dependent clause


(دستور زبان) جمله واره ی وابسته، بند وابسته (subordinate clause هم می گویند)

جمله های نمونه

1. The dependent clause functions as a substitution item in a frame, the frame being the rest of the sentence.
[ترجمه گوگل]بند وابسته به عنوان یک آیتم جایگزین در یک قاب عمل می کند، فریم بقیه جمله است
[ترجمه ترگمان]بند وابسته به عنوان یک مورد جانشینی در یک فریم عمل می کند، چارچوب بقیه جمله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are generally not subordinate in dependent clause pairs.
[ترجمه گوگل]آنها معمولاً در جفت جملات وابسته تابع نیستند
[ترجمه ترگمان]آن ها عموما تابع زوج بند وابسته نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The example below uses an independent and dependent clause.
[ترجمه گوگل]مثال زیر از یک بند مستقل و وابسته استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]مثال زیر از یک بند مستقل و وابسته استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If a dependent clause precedes an independent clause put a comma after the dependent clause.
[ترجمه گوگل]اگر یک بند وابسته قبل از یک بند مستقل باشد یک کاما بعد از بند وابسته قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اگر یک بند وابسته قبل از شرط وابسته قبل از شرط وابسته قبل از شرط وابسته، یک کاما بکار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dependent clause: part of a sentence that lack either a subject or verb and cannot stand alone as a sentence.
[ترجمه گوگل]بند وابسته: بخشی از جمله که فاقد فاعل یا فعل است و نمی تواند به تنهایی به عنوان جمله باقی بماند
[ترجمه ترگمان]بند وابسته: بخشی از یک جمله که فاقد یک فاعل یا فعل است و نمی تواند به عنوان یک جمله به تنهایی ایستادگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sentence fragments happen by treating a dependent clause or other incomplete thought as a complete sentence.
[ترجمه گوگل]قطعات جمله با تلقی یک بند وابسته یا سایر افکار ناقص به عنوان یک جمله کامل اتفاق می‌افتند
[ترجمه ترگمان]قطعات جمله با استفاده از یک شرط وابسته و یا فکر ناقص دیگری به عنوان یک جمله کامل اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An adjective clause is a dependent clause.
[ترجمه گوگل]بند صفت یک جمله وابسته است
[ترجمه ترگمان]یک شرط صفت یک شرط وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A dependent clause cannot be a sentence. Often clause is marked by a dependent marker word.
[ترجمه گوگل]یک بند وابسته نمی تواند یک جمله باشد اغلب عبارت با یک کلمه نشانگر وابسته مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]یک بند وابسته نمی تواند یک جمله باشد اغلب بند با یک کلمه نشانگر وابسته مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A dependent clause is a group of words that contains a subject and verb but does not express a complete thought.
[ترجمه گوگل]بند وابسته به گروهی از کلمات گفته می شود که دارای فاعل و فعل است اما بیانگر یک فکر کامل نیست
[ترجمه ترگمان]یک بند وابسته گروهی از کلمات است که شامل یک فاعل و فعل است اما یک تفکر کامل را بیان نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As regards dependent clause, you've told me a lot in the last essay, but I still don't master this.
[ترجمه گوگل]در مورد بند وابسته، شما در مقاله آخر خیلی به من گفتید، اما من هنوز به این موضوع تسلط ندارم
[ترجمه ترگمان]به شرط این که در مقاله آخر زیاد به من گفته باشی، اما من هنوز این کار را نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A dependent clause aa subject and verb but does not express a complete thought.
[ترجمه گوگل]یک بند وابسته aa فاعل و فعل اما بیانگر یک فکر کامل نیست
[ترجمه ترگمان]یک شرط بسته، فاعل و فعل است، اما یک تفکر کامل را بیان نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This should be written in short grammatical sentences with the minimum of dependent clauses.
[ترجمه گوگل]این باید در جملات گرامری کوتاه با حداقل بندهای وابسته نوشته شود
[ترجمه ترگمان]این باید با جملات گرامری کوتاه و با حداقل قیود وابسته نوشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Step 7: The game continues when the judge calls out the next type of dependent clause, and sets the timer.
[ترجمه گوگل]مرحله 7: بازی زمانی ادامه پیدا می کند که قاضی نوع بعدی بند وابسته را صدا کند و تایمر را تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]مرحله ۷: بازی زمانی ادامه می یابد که داور نوع بعدی عبارت وابسته را فراخوانی کند و تایمر را تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Consisting of an independent clause and at least one other independent or dependent clause. Used of a sentence.
[ترجمه گوگل]متشکل از یک بند مستقل و حداقل یک بند مستقل یا وابسته دیگر از جمله استفاده شده
[ترجمه ترگمان]شامل یک شرط مستقل و حداقل یک بند مستقل یا وابسته استفاده از یک جمله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With the exception that; except that. Used to introduce a dependent clause.
[ترجمه گوگل]با این استثنا که؛ غیر از آن برای معرفی یک بند وابسته استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]غیر از این، جز این استفاده از یک بند وابسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

dependent clause ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: بند وابسته
تعریف: ← بند پیرو

بپرس