disadvantageous

/ˌdɪˌsædˌvænˈteɪdʒəs//ˌdɪsˌædvənˈteɪdʒəs/

معنی: زیان اور، نا سودمند
معانی دیگر: نامساعد، ناسازگار، نایاور، مضر، زیان بخش

جمله های نمونه

1. a disadvantageous trait
ویژگی زیانبخش

2. his action was viewed in a disadvantageous light by many
خیلی هابه عمل او با نظر نامساعد نگریستند.

3. they found the terms of sale disadvantageous
در نظر آنان شرایط فروش مقرون به صرفه نبود.

4. The deal will not be disadvantageous to your company.
[ترجمه گوگل]معامله برای شرکت شما ضرری نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این معامله برای شرکت شما مضر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Second World War started in the most disadvantageous possible way for the western powers.
[ترجمه گوگل]جنگ جهانی دوم به زیان‌آورترین شکل ممکن برای قدرت‌های غربی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]جنگ جهانی دوم با بدترین شرایط ممکن برای قدرت های غربی آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In them the gene might have been positively disadvantageous because it left them less socially intuitive.
[ترجمه گوگل]در آنها ژن ممکن است به طور مثبت مضر باشد زیرا آنها را از نظر اجتماعی کمتر شهود می‌کند
[ترجمه ترگمان]در آن ها ژن ممکن است به طور مثبت مضر باشد، زیرا آن ها را کم تر از لحاظ اجتماعی شهودی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The result was also disadvantageous for him personally.
[ترجمه ....] این نتیجه همچنین برای شخص او ناخوشایند بود.
|
[ترجمه M] همچنین نتیجه برای او شخصا زیان آور بود
|
[ترجمه گوگل]نتیجه برای شخص او نیز مضر بود
[ترجمه ترگمان]این نتیجه برای او نیز مضر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Animals also restrain their aggression because it is disadvantageous to fight stronger opponents - it is better to run away.
[ترجمه گوگل]حیوانات همچنین تهاجم خود را مهار می کنند زیرا مبارزه با مخالفان قوی تر مضر است - بهتر است فرار کنید
[ترجمه ترگمان]حیوانات همچنین پرخاش خود را مهار می کنند زیرا برای مبارزه با مخالفان قوی تر بد است - بهتر است فرار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the upper ten most people thought disadvantageous groups bashing a normal thing.
[ترجمه گوگل]در ده بالا، اکثر مردم فکر می‌کردند که گروه‌های نامطلوب به یک چیز عادی ضربه می‌زنند
[ترجمه ترگمان]در میان ده نفر بالاتر این افراد فکر می کردند که این گروه ها به نظر یک چیز عادی به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Meantime, they were disadvantageous in Britain - China trade undertaking huge trade deficit.
[ترجمه گوگل]در عین حال، آنها در تجارت بریتانیا - چین که کسری تجاری بزرگی را متعهد شده بود، نامطلوب بودند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، آن ها در تجارت بریتانیا و چین که منجر به کمبود شدید تجارت شد، مضر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, these solutions are disadvantageous in cost and complexity of technology.
[ترجمه گوگل]با این حال، این راه حل ها از نظر هزینه و پیچیدگی فناوری زیان آور هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این راه حل ها در هزینه و پیچیدگی تکنولوژی مضر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A strategy can be advantageous when rare and disadvantageous when common.
[ترجمه گوگل]یک استراتژی زمانی که نادر باشد می تواند سودمند باشد و زمانی که رایج باشد مضر باشد
[ترجمه ترگمان]یک استراتژی می تواند زمانی مفید واقع شود که موارد نادر و نادرست در هنگام اشتراک منافع مشترک باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The polarized society is disadvantageous to social stability and development.
[ترجمه گوگل]جامعه قطبی شده برای ثبات و توسعه اجتماعی مضر است
[ترجمه ترگمان]جامعه قطبی برای ثبات اجتماعی و توسعه مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition, pre-readers were more disadvantageous than novice readers in the verbal learning of bot. . .
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پیش‌خوان‌ها در یادگیری شفاهی ربات نسبت به خوانندگان تازه کار آسیب‌پذیرتر بودند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، قبل از اینکه خوانندگان تازه کار در یادگیری شفاهی بات موفق باشند، این افراد بسیار disadvantageous از خوانندگان تازه کار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nucleate reagents are disadvantageous to obtain ideal surface microstructure of lithium matte glaze.
[ترجمه گوگل]معرف های هسته ای برای به دست آوردن ساختار سطحی ایده آل لعاب لیتیوم مات مضر هستند
[ترجمه ترگمان]معرف های nucleate برای به دست آوردن ریزساختار سطحی ایده آل از لعاب ماتی مات، مضر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیان اور (صفت)
bad, evil, detrimental, ill, maleficent, pernicious, disadvantageous, deleterious, malefic, tortious, nocuous, malignant

نا سودمند (صفت)
disadvantageous, inefficacious, inutile

انگلیسی به انگلیسی

• not advantageous, detrimental; characterized by the absence of equality
something that is disadvantageous to you puts you in a worse position than other people.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : disadvantage
اسم ( noun ) : disadvantage
صفت ( adjective ) : disadvantaged / disadvantageous
قید ( adverb ) : _
Causing sb to be in a worse situation compared to other people
چیزی زیان بخشی که باعث می شود شما نسبت به حریق یا افراد دیگر تضعیف شوید
detrimental harmful
نامطلوب
زیان آور
بی فایده
They might have to resell the property at a disadvantageous
سودمند نبودن . سود نداشتن
ناسودمند. زیان آور
causing somebody to be in a worse situation compared to other people

بپرس