقه است
[ترجمه ترگمان]داربی رویدادی بزرگ در تقویم مسابقات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He aggravated a neck injury while playing for Derby County.
[ترجمه گوگل]او در حین بازی برای دربی کانتی آسیب دیدگی گردن را تشدید کرد
[ترجمه ترگمان]او در حالی که برای دربی کانتی بازی می کرد یک جراحت گردن را تشدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A moment passed, and then Derby burst into tears.
[ترجمه گوگل]لحظه ای گذشت و دربی گریه کرد
[ترجمه ترگمان]یک لحظه گذشت و دربی گریه را سر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They've only lost 3 at home, but Derby, Luton and Brentford have won there this season.
[ترجمه گوگل]آنها فقط 3 باخت در خانه داشته اند، اما دربی، لوتون و برنتفورد در این فصل در آنجا پیروز شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط ۳ نفر را در خانه از دست داده اند، اما دربی، Luton و Brentford در این فصل برنده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Voice over Derby had one more chance to balance the books but Paul Kitson wasted a glorious opportunity by blasting wide.
[ترجمه گوگل]Voice over Derby یک فرصت دیگر برای متعادل کردن کتاب‌ها داشت، اما پل کیتسون یک فرصت باشکوه را با انفجار گسترده از دست داد
[ترجمه ترگمان]در طی این دربی، در دربی دربی یک شانس دیگر داشت که کتاب ها را به خطر بیندازد، اما پل Kitson با انفجار بزرگ یک فرصت عالی از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی کلاه نمدی لبه دار (اسم)
derby

تخصصی

[فوتبال] دربی
[نساجی] کلاه شاپو نمدی

انگلیسی به انگلیسی

• annual horse race for three-year-old horses (held in england); any important annual horse race
race, contest; bowler, rounded felt hat with a narrow brim (worn by men)
the derby is a famous english horse race which takes place every year.
a derby is a sporting event between teams from the same area or city.
in american english, a derby is a bowler hat.

پیشنهاد کاربران

انواع کلاه ها به شرح تصویر 🎩
derby
Derby=an annual race. مسابقه سالیانه
derby ( ورزش )
واژه مصوب: شهرآورد
تعریف: مسابقۀ ورزشی بین دو تیم رقیب از یک شهر یا منطقه
شهرآورد, دربی یا داربی, بازی سنتی بین دو تیم ورزشی متعلق به یک شهر یا استان.

بپرس