demonic

/ˌdɪˈmɑːnɪk//diːˈmɒnɪk/

دیواسا، دیوی، شیطانی، دیوانه

جمله های نمونه

1. Was it a case of demonic possession?
[ترجمه گوگل]آیا این یک مورد تسخیر شیطانی بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک مورد شیطانی بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And the laughter . . . The laughter was demonic.
[ترجمه گوگل]و خنده خنده شیطانی بود
[ترجمه ترگمان]و خنده شیطانی شیطانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mirror traps Him, and demonic forces dismember Him and throw Him into a boiling cauldron.
[ترجمه گوگل]آینه او را به دام می اندازد و نیروهای اهریمنی او را تکه تکه می کنند و در دیگ در حال جوش می اندازند
[ترجمه ترگمان]آینه او را به دام می اندازد و نیروهای شیطانی از او جدا می شوند و او را به درون پاتیل جوشان پرتاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The paranormal is automatically consigned to the demonic because it is not immediately biblical.
[ترجمه گوگل]ماوراء الطبیعه به طور خودکار به اهریمن سپرده می شود زیرا بلافاصله کتاب مقدس نیست
[ترجمه ترگمان]این ماورای طبیعی به طور خودکار به شیطانی سپرده شده است، زیرا بلافاصله انجیل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The demonic figures wearing ugly masks and straw and brushwood clothes are intended to scare away evil spirits.
[ترجمه گوگل]شخصیت‌های شیطانی که نقاب‌های زشت و لباس‌های کاهی و چوبی دارند، برای ترساندن ارواح شیطانی طراحی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]اشکال شیطانی که ماسک زشتی به تن کرده و لباس های زیر و خار دارند قصد دارند ارواح خبیث را فراری بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In fact, he looked a little demonic.
[ترجمه گوگل]در واقع، او کمی شیطانی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در واقع، او کمی شیطانی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She hated that demonic air of self-assurance that went with him.
[ترجمه گوگل]او از هوای شیطانی اعتماد به نفسی که همراه او بود متنفر بود
[ترجمه ترگمان]او از این حالت شیطانی که با او همراه بود متنفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had a demonic nature, cursing all her subjects to dreadful sickness and painful deaths.
[ترجمه گوگل]او طبیعتی اهریمنی داشت و همه رعایای خود را به بیماری هولناک و مرگ های دردناک نفرین می کرد
[ترجمه ترگمان]او طبیعت شیطانی داشت و تمام subjects را به خاطر مریضی دردناک و مرگ دردناک نفرین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The demonic sound ceased as abruptly as if a celestial hand had placed a pillow over that squalling electronic mouth.
[ترجمه گوگل]صدای اهریمنی چنان ناگهانی قطع شد که گویی دستی آسمانی بالشی را روی آن دهان پرپشت الکترونیکی گذاشته است
[ترجمه ترگمان]صدای شیطانی چنان ناگهانی قطع شد که انگار یک دست آسمانی بر روی آن دهان الکترونیکی یک بالش قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The old peasant was demonic in her rage.
[ترجمه گوگل]دهقان پیر در خشم خود شیطانی بود
[ترجمه ترگمان]پیرمرد از شدت خشم شیطانی شیطانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The demonic forces have their command post in the basement offices of the psychology department.
[ترجمه گوگل]نیروهای اهریمنی پست فرماندهی خود را در دفاتر زیرزمین بخش روانشناسی دارند
[ترجمه ترگمان]نیروهای شیطانی پست فرماندهی خود را در دفاتر زیرزمینی دپارتمان روانشناسی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The beings inhabiting the Hells wear demonic shapes; those in the Heavens, godly.
[ترجمه گوگل]موجوداتی که در دوزخ زندگی می کنند، اشکال شیطانی دارند کسانی که در بهشت ​​هستند، پرهیزگارند
[ترجمه ترگمان]موجوداتی که در آن عضو کلیسا بودند، نقش شیاطین را در بر گرفته بودند؛ آن هایی که در آسمان خدای godly، خدا را خدا می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No force of nature, nothing paradoxical or demonic, he had no drive for smashing through the masks of appearances.
[ترجمه گوگل]هیچ نیروی طبیعت، هیچ چیز متناقض یا شیطانی، او هیچ انگیزه ای برای در هم شکستن نقاب های ظاهری نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ نیروی طبیعت یا هیچ چیز paradoxical یا شیطانی، برای خرد کردن ماسک ظاهر در او نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some women find ways of diminishing the demonic power of the ex.
[ترجمه گوگل]برخی از زنان راه هایی برای کاهش قدرت شیطانی سابق پیدا می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از زن ها راه هایی برای کم کردن قدرت شیطانی زن دوست پسر پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• demonic, satanic; possessed by a demon
something that is demonic is evil.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : demonize
✅️ اسم ( noun ) : demon / demonization
✅️ صفت ( adjective ) : demonic
✅️ قید ( adverb ) : demonically
شیطان صفت
اهریمنی

بپرس