death tax


مالیات بر ارث (بیشتر می گویند: inheritance tax)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see inheritance tax.

جمله های نمونه

1. If you ask me, getting rid of the death tax is the best thing they could do.
[ترجمه گوگل]اگر از من بپرسید، رهایی از مالیات مرگ بهترین کاری است که می توانند انجام دهند
[ترجمه ترگمان]اگر از من بپرسید، از شر مالیات مرگ بهترین کاری است که می توانند بکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How should the death tax system of our country be designed?
[ترجمه گوگل]سیستم مالیات فوت کشور ما چگونه باید طراحی شود؟
[ترجمه ترگمان]سیستم مالیاتی کشور ما چگونه باید طراحی شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the death tax has some defects, such as influencing the enthusiasm that individuals invest in, and cause and shift etc.
[ترجمه گوگل]اما مالیات بر مرگ دارای ایراداتی است، مانند تأثیرگذاری بر شور و شوقی که افراد روی آن سرمایه گذاری می کنند و باعث ایجاد و تغییر و غیره می شود
[ترجمه ترگمان]اما مالیات بر مرگ نقایصی دارد، مانند تاثیر گذاری بر شور و شوق که افراد در آن سرمایه گذاری می کنند و موجب تغییر و تغییر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Republicans say the estate tax - which they have dubbed the "death tax" - makes it impossible for many Americans to pass on their family-owned businesses or farms to their children.
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهان می گویند مالیات بر املاک - که آنها آن را "مالیات مرگ" نامیده اند - باعث می شود که بسیاری از آمریکایی ها نتوانند مشاغل خانوادگی یا مزارع خود را به فرزندان خود واگذار کنند
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان می گویند که مالیات بر املاک که آن ها لقب \"مالیات بر مرگ\" داده اند - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Senate Majority Leader Bill Frist, R-Tennessee, had tried repeatedly this year to repeal or reduce the estate tax, derided as the "death tax" by its opponents.
[ترجمه گوگل]بیل فریست، رهبر اکثریت سنا، از ایالت تنسی، بارها در سال جاری تلاش کرده بود مالیات بر املاک را لغو یا کاهش دهد، که توسط مخالفانش به عنوان "مالیات مرگ" مورد تمسخر قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]رهبر اکثریت مجلس سنا، بیل frist، R - تنسی، در سال جاری چندین بار تلاش کرده بود تا مالیات املاک و مستغلات را لغو کند و به عنوان \"مالیات بر مرگ\" رقبای خود مورد تمسخر قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Benefit gets duty, salary duty, property tax, death tax.
[ترجمه گوگل]مزایا شامل وظیفه، حقوق و دستمزد، مالیات بر دارایی، مالیات فوت می شود
[ترجمه ترگمان]مزایا، عوارض، عوارض حقوقی، مالیات بر دارایی و مالیات بر مرگ را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Congress listened to the people and responded by reducing tax rates, doubling the child credit, and ending the death tax.
[ترجمه گوگل]کنگره به حرف مردم گوش داد و با کاهش نرخ مالیات، دو برابر کردن اعتبار کودک و پایان دادن به مالیات بر مرگ پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]کنگره به مردم گوش فرا داد و با کاهش نرخ مالیات، دو برابر شدن اعتبار کودک و پایان دادن به مالیات بر مرگ، واکنش نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We need to make the tax relief permanent, end the death tax forever, and make our tax code simpler, fairer and more pro-growth.
[ترجمه گوگل]ما باید معافیت های مالیاتی را دائمی کنیم، مالیات مرگ را برای همیشه پایان دهیم، و کد مالیاتی خود را ساده تر، عادلانه تر و طرفدار رشد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید مالیات را دائمی کنیم، مالیات مرگ را برای همیشه پایان دهیم، و قانون مالیات خود را ساده تر، عادلانه تر و بیشتر تقویت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Recently Ministry of Finance indicated, in the near future they will not plan to levy death tax.
[ترجمه گوگل]اخیراً وزارت دارایی نشان داده است که در آینده نزدیک آنها برای وضع مالیات مرگ برنامه ریزی نخواهند کرد
[ترجمه ترگمان]به تازگی وزارت دارایی اعلام کرده است که در آینده نزدیک، آن ها قصد پرداخت مالیات بر مرگ را ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] مالیات ماترک، مالیات بر ارث

پیشنهاد کاربران

بپرس