direct debit

/dəˈrɛkt ˈdɛbɪt//dəˈrɛkt ˈdɛbɪt/

(بانکداری) بدهی مستقیم، حق برداشت از حساب شخص دیگر

جمله های نمونه

1. Switch to paying your mortgage by direct debit.
[ترجمه گوگل]به پرداخت وام مسکن خود از طریق بدهی مستقیم تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]با بدهکاری مستقیم به پرداخت وام مسکن خود بپردازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I pay my electricity bill by direct debit.
[ترجمه گوگل]من قبض برق خود را به صورت مستقیم پرداخت می کنم
[ترجمه ترگمان]من قبض برق خودم را با بدهکاری مستقیم می پردازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Settlement is made monthly by direct debit.
[ترجمه Mehri] تسویه ماهانه از طریق برداشت مستقیم انجام میشود.
|
[ترجمه گوگل]تسویه ماهانه از طریق بدهی مستقیم انجام می شود
[ترجمه ترگمان]محل اقامت ماهانه از طریق بدهی مستقیم تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We pay all our bills by direct debit .
[ترجمه گوگل]ما تمام قبوض خود را با بدهی مستقیم پرداخت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همه قبض ها را با بدهی مستقیم پرداخت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They want you to fill in a direct debit form giving a regular donation to the cause.
[ترجمه گوگل]آن‌ها از شما می‌خواهند که یک فرم بدهی مستقیم را پر کنید و یک کمک مالی منظم به هدف بدهید
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند که شما فرم بدهی مستقیم را پر کنید و به این دلیل به شما کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Direct Debit payments can be cancelled by informing GRE and asking your bank, in writing, to stop paying the premium.
[ترجمه گوگل]پرداخت های Direct Debit را می توان با اطلاع دادن به GRE و درخواست کتبی از بانک خود برای توقف پرداخت حق بیمه لغو کرد
[ترجمه ترگمان]پرداخت های مستقیم بدهکار را می توان با مطلع کردن gre و درخواست از بانک شما به صورت کتبی، برای توقف پرداخت حق بیمه لغو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Donation by direct debit is now the lifeblood for most charities.
[ترجمه گوگل]اهدا از طریق بدهی مستقیم در حال حاضر مایه حیات بیشتر موسسات خیریه است
[ترجمه ترگمان]استفاده از بدهی مستقیم در حال حاضر مایع حیات ترین موسسات خیریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Forms to arrange direct debit payment are available on request.
[ترجمه گوگل]فرم هایی برای ترتیب پرداخت بدهی مستقیم در صورت درخواست موجود است
[ترجمه ترگمان]فرم ها برای ترتیب دادن پرداخت بدهی مستقیم به صورت درخواست در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One in five had wrangles over a direct debit or standing order.
[ترجمه گوگل]از هر پنج نفر، یک نفر بر سر یک بدهی مستقیم یا سفارش ثابت دعوا داشت
[ترجمه ترگمان]یکی از پنج نفر از روی یک بدهکاری مستقیم یا یک فرمان ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With a direct debit the person receiving payment tells your branch how much is due and when.
[ترجمه گوگل]با پرداخت مستقیم، شخصی که پرداخت را دریافت می کند به شعبه شما می گوید که چقدر و چه زمانی سررسید است
[ترجمه ترگمان]با یک بدهکاری مستقیم، شخصی که پرداخت را دریافت می کند به شاخه شما اطلاع می دهد که چقدر است و چه زمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Under a Direct Debit, you authorise us to debit your Current Account with the cost when each bill is due.
[ترجمه گوگل]تحت یک بدهی مستقیم، شما به ما اجازه می‌دهید تا در زمان سررسید هر صورتحساب، از حساب جاری شما هزینه را بدهیم
[ترجمه ترگمان]تحت یک بدهکار مستقیم، شما به ما اجازه می دهد حساب فعلی خود را با هزینه هر صورت حساب به حساب واریز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Payments can be made by direct debit and standing orders.
[ترجمه گوگل]پرداخت ها را می توان از طریق بدهی مستقیم و سفارشات ثابت انجام داد
[ترجمه ترگمان]پرداخت ها را می توان با پرداخت مستقیم بدهی و پرداخت نقدی انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Easy Payment Direct debit is by far the most convenient way to pay.
[ترجمه گوگل]برداشت مستقیم آسان پرداخت راحت ترین راه برای پرداخت است
[ترجمه ترگمان]پرداخت آسان پیش پرداخت مستقیم بهترین راه برای پرداخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Payment of subscriptions by direct debit, either annually or quarterly, makes more efficient use of Association resources.
[ترجمه گوگل]پرداخت اشتراک ها از طریق بدهی مستقیم، چه به صورت سالانه یا سه ماهه، باعث استفاده کارآمدتر از منابع انجمن می شود
[ترجمه ترگمان]پرداخت حق اشتراک از طریق بدهی مستقیم یا هر سال یا فصلی، استفاده کارآمدتر از منابع انجمن را به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• direct transfer of funds from one bank to another; payment method where the payer permits the payee to take money from directly from his bank account
a direct debit is an instruction that you issue to your bank or other financial institution to pay an amount of money from your account to a named person or company at regular intervals.

پیشنهاد کاربران

یک روش پرداخت الکترونیکی است که به افراد و شرکت ها این امکان را می دهد تا مستقیماً از حساب بانکی شما مبلغ مورد نظر را کسر کنند. در این سیستم، شما به یک سازمان ( مانند اپراتور تلفن همراه، شرکت گاز، برق، آب، بانک و غیره ) اجازه می دهید که به صورت مستقیم از حساب بانکی شما پول بردارد، بدون این که شما هر بار بخواهید دستی واریز یا چک صادر کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

این فرآیند بسیار راحت و اتوماتیک است. شما معمولاً با اینکه اجازه دسترسی به حساب بانکی خود را به سازمان مورد نظر می دهید، یک توافق نامه امضا می کنید تا مشخصات حساب بانکی شما ( شماره حساب و شماره شعبه ) در دستگاه های مربوطه ثبت شود. سپس در هر دوره پرداخت، مبلغ مورد نظر به صورت خودکار از حساب شما کسر می شود.
این روش در بسیاری از کشورها به عنوان یک روش پرداخت محبوب برای صورتحساب ها و هزینه های دوره ای استفاده می شود

بپرس