diffusible

/dɪˈfjuːzəbəl//dɪˈfjuːzəbl/

پخش پذیر، پراکن پذیر، پخشیدنی، پاش پذیر، قابل اشاعه، پاشیده شدنی، درهم امیختنی، انتشاردادنی

جمله های نمونه

1. Perform diffusible hydrogen test and report the results which doesn't meet the prescribed requirement.
[ترجمه گوگل]آزمایش هیدروژن قابل انتشار را انجام دهید و نتایج را گزارش دهید که نیازهای تجویز شده را برآورده نمی کند
[ترجمه ترگمان]انجام تست هیدروژنی diffusible و گزارش نتایجی که الزامات تجویز شده را برآورده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It has low diffusible hydrogen and good low-temperature impact toughness, suitable for welding middle-carbon steel and pressure containers of low-temperature steel.
[ترجمه گوگل]این هیدروژن قابل انتشار کم و چقرمگی ضربه در دمای پایین خوب است، مناسب برای جوشکاری فولاد با کربن متوسط ​​و ظروف فشار فولاد با دمای پایین
[ترجمه ترگمان]این فولاد دارای هیدروژن diffusible پایینی و چقرمگی ضربه با دمای پایین، مناسب برای فولاد کم کربن جوش و ظروف فشار استیل با دما پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nitric oxide (NO) is a freely diffusible, gaseous compound and an important signal molecule in living organisms.
[ترجمه گوگل]اکسید نیتریک (NO) یک ترکیب گازی آزادانه قابل انتشار و یک مولکول سیگنال مهم در موجودات زنده است
[ترجمه ترگمان]اکسید نیتریک (NO)یک ترکیب رایگان، ترکیب گازی و یک مولکول سیگنال مهم در ارگانیسم های زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The content of diffusible hydrogen in welded metal was determined according to the Glycerine method.
[ترجمه گوگل]محتوای هیدروژن قابل انتشار در فلز جوش داده شده با استفاده از روش گلیسیرین تعیین شد
[ترجمه ترگمان]محتوای هیدروژن سولفید شده در فلزات جوشکاری با توجه به روش glycerine تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The methods of forecasting and controlling the diffusible hydrogen are presented.
[ترجمه گوگل]روش های پیش بینی و کنترل هیدروژن قابل انتشار ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش های پیش بینی و کنترل هیدروژن diffusible ارایه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion The denervated peripheral nerve can release diffusible factors to promote the outgrowth and influence the morphology of neurites of DRG neurons in culture.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری عصب محیطی عصب‌کشی شده می‌تواند فاکتورهای قابل انتشار را برای ترویج رشد آزاد کند و بر مورفولوژی نوریت‌های نورون‌های DRG در فرهنگ تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری عصب جانبی denervated می تواند عوامل diffusible را برای ترویج رشد و نفوذ مورفولوژی نورون های DRG در فرهنگ، آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However, as the chemistry, diffusible hydrogen level of the weld metal, restraint or section thickness increases, the demand for preheat also increases.
[ترجمه گوگل]با این حال، با افزایش شیمی، سطح هیدروژن قابل انتشار فلز جوش، مهار یا ضخامت بخش، تقاضا برای پیش گرما نیز افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به عنوان شیمی، سطح هیدروژن سولفید فلز جوش، محدودیت یا ضخامت برش افزایش می یابد، تقاضا برای گرم شدن نیز افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But, the effect of diffusible double-layer on double layer capacitance is re-duced and even eliminated through increasing pore sizes of carbon electrodes or electrolyte concentration.
[ترجمه گوگل]اما، اثر دولایه قابل انتشار بر روی ظرفیت دو لایه کاهش می یابد و حتی از طریق افزایش اندازه منافذ الکترودهای کربن یا غلظت الکترولیت حذف می شود
[ترجمه ترگمان]اما تاثیر لایه دوگانه بر روی ظرفیت لایه دوگانه نیز مجددا مورد استفاده قرار می گیرد و حتی از طریق افزایش اندازه منفذ الکترودهای کربن یا غلظت الکترولیت حذف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Blood contains diffusible factors that could leak out of vessels to affect neural activity, and changes to blood volume could affect the concentration of these factors.
[ترجمه گوگل]خون حاوی عوامل قابل انتشار است که می تواند از عروق به بیرون نشت کند و بر فعالیت عصبی تأثیر بگذارد و تغییرات حجم خون می تواند بر غلظت این عوامل تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]خون شامل عوامل diffusible است که می توانند از رگ های خونی بیرون نشت کنند تا بر فعالیت عصبی اثر بگذارند و تغییرات در حجم خون می تواند بر غلظت این عوامل اثر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The process of breaking down the solid food into smaller, simpler and diffusible molecules by the digestive enzymes.
[ترجمه گوگل]فرآیند تجزیه غذای جامد به مولکول های کوچکتر، ساده تر و قابل انتشار توسط آنزیم های گوارشی
[ترجمه ترگمان]فرآیند تجزیه کردن مواد جامد به مولکول های کوچک تر، ساده تر و diffusible توسط آنزیم های گوارشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The electrode has not only good usability but also low diffusible hydrogen, and the weld metal has matched strength and toughness.
[ترجمه گوگل]الکترود نه تنها قابلیت استفاده خوبی دارد، بلکه هیدروژن قابل انتشار کم نیز دارد و فلز جوش دارای استحکام و چقرمگی مشابهی است
[ترجمه ترگمان]الکترود نه تنها قابلیت استفاده خوبی دارد بلکه دارای هیدروژن نیز کم است و فلز جوش با مقاومت و سختی قابل مقایسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper describes the device and the fundamental procedures used in the method of fast measuring diffusible hydrogen within weld metal by a gas chromatography.
[ترجمه گوگل]این مقاله دستگاه و روش‌های اساسی مورد استفاده در روش اندازه‌گیری سریع هیدروژن قابل انتشار در فلز جوش را توسط کروماتوگرافی گازی توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله دستگاه و رویه های اساسی مورد استفاده در روش اندازه گیری سریع هیدروژن در درون فلز جوش را بوسیله کروماتوگرافی گازی توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Perform wire surface quality and welding properties inspection, besides perform diffusible hydrogen test.
[ترجمه گوگل]انجام بازرسی کیفیت سطح سیم و خواص جوش، علاوه بر انجام آزمایش هیدروژن قابل انتشار
[ترجمه ترگمان]انجام تست کیفیت سطح سیمی و بازرسی خواص جوشکاری، علاوه بر انجام تست هیدروژنی diffusible
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cells in the hippocampus are susceptible to damage caused by amyloid beta-derived diffusible ligands (ADDLs), toxic proteins that build up in people with Alzheimer's.
[ترجمه گوگل]سلول‌های هیپوکامپ در معرض آسیب ناشی از لیگاندهای انتشاری مشتق از آمیلوئید بتا (ADDLs)، پروتئین‌های سمی هستند که در افراد مبتلا به آلزایمر ایجاد می‌شوند
[ترجمه ترگمان]سلول ها در هیپوکامپ در معرض آسیب ناشی از لیگاندهای شلاته کننده مشتق شده از بتا (ADDLs)، پروتیین های سمی که در افراد مبتلا به آلزایمر ایجاد می شوند، قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• can be spread out; can be scattered

پیشنهاد کاربران

بپرس