drive up the wall


(عامیانه) کاملا خشمگین کردن، (از شدت خشم یاآزردگی ) بی تاب کردن

انگلیسی به انگلیسی

• cause one to go insane, cause one to be crazy, unsettle someone, exasperate somebody

پیشنهاد کاربران

روی اعصاب کسی راه رفتن _رو مخ بودن _ ( خشمگین کردن
she is talking none_stop , its driving me up the wall
داره بی وقفه حرف میزنه , خیلی رو مخمه

بپرس