dressage

/dreˈsɑːʒ//ˈdresɑːʒ/

نمایش سوارکاری (اسب)

جمله های نمونه

1. The other disciplines are dressage and the three-day event.
[ترجمه گوگل]رشته های دیگر درساژ و رویداد سه روزه است
[ترجمه ترگمان]رشته های دیگر درساژ و رویداد سه روزه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dressage, all discipline and control.
[ترجمه گوگل]درساژ، تمام نظم و کنترل
[ترجمه ترگمان]درساژ، همه نظم و کنترل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In dressage, the event is much more elegant, with horses and riders performing in silence trying to complete predetermined moves.
[ترجمه گوگل]در درساژ، این رویداد بسیار زیباتر است، با اسب‌ها و سوارکارانی که در سکوت تلاش می‌کنند تا حرکات از پیش تعیین‌شده را کامل کنند
[ترجمه ترگمان]در درساژ، این رویداد بسیار ظریف است، با اسب ها و سوارانی که در سکوت برای کامل کردن حرکت های از پیش تعیین شده عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such horses are hopeless at dressage, because they always decide what we should do before we ask them.
[ترجمه گوگل]چنین اسب هایی در درساژ ناامید هستند، زیرا همیشه قبل از اینکه از آنها بخواهیم تصمیم می گیرند که ما چه کار کنیم
[ترجمه ترگمان]این اسب ها در درساژ نا امید هستند، چون آن ها همیشه تصمیم می گیرند قبل از اینکه از آن ها بپرسیم چه کار باید بکنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When Bubbles isn't being a mini dressage horse, she is busy as a driving pony.
[ترجمه گوگل]وقتی Bubbles یک اسب درساژ کوچک نیست، او به عنوان یک اسب سواری مشغول است
[ترجمه ترگمان]وقتی حباب کوچک با اسب اسب حرکت نمی کند، سرش به اندازه یک اسب پیاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Competition dressage was for other people - the newly rich and their daughters.
[ترجمه گوگل]لباس مسابقه برای افراد دیگر بود - تازه ثروتمندان و دخترانشان
[ترجمه ترگمان]dressage رقابت برای افراد دیگر بود - ثروتمندان و دخترانشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Manifesto the dressage horse had this problem.
[ترجمه گوگل]مانیفست اسب درساژ این مشکل را داشت
[ترجمه ترگمان] پس اسب با اسب چه مشکلی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For the first time, all the medalists in dressage were women.
[ترجمه گوگل]برای اولین بار تمام مدال آوران رشته درساژ زن بودند
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار، همه برندگان مدال in زن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The growth in popularity of international dressage has been dynamic.
[ترجمه گوگل]رشد محبوبیت درساژ بین المللی پویا بوده است
[ترجمه ترگمان]رشد محبوبیت درساژ بین المللی پویا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The figures asked in Dressage tests are the voltes, the serpentines and the figures of eight.
[ترجمه گوگل]ارقام خواسته شده در تست های درساژ عبارتند از ولت ها، سرپانتین ها و ارقام هشت
[ترجمه ترگمان]ارقامی که در آزمون های Dressage پرسیده شد عبارتند از: voltes، the و ارقام هشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a very exciting time for both dressage and para - equestrian dressage.
[ترجمه گوگل]زمان بسیار هیجان انگیزی هم برای درساژ و هم برای درساژ پارا سوارکاری است
[ترجمه ترگمان]زمان بسیار هیجان انگیزی برای درساژ و dressage - equestrian است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In dressage competitions, the judges deduct a fair number of points for crookedness .
[ترجمه گوگل]در مسابقات درساژ، داوران به دلیل کج بودن تعداد زیادی امتیاز کسر می کنند
[ترجمه ترگمان]در مسابقات درساژ، داوران تعداد زیادی از نقاط را برای crookedness کسر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dressage is a French word that means the training of an animal.
[ترجمه گوگل]درساژ یک کلمه فرانسوی است که به معنای تربیت حیوان است
[ترجمه ترگمان]Dressage یک واژه فرانسوی است که به معنای آموزش یک حیوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have won over 100 rosettes together in dressage competitions up and down Britain.
[ترجمه گوگل]آنها بیش از 100 روزت را با هم در مسابقات درساژ در بالا و پایین بریتانیا برنده شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیش از ۱۰۰ مدال در مسابقات درساژ و پایین بریتانیا کسب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• series of exercises done by a horses
dressage consists of making the horse you are riding perform controlled movements in response to your signals, especially in a competition.

پیشنهاد کاربران

dressage ( ورزش )
واژه مصوب: خرامش
تعریف: رشته ای در ورزش سوارکاری که در آن سوار اسب خود را به اجرای مجموعه حرکات دقیق و هماهنگ با ترتیب و زمان بندی مشخصی وامی دارد تا میزان هماهنگی خود با اسب و آزمودگی حیوان را نشان دهد
خرامش یا درساژ
حرکات نمایشی اسب که با تغییر تن صدا و اشاره سوارکار باید اسب طبق آموخته هاش حرکاتی مثل جلو رفتن، چرخیدن، ایستادن، پرش، تعظیم یا حرکاتی در حالت قدم، یورتمه و تاخت ملایم رو انجام بده.
...
[مشاهده متن کامل]

معمولا داور ها از نمره ۱ تا ۱۰ به اسب و سوار میدن.
ظاهر اسب و تجهیزات هم تاثیر درصدی داره
که ست هستن - > پا بند، افسار، کلاه، پد زین، زین.
معمولا از اسب های مطیع و آروم استفاده میشه تا در حین درساژ و تمرین بد رفتاری و خشنی نشون نده.
معمولا سوار باید سعی کنه که ارتباط ذهنی با اسب برقرار کنه و کمترین حرکات فیزیکی مخصوصا برای کنترل به جلو، چپ و راست از افسار استفاده نکنه.

بپرس