dead set

/ˈdedˈset//dedset/

(قرارگیری سگ شکاری در جهت شکار به طور ثابت) استوار جایی، کوشش استوار، حملهی بیامان

جمله های نمونه

1. Her father is dead set against the marriage.
[ترجمه مکیه ولی زاده] پدرش کاملا مخالفت ازدواجش هست .
|
[ترجمه علیرضا] پدرش به شدت با ازدواج مخالف بود
|
[ترجمه گوگل]پدرش مرده است و مخالف این ازدواج است
[ترجمه ترگمان]پدرش مرده ازدواج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The government's dead set against the plan.
[ترجمه علیرضا (ش)] دولت به شدت مخالف این طرح است
|
[ترجمه گوگل]مردگان دولت در مقابل این طرح قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]دولت بر علیه این طرح دعوی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's dead set on getting this new job.
[ترجمه علیرضا (ش)] او بسیار برای گرفتن شغل جدید مصمم است
|
[ترجمه گوگل]او برای بدست آوردن این شغل جدید مرده است
[ترجمه ترگمان]اون برای رسیدن به این شغل جدید مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why are you so dead set against the idea?
[ترجمه گوگل]چرا اینقدر مخالف این ایده هستید؟
[ترجمه ترگمان]چرا به این فکر افتادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's dead set on getting a new job.
[ترجمه گوگل]او برای یافتن یک شغل جدید مرده است
[ترجمه ترگمان]اون برای پیدا کردن یه شغل جدید دست به کار شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mabs made a dead set at him.
[ترجمه گوگل]مابز به او حمله کرد
[ترجمه ترگمان]Mabs به او حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Too busy making a dead set at young Mr Merrivale.
[ترجمه گوگل]بیش از حد مشغول ساخت یک دت در آقای مریوال جوان است
[ترجمه ترگمان]خیلی سرش شلوغ بود که مرده ای جوان را سر جایش بنشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stef, Hugo pointed out, was dead set against junk food.
[ترجمه گوگل]هوگو خاطرنشان کرد که استف در مقابل غذای ناسالم قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]هوگو با اشاره سر تصدیق کرد که در برابر غذاهای ناسالم نیز مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the other hand, your boss may be dead set against the idea.
[ترجمه Bahar] از سوی دیگه، رئیس شما ممکنه کاملا مخالف این ایده باشه
|
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، رئیس شما ممکن است در مقابل این ایده قرار گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، ممکن است رئیس شما بر خلاف این ایده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Feeling was dead set against the idea of a new road cutting a swathe through the countryside.
[ترجمه گوگل]احساس مرده بود در مقابل ایده جاده جدیدی که بخش‌هایی از حومه شهر را می‌برد
[ترجمه ترگمان]احساس مرگ در مقابل ایده یک راه جدید که یک نوار باریک را در حومه شهر به بار می آورد، مرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And again . . . Why were the prophets so dead set against mediumship?
[ترجمه گوگل]و دوباره چرا پیامبران اینقدر مرده در برابر وساطت قرار گرفتند؟
[ترجمه ترگمان]و باز هم، چرا prophets so بر ضد mediumship مرده بودند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How do let a girl be dead set on to the boy student?
[ترجمه گوگل]چگونه می توان اجازه داد که یک دختر برای دانش آموز پسر مرده باشد؟
[ترجمه ترگمان]چطوری بذاریم یه دختر مرده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was dead set on having my own way this time.
[ترجمه گوگل]من مرده بودم که این بار راه خودم را داشته باشم
[ترجمه ترگمان]من مرده بودم و این دفعه به روش خودم عمل کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is dead set on going abroad.
[ترجمه گوگل]او در حال رفتن به خارج از کشور است
[ترجمه ترگمان]او مرده و عازم خارج شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Her father was dead set against her marrying that no-good Fitch.
[ترجمه گوگل]پدرش در برابر ازدواج او با آن فیچ غیرمعمول مخالفت کرده بود
[ترجمه ترگمان]پدرش مرده بود با ازدواج با اون که نه، فتچ خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• firm decision; planned attack; motionless position of a hunting dog

پیشنهاد کاربران

[Completely decided]
مصمم، کمر همت بسته
تا حد مرگ! مثل سگ! خیلی خیلی!
سرسختانه ( به شدت )
مصرانه

بپرس