doddery

جمله های نمونه

1. Some of the patients are a bit doddery.
[ترجمه گوگل]برخی از بیماران کمی سرگردان هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از بیماران کمی doddery هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "I believe the Prime Minister is getting very doddery, " she said.
[ترجمه گوگل]او گفت: «من معتقدم که نخست‌وزیر بسیار بداخلاق است
[ترجمه ترگمان]وی گفت: \" من معتقدم که نخست وزیر در حال پیشرفت است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her mother dismisses Mr Howard as " doddery " and out of touch with what 1and 14-year-old girls are like.
[ترجمه گوگل]مادرش آقای هاوارد را به عنوان "دروغ" و بی ارتباط با دختران 1 و 14 ساله رد می کند
[ترجمه ترگمان]مادرش آقای هاوارد را به عنوان \"doddery\" و خارج از ارتباط با دختران ۱ و ۱۴ ساله رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She appears quite doddery.
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد کاملا دوجنس
[ترجمه ترگمان] به نظر کاملا \"doddery\" میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the West, in Europe and America, the big economic story is a demographic one — a rapidly ageing population and a dwindling tax take with which to support our increasingly doddery citizens.
[ترجمه گوگل]در غرب، در اروپا و آمریکا، داستان بزرگ اقتصادی یک داستان جمعیتی است - جمعیتی که به سرعت پیر می‌شود و مالیات رو به کاهشی که با آن می‌توان از شهروندان بداخلاق ما حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]در غرب، در اروپا و آمریکا، داستان اقتصادی بزرگ یک جمعیت شناختی است - جمعیتی که به سرعت سالمندی و کاهش مالیات رو به کاهش را برای حمایت از شهروندان increasingly در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In his public appearances he has seemed fit, if doddery and occasionally forgetful.
[ترجمه گوگل]او در حضورهای عمومی خود، اگر چه مضطرب و گاه فراموشکار، مناسب به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در ملا عام، به نظر می رسید که در ظاهر public، اگر doddery و گاهی فراموش کار باشد، به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When most people look at pictures of Elizabeth Bowes-Lyon, they see the sweet, doddery grandmother-of-the-nation.
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیشتر مردم به عکس های الیزابت بووز-لیون نگاه می کنند، مادربزرگ شیرین و بداخلاق ملت را می بینند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بیشتر مردم به تصاویر الیزابت بوز - لیون نگاه می کنند، آن ها مادر بزرگ و doddery را می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is fashionable to say they are swivel-eyed or doddery.
[ترجمه گوگل]این مد است که می گویند آنها چشم گردان یا دودی هستند
[ترجمه ترگمان]مرسوم است که بگوییم آن ها swivel یا doddery هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Finally, the Obama campaign suggests that the 72-year-old Mr McCain is too doddery to understand the doohickeys that modern bankers use.
[ترجمه گوگل]در نهایت، مبارزات انتخاباتی اوباما نشان می دهد که آقای مک کین 72 ساله آنقدر دمدمی مزاج است که نمی تواند حرف هایی را که بانکداران مدرن استفاده می کنند را درک کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، کمپین اوباما نشان می دهد که آقای مک کین ۷۲ ساله برای درک doohickeys که بانکداران مدرن از آن استفاده می کنند بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tottery, unsteady, weak, feeble, frail, mentally or physically infirm due to old age
someone who is doddery walks in an unsteady and shaky way, usually because they are old.

پیشنهاد کاربران

A person who is doddery walk slowly and shakily because he is fragile
نحیف
ضعیف - پیر - ناتوان
پیر - ضعیف - ناتوان
لرزان
لرزیدن . تلوتلو خوردن

بپرس