dweller

/ˈdwelər//ˈdwelə/

معنی: مقیم
معانی دیگر: ساکن

جمله های نمونه

1. What the farmer gets is what the urban dweller pays minus transportation and distribution costs.
[ترجمه گوگل]آنچه کشاورز به دست می آورد همان چیزی است که ساکنان شهری منهای هزینه های حمل و نقل و توزیع می پردازند
[ترجمه ترگمان]آنچه که کشاورزان دریافت می کنند این است که ساکنان شهری هزینه های حمل و نقل و هزینه های توزیع را پرداخت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To a town dweller the silence is eerie - so this is how the wilderness felt to the early explorers and settlers.
[ترجمه elaheh] برای یک ساکن شهر، سکوت وحشتناک است - پس این به این معنی است که بیابان به اکتشاف و مهاجرین اولیه مربوط می شود
|
[ترجمه گوگل]برای ساکنان شهر، سکوت وهم‌آور است - پس این احساس بیابان برای کاشفان و مهاجران اولیه است
[ترجمه ترگمان]برای شهری که سکوت وهم اور است - به همین دلیل است که این بیابان تا چه حد به کاشفان و settlers اولیه felt
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Shenzhen dweller can enjoy a housing fund 1% of their wages.
[ترجمه گوگل]ساکنان شنژن می توانند از صندوق مسکن 1 درصد از دستمزد خود برخوردار شوند
[ترجمه ترگمان]ساکنان Shenzhen می توانند از یک صندوق مسکن ۱ درصد از حقوق خود بهره مند شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Join Naija, a lone underwater dweller in search of her family, as she explores the depths of Aquaria .
[ترجمه گوگل]به نایجا بپیوندید، یک ساکن زیر آب تنها در جستجوی خانواده اش، در حالی که او اعماق آکواریا را کاوش می کند
[ترجمه ترگمان]در ناینجا، تنها ساکن زیر آب در جستجوی خانواده خود، هنگامی که او عمق of را بررسی می کند، عضو شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both city and town dweller should pay tax.
[ترجمه گوگل]هم شهرنشین و هم شهرک باید مالیات بپردازند
[ترجمه ترگمان]هر دو شهر و شهری باید مالیات بپردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Naysayer. This office dweller delights in shooting down ideas.
[ترجمه گوگل]نکیر این کارمند از حذف ایده ها لذت می برد
[ترجمه ترگمان]Naysayer این دفتر از ساکنان برای عکاسی از ایده ها لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No sea - dweller worshiped the Queen of the Oceans.
[ترجمه گوگل]بدون دریا - ساکنان ملکه اقیانوس ها را می پرستیدند
[ترجمه ترگمان]هیچ ساکن دریایی، ملکه اقیانوس های کبیر را می پرستیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In industrialized country, outside the dweller that divides remote region, realized electrification generally.
[ترجمه گوگل]در کشور صنعتی، خارج از ساکنین که منطقه دورافتاده را تقسیم می کند، به طور کلی برق رسانی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در کشورهای صنعتی، خارج از شهری که منطقه دوردست را تقسیم می کند، به طور کلی به برق رسانی پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gap of town dweller income is pulled ceaselessly big, the central point that already made attention of all circles of Inner Mongolia society and eristic popular topic.
[ترجمه گوگل]شکاف درآمد ساکنان شهر بی وقفه بزرگ می شود، نقطه مرکزی که قبلاً توجه همه محافل جامعه مغولستان داخلی و موضوع محبوب قدیمی را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]شکاف درآمد خانوار شهری بی وقفه بزرگ است، نقطه مرکزی که در حال حاضر توجه همه محافل جامعه مغولستان مرکزی و موضوع محبوب را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How to apply for to enjoy dweller lowest life to ensure treatment?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان برای لذت بردن از کمترین زندگی ساکن برای اطمینان از درمان اقدام کرد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه میتوان از پایین ترین سطح زندگی برای تضمین درمان استفاده کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. City dweller have a higher death rate than country people do.
[ترجمه گوگل]میزان مرگ و میر ساکنان شهرها بیشتر از مردم کشور است
[ترجمه ترگمان]مردم شهر نرخ مرگ بالاتری نسبت به مردم کشور دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Because situation is special, the dweller here pays close attention to global climate more calefacient brought adverse effect.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که شرایط خاص است، ساکنان اینجا توجه زیادی به آب و هوای جهانی دارند که اثرات نامطلوب بیشتری به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که موقعیت خاص است، شهری که در اینجا توجه زیادی به آب و هوای جهانی دارد، اثرات نامطلوبی در بر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Execute apanage management, unit autonomy of responsible, dweller, community serves mode.
[ترجمه گوگل]مدیریت آپاناژ، خودمختاری واحد مسئول، ساکن، حالت سرویس جامعه را اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]اجرای مدیریت apanage، استقلال واحدی از مسیول، ساکن، و جامعه به صورت مد عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cave dweller live mainly on berries.
[ترجمه Saman Zanjani] غارنشینان عمدتا از توت ها تغذیه می کنند.
|
[ترجمه گوگل]ساکنان غار عمدتاً روی توت ها زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]ساکن غار عمدتا در توت فرنگی زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The largest of the microbats, this white-furred cave dweller found across northern Australia also counts lizards and frogs among its prey, and uses its eyes as well as sonar to hunt.
[ترجمه گوگل]بزرگ‌ترین خفاش‌های کوچک، این غارنشین با خز سفید که در شمال استرالیا یافت می‌شود، مارمولک‌ها و قورباغه‌ها را نیز جزو طعمه‌های خود می‌شمارد و از چشمان خود و همچنین سونار برای شکار استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]این غار سفید پوست خز که در سراسر شمال استرالیا یافت می شود همچنین از سوسمارها و قورباغه ها در میان طعمه خود استفاده می کند و از چشمانش به عنوان ردیاب صوتی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقیم (اسم)
termer, dweller

انگلیسی به انگلیسی

• resident, inhabitant
you use dweller to say where someone lives. for example, a city dweller is someone who lives in a city.

پیشنهاد کاربران

ساکن
# apartment dwellers
# the poor slum dwellers
# City dwellers suffer higher pollution levels
معانی=ساکن، مقیم، پسوند نشین و زی ( cavity dweller : حفره زی - cave dweller: غار نشین - forest dweller:جنگل نشین، جنگل زی )

پسوند: - نشین
city dweller : شهرنشین

بپرس