debilitation

/dɪˌbɪlɪˈteɪʃən//dɪˌbɪlɪˈteɪʃən/

معنی: تضعیف، ناتوان سازی
معانی دیگر: ناتوان سازی، تضعیف

جمله های نمونه

1. heavy debts that led to the debilitation of the country's economy
وام های سنگین که منجر به تضعیف اقتصاد کشور شد

2. Some death losses and debilitation from enterohepatitis occur in chickens.
[ترجمه گوگل]برخی از تلفات و ناتوانی ناشی از انتروهپاتیت در جوجه ها رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]برخی از تلفات ناشی از مرگ و میر ناشی از enterohepatitis در مرغ رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And then there was the pain and debilitation of radical open surgery, then the worse pain of finding out that I had an unexpectedly aggressive Stage 3 cancer.
[ترجمه گوگل]و سپس درد و ناتوانی ناشی از جراحی باز رادیکال بود، سپس درد بدتر از اینکه متوجه شدم به سرطان مرحله 3 تهاجمی غیرمنتظره ای دارم
[ترجمه ترگمان]و بعد درد و debilitation عمل جراحی باز افراطی رخ داد، و پس از آن درد و رنجی که به طور غیر منتظره به مرحله ۳ سرطان مبتلا شده بودم، بدتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These patients had other diseases not normally seen in combination and had experienced profound weight loss and general debilitation.
[ترجمه گوگل]این بیماران بیماری های دیگری داشتند که به طور معمول به صورت ترکیبی دیده نمی شدند و کاهش وزن عمیق و ناتوانی عمومی را تجربه کرده بودند
[ترجمه ترگمان]این بیماران مبتلا به بیماری های دیگری بودند که به طور معمول در ترکیب مشاهده نشده بودند و متحمل تلفات سنگین وزن و debilitation عمومی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A high fever usually appears on the first day of illness, followed by progressive and rapid debilitation.
[ترجمه گوگل]تب بالا معمولاً در روز اول بیماری ظاهر می شود و به دنبال آن ناتوانی پیشرونده و سریع رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]تب بالا معمولا در اولین روز بیماری و پس از آن debilitation سریع و سریع ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clearly, there are enormous externalities on health costs and debilitation on society.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که اثرات خارجی عظیمی بر هزینه های سلامت و تضعیف جامعه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]واضح است که اثرات جانبی زیادی در هزینه های بهداشت و درمان در جامعه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thomas Kitwood, a British psychologist who was a pioneer in the field of dementia care, died in 199 but his books, which emphasize personhood instead of debilitation, remain influential.
[ترجمه گوگل]توماس کیتوود، روانشناس بریتانیایی که در زمینه مراقبت از زوال عقل پیشگام بود، در سال 199 درگذشت، اما کتاب‌های او که به جای ناتوانی بر شخصیت تأکید می‌کنند، همچنان تأثیرگذار هستند
[ترجمه ترگمان]توماس Kitwood، یک روانشناس بریتانیایی که در زمینه مراقبت از جنون پیشگام بود، در ۱۹۹ فرد کشته شد، اما کتاب هایش که به جای of بر personhood تاکید داشتند، تاثیر گذار باقی ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تضعیف (اسم)
attenuation, debilitation

ناتوان سازی (اسم)
debilitation

انگلیسی به انگلیسی

• incapacitation, weakening, enfeeblement

پیشنهاد کاربران

بپرس